در بخش نخست اين برنامه فرشته داوران، نويسنده کتاب «تداوم هويت ايرانی، پايداری يک ميراث فرهنگی»، مقيم برکلی و مدرس زبان فارسی در کالج ديانزا و احمد کاظمی موسوی، استاد مدعو دانشگاه مريلند که اين روزها با شاگردانش از رويدادهای تازه در کشورهای مسلمان نشين و از اسلام در ايران می گويد و پيش از اين استاد حقوق اسلامی در دانشگاه بين المللی مالزی بوده است، شرکت دارند و درباره نوروز و رمز تداوم آن می گويند.
خانم داوران از بررسی متون ادبی و تاريخی در پژوهش های تان چه نتيجه ای گرفتيد درباره رمز تداوم نوروز به عنوان نمادی از هويت فرهنگی ايرانيان؟
فرشته داوران: دو تا کتاب در سال ۱۹۹۵ و ۹۷ آقايی به اسم محمد محمدی در ايران نوشتند به اسم تاريخ فرهنگ ايران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی و يکی ديگر هست ايران پيش از اسلام و تاثير آن در فرهنگ اسلامی. اين دو کتاب جوابی بود به کتاب آقای زرين کوب به نام دو قرن سکوت. که ايشان گفته بودند در دو قرن اول اسلام هيچ اتفاقی در ايران نيافتاده و مردم ايران سکوت کرده بودند. آقای محمد محمدی نشان می دهد که نه. مردم سکوت نکرده بودند و به انواع مختلف فرهنگشان را حفظ می کردند.
ايشان سه عامل را خيلی موثر می داند در حفظ هويت ايرانی. يکی طبقه دبير ها که در همان دوران اول به سرعت شروع کردند ديدند زبان پهلوی دارد فراموش می شود به سرعت تمام متون مهم ايرانی را به عربی ترجمه کردند. که بعد هم دوباره به فارسی ترجمه شد. يکی ديگر دهاقين را می گويد. دهقان ها در ابتدای اسلام همه مجبور نبودند مسلمان شوند ولی کسانی که مسلمان نمی شدند بايد خراج بزرگی می دادند. تنها کسانی که توانستند دين شان را حفظ کنند، طبقه مرفه دهقان بودند که پولی داشتند که می توانستند آن ماليات را بدهند و زرتشتی باقی بمانند برای همان دو سه قرنی که آقای زرين کوب می گويند قرون سکوت است. و يک عامل سوم را هم موبدهای زرتشتی می داند. چون موبدان تمام اوستا را حفظ بودند و سينه به سينه از پدر به پسر منتقل کردند.
اوستا هم گنجينه ادب و فرهنگ ايران قبل از اسلام است. اين سه عامل به همراه مردم ايران و همراه هزارها عامل ديگر از جمله تمام مقاومت هايی که می شود... سه عامل را مهمترين عامل می داند آقای محمدی در آن دو کتاب. به نظر من آن دو کتاب خواندنش برای هر ايرانی واجب است. در ايران هم مرتب تجديد چاپ می شود. خوشبختانه.
آقای کاظمی موسوی، به گستره جغرافيايی هم بپردازيم. مورخان و باستان شناسان هويت غالب ايرانيان باستان را هندواروپايی توصيف می کنند. در پژوهش ها ردپای نوروز در هند در کجا نمايان است؟
احمد موسوی کاظمی: در هند و افغانستان و تاجيکستان که اطلاع داريد مخصوصاً در کشمير تا آنجا که من می دانم نوروز به خوبی شناخته شده. در کشمير و هند و تا حدی تايلند. اما همانطور که خانم داوران اشاره کردند در مورد اين که در آن دو قرن سکوتی که آقای دکتر زرين کوب گفته اند، فکر نمی کنم منظور ايشان اين بوده که در مورد نوروز هم سکوت کرده باشند.
