لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۸:۵۸

انجمن «آزادی انديشه»؛ مقاومت مقابل دخالت‌ حکومتی در علوم انسانی


جلد مجله انجمن آزادی اندیشه
جلد مجله انجمن آزادی اندیشه

«ویترین» محلی است برای آشنایی با ایده‌ها و فعالیت‌هایی که توسط جامعه ایرانی، ‌در سراسر جهان و در دنیای مجازی، اتفاق می‌افتد و شاید شما از آنها بی‌خبر باشید. هرچند وقت یک‌بار، یک وب‌سایت یا یک فعالیت مجازی در «ویترین» قرار می گیرد، به شما معرفی می شود و با گردانندگان و ایده‌پردازان آن و گفت‌وگویی کوتاه صورت می گیرد. شما هم می‌توانید برای قرار دادن وب‌سایت خود در «ویترین»،‌ به آدرس vitrin@radiofarda.com ایمیل بزنید و با ما در ارتباط باشید.

شماری از استادان دانشگاه‌ و پژوهشگران حوزه علوم انسانی در خارج از ايران به منظور آنچه «دفاع از حيثيت علوم انسانی و اجتماعی٬ ضرورت مقاومت جمعی مقابل سياست‌های ضدعلم حکومتی در ايران و تقويت پايه‌های اين علوم» در کشور اعلام شده٬ اقدام به تاسيس انجمنی به نام «آزادی انديشه» کرده‌اند.

آغاز به کار انجمن «آزادی انديشه» به سال ۱۳۹۲ و ارسال فراخوانی از سوی محمدرضا نيکفر و حسن يوسفی اشکوری برای شمار زيادی از روشنفکران٬ دانشگاهيان و پژوهشگران حوزه علوم انسانی و اجتماعی بازمی‌گردد.

به دنبال استقبال از اين فراخوان و دو سال کار درونی٬ هيات مديره موقت انجمن با انتشار نخستين شماره نشريه خود که هم‌نام انجمن است٬ به طور رسمی اعلام موجوديت کرد. سردبير اين نشريه کاظم کردوانی است.

در مطلبی با عنوان «در چرايی تشکيل انجمن آزادی انديشه» در شماره نخست اين نشريه آمده است: «در کشور ما به علت دخالت آشکار و سازمان يافته و آمرانه‌ی ايدئولوژيکِ حکومت در امرِ علوم انسانی و اجتماعی و همه-ی هستیِ دانشگاهیِ ما، نه اين علوم در وضعيت به سامانی قرار دارند و نه دانشگاه ما قادر به انجام همه‌ی وظايفِ جوهریِ خود است.»

اعضای هيئت مديره موقت انجمن در اين مطلب نوشته‌اند: «مقاومت فردی و پراکنده در برابر اين پديده کافی نيست. از همين رو ضرورت مقاومتی جمعی از مدت‌ها پيش احساس می‌شد و تشکيل انجمنی از دانشگاهيان و پژوهشگران و روشنفکران پاسخی است به اين ضرورت. اين انگيزه نخست تشکيل انجمن آزادی انديشه بوده است.»

برای آشنايی بيشتر با انگيزه‌های موسسان اين انجمن و برنامه‌های آتی آن با حسن يوسفی اشکوری٬ پژوهشگر دينی و عضو هيات مديره و نيره توحيدی استاد دانشگاه و عضو شورای تحريريه نشريه انجمن به گفتگو نشسته‌ايم.

اصلی‌ترين انگيزه شما و همکاران‌تان از تشکيل انجمن «آزادی انديشه» چه بوده است؟

حسن يوسفی اشکوری: اين انجمن می‌خواهد از طرق مختلف و در حد توان خود بين روشنفکران و پژوهشگران عرصه‌های مختلف علوم انسانی و اجتماعی در داخل و خارج از کشور تبادل و تعامل فکری و فرهنگی ايجاد کند و نوعی همگرايی و پيوند علمی و فکری بين جريان‌های مختلف روشنفکری و پژوهشی پديد آورد.

