لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۲۲

«فقیهان هیچ درکی از ظلم و ستمگری ندارند»


پس از درگذشت آیت الله ابولقاسم خزعلی، آیت الله احمد جنتی در مراسم تشییع جنازه او گفت: «حدود ۶۰ سال با ایشان رفیق بودم، اما یک گناه هم از او ندیدم؛ چه ویژگی از این بر‌تر و بالا‌تر... عشق و علاقه او به امام علی مافوق عشق و علاقه امثال ما بود؛ برای مظلومیت امیرالمومنین خیلی گریه می‌کرد و همیشه نام امام علی بر زبانش بود... مرد جهاد و مجاهد فی سبیل‌الله بود».

این سخنان شگفت انگیز بود. چگونه ممکن است انسانی- به عنوان موجودی جایزالخطا، بلکه واجب الخطأ- در طول ۶۰ سال زندگی حتی یک گناه مرتکب نشده باشد؟ اگر از آیت الله جنتی بپرسید، خواهد گفت: آیت الله خزعلی نماز می‌خواند، روزه می‌گرفت، به حج رفت، شراب نمی‌خورد، زنا نمی‌کرد، مرتکب لواط نشد، و....، پس یک گناه هم از او سر نزد.

گناه از نظر اکثر فقیهان در چنین اموری خلاصه می‌شود. اما نه این درک از گناه درست است و نه آیت الله خزعلی انسان معصومی بود. اساساً مهفوم «انسان معصوم»، مفهومی پارادوکسیکال است. برای توضیح مدعا، به چند نکته زیر بنگرید:

یکم- آیت الله خمینی را همه می‌شناسند. قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ یکی از اقدامات او بود. با این همه، حتی او هم معتقد نبود که آیت الله خزعلی- و دیگر فقیهان عضو شورای نگهبان- مرتکب هیچ گناهی نشده‌اند.

در سال ۱۳۶۷ خطاب به فقهای شورای نگهبان نوشت: «حضرات فقهای محترم شورای نگهبان. با سلام وآرزوی موفقیت برای شما و تمامی آنانی که قلبشان برای پیروزی اسلام می‌تپد. گاهی دیده می‌شود که بعضی از آقایان محترم در مسائلی وارد می‌شوند که موجب وهن شورای نگهبان است. فقهای محترم باید توجه داشته باشند که نباید در مسائلی که مورد درگیری هست وارد بشوند. از باب مثال درشان شورای نگهبان و حتی خود حضرت آقای خزعلی نیست که به افراد مختلف تندی کند. اینکه دیگر روشن است که روی منبر و یا هر جای حرام است به مسلمانی نسبت کمونیستی داد.

آیت الله خمینی را همه می‌شناسند. قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ یکی از اقدامات او بود. با این همه، حتی او هم معتقد نبود که آیت الله خزعلی- و دیگر فقیهان عضو شورای نگهبان- مرتکب هیچ گناهی نشده‌اند.
اکبر گنجی

بر فرض که ایشان بگوید من نسبت ندادم ولی این را که معترفند که گفته‌اند: می‌گویند، آقای سلامتی کمونیست است. آیا این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است آن هم به مسلمانی که نماینده مردم تهران است، شرعا چه صورتی دارد؟ مادامی که شما این گونه عمل می‌کنید بازهم توقع دارید جوانان انقلابی تند، احترام شما را بگیرند؟

آیا شخصی که می‌آید نزد فقهای شورای نگهبان ومی گوید: اگر گناهی هم کرده‌ام توبه می‌کنم، راه درستی را رفته است یا کسی که روی منبر این توبه را به عنوان ضعف یک نماینده نقل می‌کند؟ بحث بر سر خوبی وبدی نمایندگان وسایر افراد نیست، بحث بر سر گناه و کج رفتن است. همه باید توجه کنیم که آلت دست بازیگران سیاسی نشویم. باید سعی شود آقایان به عنوان منبری پرخاشگری که تا این مرحله حاضر است پیش رود؛ معرفی نشوند. شما نگویید، آن‌ها به ما بد می‌گویند وما با این صحبت‌ها جواب آن‌ها را می‌دهیم. آن‌ها که به شما بد می‌گویند، پست مقدس شورای نگهبان را ندارند. شما در مکانی نشسته‌اید که باید خیلی از مسائل را با سکوت و وزانت خویش حل کنید. حواستان را جمع کنید که نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیه‌ای‌ها همه چیزتان را نابود کردند. من به شما آقایان علاقمندم ولی لازم می‌دانم گاهی که مسئله‌ای را می‌بینم تذکر بدهم» (صحیفه امام - جلد ٢١- صفحه ۶١٢).