در همان دوره از همان دبيرانی که فرمودند آقای محمدی، وارد سنت های اسلامی شد از طريق دبيران و در دوران خلفای اموی و عباسی که نوروز را شناختند و برای گرفتن هدايا بوده که رسم مالياتی بوده و شناخته بودند. از همان وقت هم نوروز وقتی خلفای عباسی مانند هارون رشيد و مامون که آمدند به مرو، همان سنت را آوردند در خراسان بزرگ آن زمان، نوروز بسيار شناخته شده بود و رسم های آب پاشی و اسب سواری که بود. اما در سنت اسلامی به صورت رواياتی که داريم که از امام جعفر صادق داريم که روز عيد نوروز لباس نو می پوشيدند و می گفتند که اين روز روز گرامی است. منتها بعد اين بيشتر پيشرفت کرد که در نوبت بعدی عرض می کنم که به چه صورتی در سنت های اسلامی ما هم نوروز پذيرفته شد.
خانم داوران، تحقيق شما درباره تداوم هويت ايرانی با دوران غزنوی پايان می گيرد. قبلاً از نگاه نوروز در دوران حاکميت عرب ها گفتيد. در دوران حاکمان ترک تبار از غزنويان به بعد نوروز در ايران چگونه برگزار می شد و چگونه نگريسته می شد؟
در کتاب تاريخ بيهقی می بينيم که تمام اعياد جشن گرفته می شد نه فقط نوروز. جشن سده، مهرگان و تمام اعياد ايرانی را جشن می گرفتند. خيلی تاريخ دقيقی است که می گويد روز به روز در دربار چه اتفاقی می افتاد. قبل از غزنوی ها هم ادامه داشته که به غزنوی ها می رسد.
همانطور که ايشان گفتند اصولاً خيلی زود حکومت های اسلامی رسوم ايرانی را جزوی از آداب و رسوم اسلامی پذيرفتند. دوران سلجوقی ها هم وزيران ايرانی مثل خواجه نظام الملک و ديگران رسوم ايران را حفظ می کردند. اين طايفه دبيرها يکی از کارهايشان اين بود که در دربارهای مختلف اسلامی شغل های مهمی می گرفتند و به آن طريق حفظ می کردند هويت ايرانی را.
آقای کاظمی موسوی، درباره پيشينه برگزاری نوروز در آسيای دور و آسيای ميانه در پژوهش ها چه نکات مهمی ديده می شود، علاوه بر آن چيزهايی که می خواستيد اضافه کنيد؟
البته در ترکمنستان و قزاقستان هم نوروز شناخته شده است. اما در آسيای دور... من خودم نزديک ۱۳ سال در مالزی بودم و در اندونزی و تايلند مسافرت هايی داشتم. در آسيای دور به طور کلی از سوی ايرانی ها برده شده آنجا. ربط تاريخی سنتی ندارد با سنت های آسيای دور. از زمان صفويه که شيخ احمد قمی به سفارت فرستاده شد به سيام آن وقت که البته هدف او بيشتر شيعه کردن مردم آنجا بود، و طبيعتاً نوروز هم شناخته شد در آنجا.
در مالزی و اندونزی از ايرانی هايی که در دهه های اخير رفته اند، مخصوصاً در مالزی که ما شايد حدود ۱۰۰ هزار ايرانی داشته باشيم، خود ايرانی ها اين سنت را شناختند. اما به طور کلی مسلمانانی که من در اندونزی و مالزی ديدم، دوست دارند سنت های محلی، ايرانی هم که باشد در آن رنگ و روی اسلامی اش بپذيرند و به اين دليل آن را هم دارند. همانطور که خانم فرشته داوران گفتند دبيران ما در دوره عباسی و حتی از اواخر دوره اموی شروع کردند به ترجمه از پهلوی به عربی و آن وقت زبان عربی در زبان اداری اصلاً قوی نبود.
طوری که نوشته های ابن مقفع خودش معياری می شود برای زبان عربی در نوشته های اداری آن وقت. سبک قريشی مبدل به سبک عباسی که می شود يک عربی بسيار پيشرفته ای به بار می آيد که با کمک همين دبيران ايرانی بوده که بعد ابن قطيبه و جاحظ و اينها هم اضافه می شوند و اينها همه دورگه بودند. يک رگ عربی داشتند و يک رگ ايرانی. نوروز هم به اين ترتيب شناخته شده می شود به طوری که از هر سه امير نقل شده که ما سنت صالح را نقض نمی کنيم. يعنی سنت درستی است ما می شناسيم.