به ويژه برای بنيادگذاران انجمن بسيار مطلوب بوده و هست که دو جريان فعال و اثرگذار روشنفکران و پژوهشگران عرفی و مذهبی ايرانی را به هم نزديک کرده و بين سخنگويانشان گفتگوهای سازنده‌ای را تقويت کند.

گفتن ندارد که نوانديشان مسلمان در تحولات جاری و آينده نقش مهمی بر عهده دارند و می‌توانند در تغييرات اجتماعی سلوک ايرانيان نقشی مثبت و مفيد داشته باشند. تعامل و ارتباط و همگرايی اين جريان با نحله‌های مختلف روشنفکران سکولار روند آزادی خواهی و رهايی بخشی جامعه ايرانی را هموار می‌کند.

البته يکی از ابزارهای اين همگرايی نشريه «آزادی انديشه» و همکاری فکری و قلمی اين جريان‌هاست و بعدها (البته در صورت جمع امکانات) از ابزارها و امکانات ديگر (مانند کنفرانس‌ها و پژوهش‌های مشترک و . . .) برای اين گفتگوها استفاده خواهد شد.

نيره توحيدی: اصلی‌ترين انگيزه شخص من از تشکيل انجمن «آزادی انديشه» ياری رساندن به تقويت و رشد علوم انسانی-اجتماعی در ايران بوده است. چرا که اين علوم و اساتيد و دانشجويان آن تحت فشار شديد٬ محدوديت و دستکاری سليقه‌ای و ايدئولوژيک حکومتی قرار دارند. حکومت رسما علوم انسانی و اجتماعی را مضر و بخشی از تهاجم فرهنگی «دشمن» تلقی می‌کند.

من به عنوان يک استاد دانشگاه با وجود اين که نزديک ۳۰ سال است که در خارج از ايران و عمدتا در آمريکا مشغول تدريس و پژوهش در رشته علوم اجتماعی بوده‌ام٬ هنوز نسبت به ايران٬ دانشجويان و اساتيد اين رشته در ايران احساس مسئوليت٬ هم‌حسی و همدلی می‌کنم و پايه‌ريزی اوليه دانش علمی خود را مديون دوره ليسانس در دانشگاه تهران و اساتيد خوب و لايقی که در روان‌شناسی و جامعه‌شناسی داشتيم٬ می‌دانم. من بدون نائل شدن به دريافت بورس تحصيلی از طرف دانشگاه تهران٬ هرگز توان مالی آن را نداشتم که بتوانم دوره فوق ليسانس و دکترای خود را در يکی از دانشگاه‌های پيش‌روی آمريکا بگذرانم.

انگيزه دوم من اين بود که مثل بسياری ديگر از همکاران ايرانی‌ام از ديدن پراکندگی نيروها عليرغم وجود ظرفيت و امکانات زياد در ميان دانشگاهيان ايرانی متاسف بودم. لذا وقتی دعوتی از طرف دو تن از پژوهشگران و انديشه‌ورزان مورد احترام و اعتماد من٬ يعنی جناب حسن يوسفی اشکوری و جناب محمدرضا نيکفر برای تشکيل انجمنی با هدف ايجاد ارتباط و سامان‌بخشی به ديالوگ و تعامل فکری و نظری ميان دانشگاهيان و پژوهشگران عرصه علوم انسانی و اجتماعی به دستم رسيد٬ به آن پاسخ مثبت دادم و در واقع به بدبينی و دلسردی‌ای که تجربه‌های منفی کار جمعی در ميان روشنفکران ايرانی در خارج از کشور در من ايجاد کرده بود٬ فائق آمدم.

با اين اميد که اين انجمن کاری است در راستای نهادسازی مدنی ميان دانشگاهيان و انديشمندان عرصه علوم اجتماعی-انسانی٬ نهادی حرفه‌ای و تخصصی٬ غيرانتفاعی٬ غيردولتی٬ غيرحزبی٬ مستقل و فراايدئولوژيک. نهادی که ادعاها و انتظارات کلان و نايافتنی و غيرواقع‌بينانه ندارد و می‌خواهد در حوزه دانش و توان خود به سامان‌بخشی در طرح مباحث٬ تعامل و تبادل انديشه و گفتگوهای بارور در ميان ايرانيان دانشگاهی و انديشه‌ورز مقيم خارج و نيز داخل و خارج ياری رساند.