بدین ترتیب، آیت الله خزعلی نه تنها مرتکب گناه شده بود، بلکه «گناه بزرگ» هتاکی، دروغگویی و تهمت زنی از او- و دیگر فیقهان شورای نگهبان، بخصوص آیت الله جنتی- بار‌ها سر زده بود و همچنان سر می‌زند.

دوم- عضویت بلند مدت در شورای نگهبان یکی از ده‌ها مسئولیت آیت الله خزعلی در جمهوری اسلامی بود. حق تعیین سرنوشت از طریق نامزد مسئولیت‌های سیاسی شدن یا انتخاب کردن نامزدهای متفاوت، رکن اساسی حق الناس است.

کار شورای نگهبان از ابتدا تاکنون، محروم کردن مردم از حقشان بوده است. مخالفان جمهوری اسلامی که از حق نامزدی محروم هستند. با این حال، شورای نگهبان نامزدهای منتقدان و رقیبان سیاسی را همیشه رد صلاحیت کرده است. در انتخابات مجلس شورای اسلامی پس از مجلس ششم، در یک انتخابات صلاحیت ۲۵۰۰ تن و در انتخابات دیگری صلاحیت حدود ۳۵۰۰ تن رد شد.

کار شورای نگهبان از ابتدا تاکنون، محروم کردن مردم از حقشان بوده است. مخالفان جمهوری اسلامی که از حق نامزدی محروم هستند. با این حال، شورای نگهبان نامزدهای منتقدان و رقیبان سیاسی را همیشه رد صلاحیت کرده است. در انتخابات مجلس شورای اسلامی پس از مجلس ششم، در یک انتخابات صلاحیت ۲۵۰۰ تن و در انتخابات دیگری صلاحیت حدود ۳۵۰۰ تن رد شد.
اکبر گنجی

آیا محروم کردن این همه نامزد از حق نامزدی ظلم و گناه نبود و نیست؟ آیا اقشار متفاوت اجتماعی نباید بتوانند نمایندگان خود را در نظام سیاسی داشته باشند؟ آیا محروم کردن میلیون شهروند از حقوق سیاسیشان، ظلم و گناه نبود و نیست؟

سوم- اعضای شورای نگهبان در هر انتخاباتی به سود کاندیداهای مقبول خودشان وارد عمل می‌شوند. حمایت صریح و آشکار آیت الله خزعلی- و دیگر اعضای شورای نگهبان، از جمله آیت الله جنتی- از محمود احمدی‌نژاد را همه خبر دارند. آیا آیت الله خزعلی، محمود احمدی‌نژاد را «مورد تأیید و موافقت امام غایب شیعیان» به شمار نیاورد؟ می‌گفت خدا احمدی‌نژاد را آورد و او مسلمانان دنیا را سر بلند کرده است.

اما واقعیت این است که غارت و چپاول اموال عمومی در سطح ملی، یکی از خدمات دو دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد بود. آیا حمایت بی‌دریغ از دزدی و غارت بیت المال مسلمین گناه نبود و نیست؟

وقتی احمدی‌نژاد با نفی فاجعه هولوکاست و شعارهای نابودی اسرائیل، ‌‌نهایت خدمت را به نیروهای دست راستی اسرائیل می‌کرد، و برای نتانیاهو فرصت و امکان می‌آفرید تا جهان را علیه ایران و ایرانیان بسیج کند، آیت الله خزعلی، دیگر اعضای شورای نگهبان، و همه اصول گرایان، حمایت تمام عیار خود را نثار او می‌کردند. قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و شدید‌ترین تحریم‌های طول تاریخ، همه و همه، محصول دوران امام زمانی احمدی‌نژاد و شورای نگهبان بود.

بر سر کار آوردن احمدی‌نژاد یکی از خطاهای بزرگ آیت الله خزعلی، فقیهان شورای نگهبان و آیت الله خامنه‌ای بود. اگر قیامتی وجود دارد، اگر پرسش و پاسخ قبری وجود دارد، آیت الله خزعلی هم به طور طبیعی پاسخگوی این اعمال خواهد بود. اگر آن اقدامات و آن شعارهای دن کیشوت وار نبود، احتمالاً شرایط «استثنایی» و «فرا‌تر از قوانین بین المللی» - به مدت حداقل ۲۵ سال- بر ایران فاقد سلاح اتمی تحمیل نمی‌شد و احتمالاً تمامی دولت‌های غربی به طور یکپارچه از عدم عضویت اسرائیل دارای صد‌ها بمب اتمی در NPT حمایت به عمل نمی‌آوردند.