از امام جعفر صادق هم روايت داريم که روز نوروز غسل می کردند و لباس پاکيزه و سفيد می پوشيدند و در دوره بعد داريم که حتی نوروز را به پای آن رساندند که همان روز غدير خم است. همان روز نوروز بوده که حضرت رسول حضرت امير را به جانشينی خودشان انتخاب کردند. همه اينها آمده و قاطی شده در دوره صفويه و ما می دانيم که شاه عباس وقتی رسيد نوروز حتی با عاشورا تلاقی کرد گفت ايام محرم يک روز عزاداری بگيريد و يک روز هم نوروز بگيريد. تقسيم بندی کرد اين را.
خانم داوران نکته ديگری هم مانده؟
يک نکته ای را شنيدم هموطنان می گويند هفت سين در واقع هفت شين بوده که شراب و نمی دانم شيرينی و... و چون شراب در اسلام حرام است تبديل شده به هفت سين ولی در شاهنامه ما می بينيم که هفت سبزه بوده. يعنی هفت سبزی های مختلف را موقع نوروز می گذاشتند در کنار سفره شان. اين را هم می خواستم بگويم که اصولاً در ادبيات کلاسيک ما وقتی می خواهند از نوروز اسم ببرند به اسم «نوروز» اسم می برند و اين که اين روزها به هم می گوييم «عيد» شما مبارک، اگر حافظ می گويد «عيد» مقصودش يک عيد مذهبی است.
ولی اگر در مورد عيد نوروز بخواهد صحبت کند فقط به اسم نوروز اسم می برد. به اين ترتيب مشخص می کنند که در مورد چه چيزی صحبت می کنند. اصولاً تمام شعرای آن دوره هم در مورد نوروز شعر سروده اند به اسم نوروز و امروز هم بعضی هايمان می گوييم عيد شما مبارک و بعضی ها می گوييم نوروز، به نظر می آيد که نوروز صحيح تر باشد.
بسيار خوب پس نوروزتان پيروز، خانم داوران. نوروز شما هم پيروز آقای کاظمی موسوی، نکته آخری که می خواستيد بگوييد.
نکته آخر در دنباله فرمايش ايشان در مورد عيد همانطور که گفتيد در حافظ وقتی می گويد عيد مقصود عيد فطر است که بعد از رمضان می گيرند و عيد قربان در درجه بعد می آيد. در افغانستان در مسافرتی که داشتم و اساتيد افغانی که ديدم عيد فطر هنوز مهم تر بوده شايد بگويم ده سال پيش. اما همين دهه اخير در تاجيکستان و افغانستان نوروز دارد مهم می شود.
به دوره اسلامی که داريم با دوره پسااسلامی که به دنبالش می آيد، يعنی دنباله دوره اسلامی است نه اينکه ضد آن يا مخالف آن باشد، در اين دوره سنت های محلی و سنت های بومی که سنت های صالح گفته می شود بيشتر دارد رونق می گيرد. اما انتظار نبايد داشته باشيم که در ادبيات ما در زبان حافظ و سعدی عيد نوروز به اين صورت باشد که هست الان. ما مثلاً از ابن فهد حلی که در قرن نهم هجری بوده، روايت داريم که نوروز همان عيد غدير خم است که با اعياد مذهبی ما هماهنگ و هم رديف شده. در آثار بخاری از نوروز به عنوان «تاريخ کبير» ياد می شود.