در نخستين شماره از نشريه آزادی انديشه٬ نوشته شده که «رسالت نخست علوم انسانی آگاه کردن انسان‌ها و توضيح پديده‌ها و تغييرات اجتماعی» است. آيا انجمن آزادی انديشه هم برای خود رسالتی قائل است؟

اشکوری: روشن است که رسالت «انجمن آزادی انديشه» و «نشريه آزادی انديشه» به مثابه يکی از زير مجموعه‌های انجمن و به تعبيری قلب انجمن و يکی از عوامل پيوند اعضای انجمن و نيز انجمن و جامعه روشنفکری (استادان، دانشجويان، نويسندگان، پژوهشگران)؛ همان تقويت و تعميق علوم انسانی و اجتماعی در جامعه ايرانی (داخل و خارج) است؛ و اگر يکی از رسالت‌های علوم انسانی «آگاه کردن انسان‌ها و توضيح پديده‌ها و تغييرات اجتماعی» باشد، رسالت انجمن نيز کمک به تحقق همان ايده و البته با استفاده از ابزارها و امکانات موجود در چهارچوب اساسنامه است.

نيره توحيدی: بله٬ ما در انجمن «آزادی انديشه» و از طريق نشريات خود و مباحثی که قصد داريم دامن بزنيم٬ اميدوار هستيم که حداقل بخش کوچکی از رسالت علوم انسانی و اجتماعی را به عهده بگيريم. همکاران ما در ايران به رغم فشارهای شديد٬ اگرچه توان نسبی انديشيدن آزاد را دارند٬ اما مجال بيان آزاد و ارائه و آموزش آزاد انديشه‌های خود را ندارند. حتی برای گستره انديشه نيز امکانات بسيار محدود و ناچيز است.

لذا سطح توليد دانش و خلاقيت در عرصه علوم انسانی و اجتماعی پائين مانده است و سال‌هاست که کارهای توليدشده عمدتا کپی‌برداری از آثار پژوهشگران در کشورهای آزاد و پيشرفته است. ما به ندرت شاهد ظهور نظر٬ تئوری يا متد جديدی از دانشگاه‌های ايران در عرصه علوم اجتماعی هستيم.

ما تلاش خواهيم کرد تا آنجا که عملی باشد به بخشی از کمبودها بپردازيم و با طرح و ترويج تفکرات و نظريه‌های سنجشگر و انتقادی٬ به فرارفتن از سنت و روش نقلی٬ تفسيری و توضيحی ياری رسانيم و مشوق و مروج روش‌های تحليلی و نگرش‌های تحول‌بخش (transformative) در جهت ايجاد تغييرات در مناسبات فرهنگی و اجتماعی در نهادهای مختلف جامعه باشيم.

فارغ از آگاهی‌بخشی٬ آيا انجمن قصد و توان آن را دارد که به دانشجويان و علاقمندان به تحصيل در رشته‌های مختلف علوم انسانی در ايران کمک‌های مشخصی ارائه کند؟

اشکوری: در مورد قصد کمک انجمن ترديد نيست ولی اين که در عمل چه خواهد کرد و چه می تواند بکند، فعلا نمی‌توان چيزی گفت. بايد ديد که دوستان اعضای انجمن و نيز استادان و پژوهشگران ايرانی مقيم و فعال در خارج از کشور، که خوشبختانه کم نيستند، تا کجا حاضرند که پای در ميدان بگذارند و همت کنند. «آری به اتحاد، جهان می‌توان گرفت». انجمن يک آغاز و يک نهاد و در واقع بستری است برای تکاپوها و تلاش‌های علاقه مندان٬ اما موفقيت اهداف اساسنامه‌ای آن به امور مختلفی بستگی دارد که فعلا چندان قابل پيش بينی نيست.

