لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۴:۵۷

در جنگ روسیه و اوکراین چه کسی برنده خواهد بود؟


یک ناو نیروی دریایی روسیه در دریای سیاه و در سواحل جمهوری خودمختار کریمه
یک ناو نیروی دریایی روسیه در دریای سیاه و در سواحل جمهوری خودمختار کریمه
در کنار ناظرانی که اميدوارند تنش موجود ميان روسيه و اوکراين به يک درگيری نظامی تمام عيار تبديل نشود، خيلی‌ها – حتی مانند بازار بورس مسکو – هم هستند که جنگ دو کشور همسايه را قريب‌الوقوع می‌بينند.
چارلز رکنيجل، خبرنگار راديو اروپای آزاد / راديو آزادی، توان، تسليحات و نيروهای مسلح روسيه و اوکراين را با هم مقايسه کرده است.
تعداد سربازان پياده روسيه تقريبا چهار برابر اوکراين است. تانک‌های همسايه شرقی هم دو برابر بيشتر از همسايه غربی است. اختلاف در هواپيماهای جنگی از اين هم بيشتر است. روسيه شش برابر اوکراين هواپيمای جنگی دارد.
اين اختلاف عظيم، بازتابی از تفاوت بودجه نظامی دو کشور است. روسيه سالانه ۷۸ ميليارد دلار خرج توسعه توان نظامی‌اش می‌کند اما اين بودجه برای اوکراين تنها يک ميليارد و ۶۰۰ ميليون دلار بوده است.
با وجود اين، تنها يک بخش از ارتش روسيه قابليت حمله به اوکراين را دارد. مسکو نمی‌تواند نيروهايش را از قفقاز شمالی، نوار مرزی با چين يا اقيانوس آرام جابه‌جا کند.
مارک گالئوتی، کارشناس مسائل روسيه در مرکز امور خارجی دانشگاه نيويورک برآورد می‌کند روسيه بتواند تا دو برابر نيروها و تسليحات اوکراين را برای يک جنگ رودررو مهيا کند.

حتی اين ميزان نيز شايد بتواند روزنه‌هايی از اميد را همچنان برای اوکراينی‌ها باز بگذارد.
قابليت‌های عملياتی
پس از جنگ سال ۲۰۰۸ گرجستان، مسکو بودجه نظامی خود را تا ۳۰ درصد افزايش داد. اين افزايش بودجه نشانه‌ای از اهميت نوسازی ارتش پوسيده روسيه و تبديل آن به بازويی برای سياست خارجی توسعه‌گرای اين کشور بود.
در مقابل، کی‌يف سابقه درازی در اختصاص بودجه‌ای کمتر از ميزان مصوب به نيروهای مسلح خود دارد. واحدهای ويژه ارتش اوکراين در کنار نيروهای حافظ صلح ناتو در عمليات بين‌المللی مستقر شدند اما بقيه واحدها با کمبود بودجه و تجهيزات روبرو شدند.
بيشتر همين تجهيزات نظامی هم که اکنون اوکراين در اختيار دارد، چيزی است که پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی به اين کشور تازه استقلال يافته رسيد.
کريستوفر لنگتون در برخورد مستقل پژوهش و بررسی‌های بريتانيا می‌گويد نيروهای مسلح اوکراين در سال‌های اخير با اصلاحاتی برای حرفه‌ای شدن بيشتر روبرو شدند اما اين اصلاحات ناتمام باقی ماند.
«تحولات و اصلاحاتی {برای ارتش اوکراين} در سال‌های اخير اتفاق افتاد. اما منابع مالی اين تحولات از برنامه‌های تجهيزاتی و اصلاح نيروی انسانی تامين شد. آنها همچنين تلاش کردند تا خدمت سربازی اجباری را لغو کنند که موفق نشدند. اين از قابليت سازماندهی ارتش می‌کاهد.»
در پنج سال اخير، نيروهای مسلح اوکراين از ۲۴۵ هزار نفر به ۱۸۴ هزار نفر کاهش پيدا کرد. اما هنوز ۶۰ درصد اين تعداد، سربازان وظيفه هستند.
شکاف احتمالی
مردم اوکراين عمدتا از اوکراينی تبارها و روس تبارها هستند. تيره‌های ديگری هم در اين کشور و در ارتش اوکراين حضور دارند. به خصوص در مناطق شرقی که روابط نزديکی با روسيه برقرار است اين خطر وجود دارد که در صورت يک مواجهه نظامی با روسيه، روس تبارهای ارتش به اوکراين وفادار نمانند.
مسئله ديگری هم وجود دارد. فرماندهان ارشد نيروهای مسلح اوکراين بيشتر دوران خدمت خود را در ارتش شوروی و با همتايان روسی خود گذرانده‌اند. خطر اين مسئله برای اوکراين وقتی بيشتر خود را نمايان کرد که فرمانده نيروی دريايی اين کشور تنها يک روز پس از آنکه به اين سمت منصوب شد، وفاداری خود را به دولت حامی روسيه در جمهوری خودمختار شبه جزيره کريمه اعلام کرد.
اما هنوز دو چسب که می‌تواند ارتش اوکراين را متحد نگاه دارد، وجود دارد. اول، افزايش احساسات هويتی ملی آنهم در برابر دشمن متجاوز خارجی و دوم، احساس هويت در خود ارتش.
آقای گالوئتی می‌گويد: «ارتش اوکراين تا حدود زيادی از ريشه‌های شوروی ساخته آن تکامل پيدا کرده است. روح همبستگی و خدمت به دولت در اين ارتش وجود دارد.»
شکل نبرد
پرسش اين است که استراتژی مسکو چه خواهد بود؟ حمله‌ای تمام عيار مانند آنچه نيروهای پيمان ورشو به رهبری شوروی برای اشغال چکسلوواکی در ۱۹۶۸ به آن دست زدند يا استفاده از نيروهای نظامی به ظاهر بدون هويت مانند آنچه اخيرا در کريمه رخ داد.
آقای لنگتون می‌گويد که يک جنگ تمام عيار می‌تواند هزينه‌ای بسيار بيشتر از آنچه مسکو در پی آن است به دنبال داشته باشد: «اگرچه دو ارتش بر روی کاغذ کاملا با هم متفاوتند اما اگر روسيه بخواهد حمله‌ای عظيم به اوکراين انجام دهد، اين اتفاق در خاک اوکراين رخ می‌دهد و آنها برای دفاع از خود و کشورشان می‌جنگند. اين جنگی خونين خواهد بود که می‌تواند به شکل‌گيری گروه‌های چريکی و پارتيزانی منجر شود.»
هزينه چنين رويارويی مستقيمی ممکن است مسکو را وادار کند استراتژی زيرکانه ديگری به کار بگيرد و به جای جنگی تمام عيار، تمرکزش را بر مناطق شرقی اوکراين با اکثريت روس زبان بگذارد.
اين استراتژی، پای دولت مرکزی کی‌يف را از مناطقی مانند کريمه قطع می‌کند و اوکراين را در موضعيت ضعيف‌تری برای بازپس‌گيری سرزمين‌های اشغال شده‌اش قرار می‌دهد.
در هر صورت، اوکراين چندان برای مقابله با حمله‌ای عظيم از جانب روسيه آماده نيست. بايد شکرگزار ميراث اتحاد جماهير شوروی بود. شالوده ارتش اوکراين که در دوران شوروی پی ريخته شد، برای مقاومت در برابر تهاجم دشمن غربی بود نه دشمن شرقی.
XS
SM
MD
LG