البته در بخاری روايات متناقض راجع به نوروز هست که بعضی وقتها هديه گرفتن را در روز نوروز درست نمی دانند و بعضی روايات می گويند نه بگيريد شما. مهم آن آداب و رسومی است که در کشورهای آسيايی شما سئوال کرديد، آب پاشی و اسب سواری خيلی مهم است و در ايران هم که ما خودمان چهارشنبه سوری و هفت سين و سيزده بدر داريم که اينها خودش نوروز را يک مجموعه بسيار زيبايی مبدل می کند و عرضه می کند. ايام نوروز به مصر هم رفته و برگشته. از سنت های ديرينه ميترائيسم گرفته شده بود و خودش نفوذی در کشوری مثل مصر و بين النهرين که عراق امروز داشته دارد. آنها را هم دارد. اين عرايض آخری بود زياد وقت شما را نگيرم. من هم عيد نوروز را به شما تبريک می گويم و به همه ايرانيان و فارسی زبانان و آشنايان به اين عيد هم تبريک عرض می کنم و شادباش می گويم.
اضافه کنم که اين واژه «شادباش» در زبان مالی هم به همين معنی رفته با تلفظ «شاباش». در اندونزی و مالزی وقتی می گويند شاباش يعنی تبريک. به قدری خوب بوده اين واژه که کاربردش به زبانی که آنها نمی شناسند... حدود سيصد چهارصد واژه فارسی که در زبان مالی داريم يکی شاباش است. بنابراين شاد باشند همه آشنايان به رسم نوروز.
******
بنا به تخمين از هر بيست ايرانی يک نفر نوروز را در فراسوی مرزهای ايران جشن می گيرد. درباره نقش نوروز در تداوم هويت اين دسته از ايرانيان و نگاه ميزبانان شان به نوروز پای صحبت اکبر مهدی، استاد جامعه شناسی دانشگاه وزلين اوهايو اينک مقيم لس آنجلس ميزبان پرشمار ترين جمعيت ايرانيان مهاجر مقيم آمريکا نشستيم که تدريس و تحقيق درباره جامعه شناسی مهاجرت را در کارنامه دارد.
آقای مهدی، نقش نوروز در حفظ هويت ايرانيان مهاجر تا چه اندازه است؟
اکبر مهدی: ايرانيان مهاجر مثل همه مهاجران به سمبل های فرهنگی خودشان هم افتخار می کنند و هم علاقمند اند که در مکانی که زندگی می کنند شناخته شده باشد و ارزش گذراری شود. قاعدتاً شناخت نوروز به عنوان يک سمبل فرهنگی و معيار سالانه و مکرر تاريخی برای ايرانيان اهميت ويژه ای دارد به خصوص که برای انتقال فرهنگ به نسل های جديد نقش بارزی را ايفا می کند.
قاعدتاً نوروز يکی از پر شرکت کننده ترين مراسمی است که ايرانيان در آن حضور دارند و جوانهايشان به خصوص حضور پيدا می کنند و گرد می آيند و به اين ترتيب گفت و گو راجع به فرهنگ ايران و مسائل ايران در اين مراسم و از طريق اين مراسم و سمبل ها و شعائری که در اطراف اين مراسم شکل می گيرد قاعدتاً آنها را با ارزش های فرهنگی و سمبل های فرهنگی آشنا می کند. از طرف ديگر وقتی نوروز در سطح جهانی شناخته می شود و در مکانهای مختلف و فرهنگ ها و جوامع مختلف شناخته می شود قاعدتاً به انتقال و گسترش آن به عنوان يک معيار فرهنگی و سمبل فرهنگی يا پرچم فرهنگی کشور کمک می کند.
به شناخته شدگی نوروز در جهان اشاره کرديد. سال گذشته سازمان ملل نوروز را به رسميت شناخت و همراه آن ۲۱ مارس را که اغلب با اول فروردين و نوروز مصادف می شود و همزمان سنای آمريکا هم کار مشابهی کرد. اين اقدام های رسمی تا چه اندازه موثر است در گسترش و شناخته شدن آن روز در جهان و به چه شکلی؟
به دو صورت خيلی اهميت پيدا می کند. يکی اين که شناخت نوروز به عنوان يک سمبل فرهنگی ايرانيان، حوزه فرهنگی و تمدنی ايران را گسترش می دهد در سطح جهان. به ويژه که دولت ايران در سه دهه گذشته سعی کرده اقتدار سياسی ايران را گسترش دهد. در مقابل آن اقتدار سياسی که قاعدتاً وحشت سياسی هم ايجاد کرده در زمينه گسترش اسلام سياسی، گسترش فرهنگی نوروز در سطح جهان و افزايش حوزه تمدن ايران به نظر من يکی از سمبل های مثبت و دوستانه و صلح آميزی است که می تواند به گسترش حوزه تمدنی و فرهنگی ايران اضافه کند.