انجمن به چه صورتی می‌خواهد بين متخصصان علوم انسانی در خارج و داخل از ايران ارتباط برقرار کند؟

اشکوری: چنان که گفته شد، تا «اسباب بزرگی همه آماده» نشود، چيزی نمی‌توان گفت و وعده‌ای نمی‌توان داد، ولی می‌توان گفت ايرانيان داخل و خارج به هر حال اعضای يک پيکرند و به هر تقدير و در اشکال مختلف با هم در ارتباط و تعاملند و بدين ترتيب متخصصان علوم انسانی و پژوهشگران ديگر عرصه‌ها هم بيش و کم ارتباط فيزيکی و عملی با هم دارند و هم از طريق گفتارها و نوشتارهای منتشر شده در جهان مجازی و واقعی با هم در تماس و در داد و ستد علمی و فکری هستند و البته انجمن آزادی انديشه و نشريه تئوريک آن می‌تواند يکی از بسترهای مناسب برای تقويت اين داد و ستدها باشد.

افزون بر آن، چنان که در اساسنامه آمده است، می‌توان با برگزاری سمينارها و کنفرانس‌های خاص، اين تماس و ارتباط را تقويت کرد و گسترش داد. نيز استادان و محققان ايرانی عضو انجمن می‌توانند به دانشجويان ايرانی تازه وارد در خارج از کشور کمک کنند تا کمتر دچار مشکل شوند و بهتر بتوانند درس بخوانند و يا تحقيق و پژوهش کنند.

برای انتشار مقاله در نشريه آزادی انديشه٬ چه معيارهايی وجود دارد و آيا انتشار مقالات تاليفی برای شما در اولويت قرار دارد يا ترجمه؟

اشکوری: شرايط انتشار مقالات در نشريه آمده است. در اين ميان شايد دو معيار مهمترين باشند: اعتبار علمی و تحقيقی و وافی به مقصود مقالات و ساختار مقاله‌ای مناسب و قابل قبول. البته بيفزايم که شيوايی قلم و نيز گزيده‌گويی نيز از معيارهای لازم خواهد بود. چنان که گفته شده دو صاحب نظر در موضوع هر مقاله‌ای، نوشته را خواهند خواند و در صورت اختلاف نظر بين آن دو، صاحب نظر سوم تکليف را روشن خواهد کرد. طبعا مقالات تأليفی در اولويتند ولی ترجمه مقالات غير پارسی و انتشارشان در يک نشريه پارسی زبان نيز کم و بيش حکم مقالات تأليفی و چاپ نخست را دارند.

سايت انجمن از چه زمانی در دسترس عموم قرار خواهد گرفت؟

اشکوری: از آنجا که طبق تجربه کارها اغلب طبق برنامه پيش نمی‌رود، نمی‌توان روزی را برای رونمايی از سايت مشخص کرد ولی احتمالا تا دو هفته ديگر سايت انجمن نيز رؤيت خواهد شد.

فکر می‌کنيد انجمن آزادی انديشه تا چه اندازه می‌تواند اثر دخالت‌های ايدئولوژيک و سازمان‌يافته حکومتی در حوزه علوم انسانی در ايران را کم‌رنگ کند؟

اشکوری: اين امر بستگی دارد به جمع امکانات و ميزان موفقيت عملی انجمن و تيراژ نشريه و استقبال از آن به ويژه در داخل کشور. واقعيت اين است که با حکومتی مواجه‌ايم که با علوم انسانی به دلايل کاملا شناخته‌ای سر ستيز دارد و تلاش می‌کند شاخه‌های مختلف علوم انسانی و اجتماعی را نابود و حداقل بی‌اثر و کم‌اثر کند و صد البته بيشترين امکانات مادی و معنوی را نيز در اختيار دارد و طبعا مقابله با اين ماشين عظيم ايدئولوژيک دولتی کار دشواری است.

با اين حال اميد می‌رود انجمن و نشريه آن بتواند در حد توان خود از تلاش بی‌امان دولتی برای تضعيف علوم انسانی بکاهد و مداخله ای ويرانگر را اندکی کم رنگ کند. به ويژه در شرايط کنونی، که به برکت شاهراه‌های ارتباطی مرزها تا حدودی برداشته شده و تيغ سانسور کندتر شده است، امکان اثرگذاری در فضای فکری و فرهنگی و سياسی کشور بيشتر شده است.

