لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۱۷:۲۴

ناتو پس از عميات ليبی


شورشیان لیبی در نزدیکی مصراته
شورشیان لیبی در نزدیکی مصراته
آندرس راسموسن دبيرکل پيمان نظامی آتلانتيک شمالی - ناتو - در مطلبی که وب سايت « فارن پاليسی » آن را منتشر کرده است ارزيابی های خود از وضعيت فعلی اين سازمان پس از عمليات در ليبی و چالش های پيش رو را ارائه می دهد.

دبيرکل ناتو ابتدا اشاره می کند که عمليات ليبی بزرگترين اقدام نظامی کشورهای عضو اين سازمان از زمان بحران و رکورد اقتصادی چند سال پيش است و بخش اعظم کشورهای اروپايی درسالهای اخير از بودجه دفاعی خود کاسته اند.

با وجوديکه در آغاز عمليات ليبی گزارش هايی در مورد ناکافی بودن قدرت تهاجمی به کار گرفته شده منتشر شد ولی از اوايل ماه مه نيروهای ناتو طبيعت عمليات خود را در ليبی با وضعيت جديد نبرد انطباق داده و بيش از ۱۰ فروند از کشتی های جنگی برای پاسداری از محاصره تسليحاتی ليبی، در آب های دريای مديترانه در حال گشت زنی هستند.

به نوشته دبيرکل ناتو، عمليات ليبی سه حقيقت مهم را در مورد دخالت های نظامی در دوران فعلی برملا کرده است. اول اينکه برخلاف کسانی که افغانستان را آخرين عرصه دخالت نظامی ناتو می دانستند، حوادث نشان داد که مسائل امنيت جهانی در ذات خود غيرقابل پيش بينی اند.

دوم اينکه نشان داد علاوه بر توان موثر در خط مقدم جبهه مثل بمب افکن و يا کشتی های جنگی، نقش تجهيزات پشتيبانی مثل هواپيماهای تجسسی و سوخت رسانی و همينطور هواپيماهای بدون سرنشين بسيار مهم است. و نکته سوم اينکه ثابت شد کشورهای عضو ناتو از توانايی نظامی کافی برخوردار هستند و اگر کاستی هايی وجود داشته دليل آن سستی و ترديدهای سياسی بوده است. به عبارت ديگر عمليات ليبی نمونه ديگری است که نشان می دهد سازمان ناتو بايد هميشه آماده، متمايل به اقدام و توانمند باقی بماند.

آندرس راسموسن دبيرکل ناتو در ادامه تحليل خود يادآوری می کند که اعضای اين پيمان بايد گامهايی در اين سه زمينه بردارند: تقويت بنيه دفاعی اروپا، گسترش و تعميق همکاری با آمريکا و گفتگو و همکاری با قدرتهای در حال رشد در زمينه چالش های مشترک.

در بخش های بعدی اين تحليل دبيرکل ناتو با ورود به جزييات عملکرد ناتو در عمليات ليبی به تاثير کاهش بودجه دفاعی کشورهای غربی در توان نظامی اعضای ناتو می پردازد.

کسری بودجه دفاعی

به گفته آندرس راسموسن با وجوديکه کشورهای اروپايی به نسبت آمريکا و يا قدرت های آسيايی رقم کوچکتری را به هزينه های نظامی خود اختصاص می دهند، عمليات ليبی نشان داد که آنها می توانند در يک عمليات پيچيده نظامی نقش محوری را برعهده بگيرند. پس از آمريکا، اروپا هنوز هم صاحب پيشرفته ترين توانمندی نظامی است. اما سئوال در اين است که آيا می تواند تا پنج يا ۱۰ سال ديگر اين موقعيت برتر خود را حفظ کند؟

دبيرکل ناتو با ارئه آمار مفصلی از ميزان بودجه دفاعی قدرت های بزرگ جهان طی چندين دهه اخير، به شرايط حاضر پرداخته و يادآوری می کند که همزمان باکاهش بودجه دفاعی در اروپا قدرت های نوظهور بر هزينه های نظامی خود می افزايند. به عنوان مثال در ۱۰ سال اخير بودجه نظامی چين سه برابر و بودجه نظامی هند ۶۰ درصد افزايش يافته است.

درست است که آمريکا و اروپا با مشکل بزرگ کسری بودجه مواجه هستند و اين وضعيت شايد بزرگترين خطر برای امنيت آنها باشد، اما در عين حال نمی توان صرفا به قدرت نرم اتکا کرد چون اروپا نه تنها با چالش های امنيتی جهانی بلکه با خطراتی در همسايگی خود مثل نمونه ليبی روبرو است.

دبيرکل ناتو تاکيد می کند که هدف وی بازگشت به دوران جنگ طلبی قدرت های اروپايی در قرن نوزدهم يا نيمه اول قرن بيستم نيست. همزمان با تقويت بنيه دفاعی اروپا می توان با قدرت های نوظهور مثل چين، هند و يا برزيل وارد نوعی همکاری دفاعی و امنيتی شد. نبايد اين کشورها را دشمن تلقی کرد چون بعيد است هيچيک از آنها در پی برهم زدن نظم استراتژيک موجود در سطح جهان باشند.

بنيه دفاعی هوشمندانه تر

آندرس راسموسن در ادامه تحليل خود که در وب سايت « فارن پاليسی » منتشر شده می گويد تنها راه مقابله با چالش های امروزی و آينده تقويت توان دفاعی اروپا است. ولی اين امر لزوما به معنای افزايش بودجه نيست. با وجوديکه بسياری از نقاط جهان و به خصوص خاورميانه هنوز هم بستر مناسبی برای وقوع جنگ و تهديدهای امنيتی هستند ولی بعيد است که دولتهای اروپايی حاضر شوند بودجه دفاعی خود را افزايش دهند.

دبيرکل ناتو سپس برای حل اين معضل سه راه حل پيشنهاد می کند: نکته اول اينکه اروپا بايد بنيه دفاعی خود را هوشمند تر کند. اين به آن معنا است که با صرف هزينه های فعلی قابليت دفاعی خود را افزايش دهد. نکته دوم اين است که کشورهای اروپايی با مشارکت بيشتر در پاسخ گويی به ضرورت های دفاعی کوتاه مدت و طولانی مدت همکاری خود را با آمريکا افزايش دهند.

اين امر مستلزم يک گفتگوی سازنده و شفاف بين دو طرف بر سر استراتژی مشترک است. بالاخره نکته سوم اين است که کشورهای اروپايی و آمريکا بايد همکاری خود را با قدرت های نوظهور افزايش دهند.

مشکلات اقتصادی که کشورهای اروپايی با آن روبرو هستند بسيار بزرگ و جدی اند ولی اين مسئله نبايد باعث شود که آنها از ضرورت های امنيتی و دفاعی در دراز مدت غفلت کنند. کاهش ناهماهنگ و غير هدفمند بودجه دفاعی کشورهای اروپايی امنيت اين قاره را به خطر خواهد انداخت.
XS
SM
MD
LG