از طرف ديگر هر اقليتی در هر کشوری يکی از راه های شناختش و احترام به او، شناخت فرهنگی و احترام به سمبل های فرهنگی اش است. قاعدتاً اگر مذهبی باشد با يکی از مراسم مذهبی شان و اگر فرهنگی باشد با يکی از مراسم فرهنگی شان شناخته می شوند. قاعدتاً يک نوع رسميتی به صورت عمومی به حضور آنها در آن جامعه می دهد. شناخت نوروز به عنوان سمبل صلح و سرآغاز در فرهنگ ايران توسط جوامع مختلف دور تا دور جهان قاعدتاً کمک می کند که ايرانيان در اين مکانها به عنوان يک جمعيت رسمی وجزيی از آن جامعه شناخته شوند و خودشان را جزوی از آن جامعه بدانند. چنان که آن جامعه با رسميت بخشيدن آينه ای می شود که آنها را منعکس می کند.
****
چند سالی است که ايرانيان و ايرانی تباران مقيم نيويورک، رژه نوروزی اين شهر را به يکی از بزرگترين، پرشمارترين و جذاب ترين رويدادهای سالانه نوروزی ايرانيان خارج از کشور و رويدادهای سالانه اين شهر بدل کرده اند. با راه پيمايی بزرگ در کنار سفره هفت سين، اجرای موسيقی، رقص گروهی، نمايش هنرهای ايرانی با شرکت هزاران نوجوان و جوان و ميانسال و سالمند.
امسال برای دومين سال ايرانيان و ايرانی تباران شيکاگو هم با الهام از نيويورکی ها روز شنبه ظهر در مرکز اين شهر در رژه نوروزی شرکت می کنند. از دختر و پسر و زن و مرد با شرکت فعال ايرانيان و ايرانی تباران از اقوام و تيره های گوناگون و ديگر نوروز دوستان. در شهری که بزرگترين شمار آسوريان جهان و ايران از صاحب خانه های آن اند. پای صحبت امير نورمندی، موسس رژه نوروزی شيکاگو می نشينيم.
آقای نورمندی، سابقه اين رژه نوروز در شيکاگو به کی بر می گردد؟
امير نورمندی: به سال گذشته بر می گردد در اواسط ماه فوريه يک برنامه اعتراضی در خيابانهای شيکاگو برقرار بود و اين در ادامه اعتراض های مسائل سياسی داخل ايران بود و چندمين برنامه بود که اجرا می شد و در آن برنامه من با دوستانی که با هم در اين برنامه شرکت داشتيم، اعلام کردم که بياييم برنامه ديگری را بنياد بگذاريم و آن نشان دادن پيشينه و تاريخ و فرهنگ مان است و عرضه آن به شهر شيکاگو باشد به جای اين که تعداد محدودی ايرانی را در خيابان و برای مخالفت با موضوعی بياوريم، بياوريم ايرانيانی را که می توانند به گذشته و تاريخ و فرهنگ و عرضه آن به جامعه بزرگ فراگير شيکاگو معرفی کنيم و به صورت مثبت تری باشيم که اين شروع اولين رژه نوروزی شيکاگو بود.
