پس از گمانهزنی دیوید فرانزونی، فیلمنامهنویس هالیوودی، مبنی بر این که ممکن است از لئوناردو دی کاپریو برای بازی در نقش مولانا جلالالدین بلخی دعوت شود، موجی از واکنشها در انتقاد از سیاست «سفیدسازی» در هالیوود برخاست.
دیوید فرانزونی که نگارش فیلمنامه گلادیاتور را در کارنامه خود دارد، در گفتوگویی با روزنامه گاردین گفته بود که امیدوار است با چنین انتخابی «چهرهنگاری کلیشهای شخصیتهای مسلمان در سینمای غرب» را به چالش بکشد.
فرانزونی و استیون جول براون، تهیهکننده سینما، تصمیم دارند که از دیکاپریو برای بازی در نقش مولانا و رابرت دانی جونیور برای بازی در نقش شمس تبریزی استفاده کنند و احتمالا ساخت فیلم را سال آینده میلادی آغاز خواهند کرد.
با وجود آن که ساخت چنین فیلمی بر اساس زندگی شاعری که اشعارش به دهها زبان زنده دنیا ترجمه شده و در فهرست بهترین آثار ادبی خوانندگان غربی قرار دارد، مورد استقبال بسیار واقع شده، اما استفاده از بازیگری سفید، با چشم و موی روشن به جای شخصیتی زاده شده در (بلخ) افغانستان کنونی یا وخش (تاجیکستان کنونی) انتقادات بسیاری برانگیخته است.
این انتقادات مسبوق به سابقه است و پیشتر در موارد مشابه دیگری نیز به سینمای هالیوود وارد شده بود.
فقدان گوناگونی نژادی در فیلمهای هالیوودی بیش از پیش در سال جاری میلادی در مراسم اسکار خود را نشان داد که تمامی نامزدهای دریافت بهترین نقش اول مرد یا زن سفیدپوست بودند و میانشان هیچ رنگینپوستی وجود نداشت، رویدادی که منتقدان آن را سفیدسازی نامیدند.
پیش از انتقاد از بازی لئو دیکاپریو در نقش شاعری فارسیزبان و زاده ایران قدیم، موارد مشابه دیگر نیز پیش آمده بود.
حدود دو ماه پیش، کمپانیهای پارامونت و دریموورکز اعلام کردند که از اسکارلت جوهانسون در نقش موتوکو کوساناگی، از شخصیتهای مهم یک داستان مصور ژاپنی در فیلم «روح در پوسته» استفاده خواهند کرد.
این خبر نیز مورد انتقاد بسیاری واقع شد که میگفتند چرا باید زنی سفیدپوست نقش قهرمانی ژاپنی را بازی کند و آیا سینمای شرق آسیا و نژاد آسیایی، ابرستارهای ندارد که بتواند این نقش را بازی کند؟
مورد دیگر استفاده از تیلدا سوئینتون، بازیگر انگلیسی/ اسکاتلندی، در نقش عارفی تبتی بود. به این لیست بازی زوئی سالدانا در نقش نینا سیمون، خواننده آمریکایی محبوب را هم میتوان اضافه کرد.
اما پیش از لئو دیکاپریو، جیک گیلنهال نیز با بازی در فیلم «شاهزاده ایرانی» با انتقاداتی مشابه روبهرو شده بود، بازیگری سفید و بور که با موهای رنگ شده خود نقش شاهزادهای از خاورمیانه را ایفا میکرد.
در شبکه اجتماعی توییتر نیز این خبر موجی از واکنشها را برانگیخته است و یکی از کاربران این شبکه نوشته است که هالیوود گریزی از سفیدسازی مولانا ندارد، چرا که اگر مولانا این روزها بود پشت درهای امنیتی فرودگاههای آمریکا میماند.
مسلمانان بسیار دیگری نیز در شبکه اجتماعی توییتر به این تصمیم واکنش نشان داده و میگویند که مولانا مسلمان، عارف و فارسیزبان بوده و استفاده از یک چهره اروپایی به چالش کشیدن چهرهنگاری کلیشهای برای مسلمانها نیست.
حمید دباشی، استاد ایرانشناسی و ادبیات تطبیقی در دانشگاه کلمبیا، در واکنش به خبر بازی لئو دیکاپریو در نقش شاعر مسلمان قرن سیزدهمی، مقالهای برای وبسایت الجزیره نوشته است.
آقای دباشی در مقاله خود میگوید که فرقی ندارد که سلمان خان از هندوستان، نقش مولوی را بازی کند یا لئو دیکاپریو. چرا که این عارف فارسیزبان، نسلهای نسل و سالیان سال درتصور افراد به گونههای مختلفی تصویر شده و هیچ مولاناخوان و مولاناشناسی با بازسازی شخصیت او چه در هالیوود چه در هر جای دیگری راضی نخواهد شد.
آقای دباشی در انتها به تهیهکننده و فیلمنامه این فیلم پیشنهاد میکند که پیش از هر چیز این شعر مولانا را با خود زمزمه کنند که
«چه تدبیر ای مسلمانان که من خود را نمیدانم
نه ترسا نه یهودم من، نه گبرم نه مسلمانم
نه شرقیم نه غربیم نه بریم نه بحریم
نه از کان طبیعتم، نه از افلاک گردانم»