در سال ۱۳۹۲ نیز آیت الله خزعلی به دنبال رئیس جمهور کردن سعید جلیلی بود، منتها آیت الله خامنه‌ای پس از افتضاح ۸۸ و وضعیت فلاکتباری که برای ایران پیش آمده بود، به این رضایت داد که مردم به یکی از ۸ نامزد مورد تأیید نظام رأی دهند. وگرنه، آیت الله خزعلی گفته بود: «من‌‌ همان روز اول اعلام صلاحیت‌ها توسط شورای نگهبان، گفتم که من آقای جلیلی را انتخاب کردم. به همه دوستان هم بحمدالله اعلام کردم که من منتخبم آقای جلیلی است، چون شما پشتیبان ولایت فقیه هستید. مجالسی هم خدمت شما رسیده بودم و خیلی دوست داشتم شما را».

و در موردی دیگر گفت: «ان‌شاالله که شما رای خواهید آورد و در هر صورت مهم است که تعداد آرای شما بالا باشد. ان‌شاالله شما مؤیدید و چون با ولایت اهل بیت سرو کار دارید، پشتیبان شما هستند. موفقیت و عاقبت به خیری شما را از خداوند خواهانم».

اگر سعید جلیلی رئیس جمهور شده بود، به جای مذاکره، اعضای پنج به علاوه یک را به اسلام و تشیع دعوت می‌کرد. در این صورت به احتمال زیاد، تاکنون حمله نظامی به ایران هم صورت گرفته بود. اما تمنای تداوم قدرت مطلقه در آیت الله خامنه‌ای آن قدر قوی بود و هست که بفهمد آن رویکرد حداقل در حوزه مذاکرات هسته‌ای دیگر قابل دوام نبود و نیست.
اکبر گنجی

اگر سعید جلیلی رئیس جمهور شده بود، به جای مذاکره، اعضای پنج به علاوه یک را به اسلام و تشیع دعوت می‌کرد. در این صورت به احتمال زیاد، تاکنون حمله نظامی به ایران هم صورت گرفته بود. اما تمنای تداوم قدرت مطلقه در آیت الله خامنه‌ای آن قدر قوی بود و هست که بفهمد آن رویکرد حداقل در حوزه مذاکرات هسته‌ای دیگر قابل دوام نبود و نیست.

چهارم- آیت الله خزعلی از ابتدای تشکیل مجلس خبرگان رهبری تا زمان مرگ، عضو این مجلس بود. این مجلس دو وظیفه دارد: انتخاب ولی فقیه، عزل ولی فقیه. اما مجلس خبرگان رهبری- با همکاری تمام عیار آیت الله خزعلی در شورای نگهبان- به مجیزگوی آیت الله خامنه‌ای تبدیل شد. به جای نظارت بر رهبری نابخردانه و بر خلاف منافع ملی آیت الله خامنه‌ای، سالی دو بار تشکیل جلسه داده و حمایت صد در صدی خود را از «مقام معظم رهبری» اعلام کردند.

ولایت مطلقه فقیه- درست برعکس آنچه آیت الله خمینی ادعا می‌کرد- امری است که تصورش موجب تکذیبش می‌شود. با این همه، رهبری خودسرانه (مطابق می‌ل) مادام العمر آیت الله خامنه ای- که در بیست و هفتمین سال آن قرار داریم- انباشته از ظلم و ستم و سرکوب بوده است. پیامبر اسلام گفته است: «افضل الجهاد کلمة حق عند سلطان جائر و یقاتل علی‌ها: زیبا‌ترین شکل جهاد آشکارا گفتن در پیش سلطان ستمگر و کشته شدن برای آن است».

آیت الله خزعلی و دیگر اعضای مجلس خبرگان، نه تنها خود هیچ انتقادی از «سلطان ستمگر» نکردند، بلکه زبان‌ها را دوختند و آزادگان را زندانی کردند تا از مسلمانانی که قصد داشتند به این فرمان پیامبر اسلام عمل کنند، جرئت ستانی کنند.

بزرگ‌ترین گناه، ستمگری در حق خلق خداوند است. فقیهان هیچ درکی از این گناه نداشته و ندارند. بساط ستمگری پهن کرده و ظلم خود را عدل قلمداد می‌کنند. غصب حکومت- که حق الناس است- را حق قلمداد می‌کنند.

اگر مخالفت و مبارزه با ستمگری به اساس مسلمانی تبدیل نشود، اگر عدالت خواهی به آرمان مسلمانی تبدیل نشود، از اسلام و مسلمانی چه باقی خواهد ماند؟ دموکراسی و حقوق بشر و آزادی، عادلانه‌ترین برساخته‌های آدمیان تا امروزند. ولایت فقیه و حکومت اسلامی با عدالت تعارض دارند و چیزی جز ستمگری نیستند. تا حدی که من می‌فهمم، مخالفت با ولایت فقیه و حکومت اسلامی مقتضای ضروری اسلام و مسلمانی است، برای اینکه حاصل این دو در روزگار کنونی، جز ستمگری چیزی نیست.

----------------------------------------------------------------------

دیدگاه نویسنده الزاما بیانگر نظر رادیو فردا نیست.

XS
SM
MD
LG