از افق های گوناگون فکری سياسی يا آنها که غير سياسی بودند تعدادی شان آمدند و...؟
بله. کمابيش فراگير تر بود از اعتراض های گذشته و خط و خط کشی کمرنگ تری بود. البته ما سعی کرديم به جای داشتن يک هدف آن هم اجرای برنامه فرقه ای يا گروهی نوروز را انتخاب کنيم برای اين که فراگير تر باشد و با توجه به اينکه همين سال گذشته دو اتفاق در سازمان ملل افتاد. يکی اعلام روز ۲۱ مارس به عنوان روز نوروز جهانی و بعد به رسميت شناختن نوروز به عنوان ميراث ارزشمند بشری... اين دو مطلب باعث شد روی اين بيشتر کار کنيم و ديگر اين بود که فرامرزی شده يعنی از مرزهای ايران گذشته و در کشورهای ديگر هم جشن گرفته می شود و اين برنامه ای است منطقه ای و فرهنگی که از رنگ و خط کشی های محدود فراتر رفته.
از نيويورک تا چه حد الهام گرفتيد؟
بيشترين الهام را از شهر نيويورک گرفتيم که بزرگترين رژه را انجام می دهند و معتبر ترين در سطح آمريکاست در حال حاضر. الهام اصلی اين است که اين را در شيکاگو هم ما اجرا کرديم و سعی ما اين خواهد شد که به طور کلی در چند مليتی بودن نوروز کوشش بيشتری نشان دهيم و از ملت های ديگر هم در اين برنامه شرکت دهيم . برنامه مختص يا منصر کردن به گروه ها و قشرهای به خصوص را سعی می کنيم ازش بپرهيزيم و در حال حاضر به عنوان يک واقعه فراگير می خواهيم اين را در شيکاگو ادامه دهيم.
رژه نوروزی نيويورک امسال کمی ديرتر در روز ۲۱ آوريل برگزار می شود
نوروز زمان تازه کردن ديدارهاست و خبرگرفتن از حال ديگری. پيک فرهنگ نوروزی را با عيد ديدنی با يک ايرانی مقيم ژاپن سونامی و زلزله زده به پايان می بريم. با نازآفرين ميرزا خليلی، خبرنگار در توکيو.
خانم ميرزا خليلی، نوروز را چگونه برگزار کرديد در اين گير و دار بعد از سونامی ژاپن در توکيو؟
نازآفرين ميرزا خليلی: سئوال سختی پرسيديد. نوروزی ما نداشتيم. اول خدمت شنونده های عزيز سلام و عرض تبريک سال نو دارم. ولی فکر نمی کنيم هيچ ايرانی در ژاپن نوروزی داشته و مراسمی توانسته برگزار کند. چون بعد از زلزله و سونامی که آمد، به خصوص نشت راديو اکتيو، خيلی از ايرانی ها ناچار شدند ژاپن را ترک کنند. خيلی از همکاران ما. نسبت به قبل تعداد کمی ماندند. قرار بود جشنی برگزار شود که از پيش هم دعوت شده بودند ايرانی ها و اعلام آمادگی هم کرده بودند. اما متاسفانه اين جشن هم لغو شد.
خود من ناچار شدم پسرم را بفرستم ايران به خاطر اينکه بايد به هر حال سر کار می رفتم، وضعيت بحرانی بود هنوز هم هست. خيلی سخت بود با يک بچه کوچک در اين شرايط نگران اين باشيم که بچه الان کجاست. مهدکودک ها تعطيل می شود، راديو اکتيو چقدر آلوده می کند آب يا هوا را. ناچار شدم بفرستم ايران. نه سفره هفت سينی بود و نه به قول معروف دور هم بودن و رسم و رسومی که ما ايرانی ها هميشه داريم. خيلی متفاوت بود برای من با سالهای گذشته. خوب هميشه من تحت هر شرايطی سعی می کردم که سفره هفت سين را داشته باشيم. دور هم باشيم. با پسرم يا خانواده. ولی امسال متاسفانه اين اتفاق نيافتاد. البته من موقع سال تحويل در مسير اين بودم که بروم سر کار.
ايرانی ها از هم ديگر باخبر هستيد در اين شرايط؟
ايرانی هايی که در ژاپن دارند زندگی می کنند، کميته ای راه انداخته اند بعد از اين زلزله که مطلع شوند از احوال هم. اينکه اطلاع رسانی کنند. کمابيش از طريق اين مطلع هستيم از حال هم. و خوب به هر حال الان هم سعی می کنند برخی که مانده اند، کمک جمع آوری کنند برای ژاپنی هايی که در اين شرايط خانه شان را از دست داده اند. حالا بازماندگان اين فاجعه ... به هر حال يک عده که فرار کردند و دور شدند از راديو آکتيو و جا ندارند برای ماندن، دارند سعی می کنند کمک جمع کنند برايشان. کم و بيش از اين طريق از حال هم مطلع هستيم.