علاوه بر برخی چهره‌های شناخته‌شده حوزه انديشه سکولار٬ در ميان اعضای هيات مديره انجمن آقايان حسن يوسفی اشکوری و محسن کديور هم ديده می‌شود. آيا قرار است به واسطه اين انجمن بين روشنفکران عرفی و دينی تعامل برقرار شود و اين به معنای پذيرش جريان روشنفکری دينی از سوی جريان روشنفکری عرفی است؟

اشکوری: اول بگويم جناب آقای دکتر کديور عضو انجمن هستند اما در هيات مديره عضويت ندارد. اما فکر نمی‌کنم بحث پذيرفتن جريانی از سوی جريان ديگر در ميان باشد. هرچند متأسفانه ديری است که بين دو نحله روشنفکران عرفی و مذهبی فاصله افتاده و در دوران جمهوری اسلامی (به دلايل خاص سياسی و سرکوبی حکومتی) اين فاصله بيشتر شده است.

ولی در ساليان اخير نوعی همکاری فکری و قلمی در قالب سمينارها و کنفرانس‌ها و يا در نشريات بين نوانديشان مسلمان و متفکران و روشنفکران عرفی پديد آمده است. مسئله مهم برای ما اين است که اين گفتگوهای سازنده و همکاری‌های خلاق و صميمانه هر چه بيشتر شود چرا که تغيير اوضاع آينده و رهايی مردم ايران از اسارت جهل و جور و جوع در گرو همکاری‌های مداوم و عميق اين دو جريان خواهد بود.

نيره توحيدی: انگيزه سوم من از تشکيل انجمن «انديشه آزادی» به اين سوال شما بازمی‌گردد و آن اين که ديدم جمعی در حال تشکيل بود که به همگرايی و تعامل ميان دو طيف وسيع انديشمندان ديندار و بی‌دين تاکيد دارد. اين برايم جذابيت داشت٬ چرا که من سال‌هاست در نوشته‌ها و فعاليت‌های خود در نهضت حق‌خواهی زنان و جنبش عمومی دموکراسی‌خواهی٬ دغدغه اين را داشته‌ام که بدون يک همکاری و همگرايی عملی و تعامل و ديالوگ نظری ميان صاحب‌نظران و نوانديشان دينی و غيردينی٬ در دانشگاه‌ها و در ساير نهادهای اجتماعی و نيز در درون خرده‌جنبش‌ها نمی‌توان امر دموکراسی و کثرت‌گرايی را به پيش برد.

اين ضرورت را هم تجربه ايران و هم تجربه اقامت طولانی و تحقيقات من در شوروی سابق خاصه در آسيای ميانه و قفقاز به من آموخته بود و هم مطالعه و بررسی تجربه فرآيندهای دموکراسی‌ساختن٬ رفورماسيون در اديان و عرفی شدن در کشورهای غربی.

لذا ديدن نام اشکوری در کنار نام نيکفر به عنوان آغازگران و دعوت‌کنندگان اوليه اين ابتکار مهم و به موقع٬ مرا به خود جلب و اميدوار کرد. من عميقا با متفکرانی چون هابرماس در اين زمينه هم عقيده هستم که هم بنيادگرايان مذهبی و هم بنيادگرايان سکولار عاجز از ايجاد دموکراسی هستند و تنها با همکاری و همياری دينداران دموکرات و بی‌دين‌های دموکرات است که می‌توان جامعه مدنی برپا داشت که سازنده کشوری مبتنی بر اصول شهروندی٬ کثرت‌گرايی٬ حقوق بشر و دولت دموکراتيک عرفی (سکولار) يعنی بی‌طرف نسبت به اديان مختلف باشد. و تنها در چنين ساختاری است که آزادی انديشه و بيان و لذا دانشگاه‌ها و موسسات پژوهشی خلاق٬ بارور و پيش‌رو قابل حصول می‌شوند.

خوشبختانه ترکيب فعلی هيئت مديره انجمن و شورای سرپرستی نشريه آن و مناسبات سالم و دوستانه‌ای که وجود دارد تا کنون بر بنياد دموکراتيک و آزادی‌خواهانه‌ای پيش رفته است.

XS
SM
MD
LG