برای اين مصاحبه که برايتان پيامی فرستادم و گفتم که چه ساعتی... نوشتيد که«۱۰ تا ۱۲ امشب يا فردا صبح، اگر زنده بودم.» آيا نگرانی هايی هست هنوز؟
به هر حال آژانس هواشناسی ژاپن بازهم هشدارداده که به خاطر زلزله ۹ ريشتری که در ژاپن آمد، پس لرزه های بزرگی خواهد داشت. در واقع ما هر روز اين لرزش را داريم در توکيو که کانون است و اطراف توکيو، فوکوشيما و آن منطقه که زلزله زده اند... به هر حال آنجا می لرزد و ما منتظر يک پس لرزه بزرگ و حتی ممکن است که شاهد فعال شدن گسل های خود توکيو باشيم. بنابراين همه نگرانی اين را دارند. البته اين که هر روز با يک خبر جديد از آلودگی بيشتر راديو آکتيو... که امروز هم گفتند آب لوله کشی توکيو هم آلوده شده... وقتی با اين چيزها رو به رو هستيم چندان شرايط اميدوار کننده ای نيست. واقعاً کسانی که مانده اند من فکر می کنم که خيلی هايشان به اين چيزها فکر می کنند.
دل بسياری از ايرانيانی که ابراز نظر می کردند لحظه سال تحويل و پيش از آن، پيش شما ايرانيان ساکن ژاپن و خود ژاپنی هاست. در ژاپن هم اين رويداد مصادف شده با شکوفه دادن درختهای گيلاس در کنار رودخانه پتومک و بنای يادبود واشنگتن. اين است که در اين هنگام چون بسياری می آيند برای ديدن اين شکوفه های صورتی رنگ و جشنواره دوستاران ژاپن و ژاپنی ها تشکيل می شود، در اين هنگام، امسال هم در اينجا اين جشنواره حال و هوای ديگری دارد ...
به هر حال من با دوستانی که نه تنها در ايران و کشورهای ديگر هستند و من در ارتباطم از طريق فيس بوک، خيلی ابراز نگرانی و همدردی کردند و ما می دانيم که همه نگران اند. شايد بيشتر ايرانی هايی که ژاپن را ترک کرده اند به خاطر اصرار خانواده و دوستانشان بود و به خاطر اينکه نگران بودند و به سلامت دوستانشان اهميت می دادند. اين چيزی هم که گفتيد جای خوشحالی دارد که اين مسائل و مشکلاتی که اينجا وجود دارد، فراموش نشده آنجا. انشاء الله تا سال ديگر مشکلات هم برطرف شده باشد و سال ديگر وقتی سر سفره هفت سين می نشينيم ديگر يک خاطره دوری باشد اين مشکلات کنونی.
با بهترين آرزوها در نوروز ۹۰، سرآغاز دهه ۱۳۹۰ خورشيدی. نوروزتان پيروز و هر روزتان نوروز.
خانم داوران از بررسی متون ادبی و تاريخی در پژوهش های تان چه نتيجه ای گرفتيد درباره رمز تداوم نوروز به عنوان نمادی از هويت فرهنگی ايرانيان؟
فرشته داوران: دو تا کتاب در سال ۱۹۹۵ و ۹۷ آقايی به اسم محمد محمدی در ايران نوشتند به اسم تاريخ فرهنگ ايران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی و يکی ديگر هست ايران پيش از اسلام و تاثير آن در فرهنگ اسلامی. اين دو کتاب جوابی بود به کتاب آقای زرين کوب به نام دو قرن سکوت. که ايشان گفته بودند در دو قرن اول اسلام هيچ اتفاقی در ايران نيافتاده و مردم ايران سکوت کرده بودند. آقای محمد محمدی نشان می دهد که نه. مردم سکوت نکرده بودند و به انواع مختلف فرهنگشان را حفظ می کردند.
ايشان سه عامل را خيلی موثر می داند در حفظ هويت ايرانی. يکی طبقه دبير ها که در همان دوران اول به سرعت شروع کردند ديدند زبان پهلوی دارد فراموش می شود به سرعت تمام متون مهم ايرانی را به عربی ترجمه کردند. که بعد هم دوباره به فارسی ترجمه شد. يکی ديگر دهاقين را می گويد. دهقان ها در ابتدای اسلام همه مجبور نبودند مسلمان شوند ولی کسانی که مسلمان نمی شدند بايد خراج بزرگی می دادند. تنها کسانی که توانستند دين شان را حفظ کنند، طبقه مرفه دهقان بودند که پولی داشتند که می توانستند آن ماليات را بدهند و زرتشتی باقی بمانند برای همان دو سه قرنی که آقای زرين کوب می گويند قرون سکوت است. و يک عامل سوم را هم موبدهای زرتشتی می داند. چون موبدان تمام اوستا را حفظ بودند و سينه به سينه از پدر به پسر منتقل کردند.
اوستا هم گنجينه ادب و فرهنگ ايران قبل از اسلام است. اين سه عامل به همراه مردم ايران و همراه هزارها عامل ديگر از جمله تمام مقاومت هايی که می شود... سه عامل را مهمترين عامل می داند آقای محمدی در آن دو کتاب. به نظر من آن دو کتاب خواندنش برای هر ايرانی واجب است. در ايران هم مرتب تجديد چاپ می شود. خوشبختانه.
آقای کاظمی موسوی، به گستره جغرافيايی هم بپردازيم. مورخان و باستان شناسان هويت غالب ايرانيان باستان را هندواروپايی توصيف می کنند. در پژوهش ها ردپای نوروز در هند در کجا نمايان است؟
احمد موسوی کاظمی: در هند و افغانستان و تاجيکستان که اطلاع داريد مخصوصاً در کشمير تا آنجا که من می دانم نوروز به خوبی شناخته شده. در کشمير و هند و تا حدی تايلند. اما همانطور که خانم داوران اشاره کردند در مورد اين که در آن دو قرن سکوتی که آقای دکتر زرين کوب گفته اند، فکر نمی کنم منظور ايشان اين بوده که در مورد نوروز هم سکوت کرده باشند.
در همان دوره از همان دبيرانی که فرمودند آقای محمدی، وارد سنت های اسلامی شد از طريق دبيران و در دوران خلفای اموی و عباسی که نوروز را شناختند و برای گرفتن هدايا بوده که رسم مالياتی بوده و شناخته بودند. از همان وقت هم نوروز وقتی خلفای عباسی مانند هارون رشيد و مامون که آمدند به مرو، همان سنت را آوردند در خراسان بزرگ آن زمان، نوروز بسيار شناخته شده بود و رسم های آب پاشی و اسب سواری که بود. اما در سنت اسلامی به صورت رواياتی که داريم که از امام جعفر صادق داريم که روز عيد نوروز لباس نو می پوشيدند و می گفتند که اين روز روز گرامی است. منتها بعد اين بيشتر پيشرفت کرد که در نوبت بعدی عرض می کنم که به چه صورتی در سنت های اسلامی ما هم نوروز پذيرفته شد.
خانم داوران، تحقيق شما درباره تداوم هويت ايرانی با دوران غزنوی پايان می گيرد. قبلاً از نگاه نوروز در دوران حاکميت عرب ها گفتيد. در دوران حاکمان ترک تبار از غزنويان به بعد نوروز در ايران چگونه برگزار می شد و چگونه نگريسته می شد؟
در کتاب تاريخ بيهقی می بينيم که تمام اعياد جشن گرفته می شد نه فقط نوروز. جشن سده، مهرگان و تمام اعياد ايرانی را جشن می گرفتند. خيلی تاريخ دقيقی است که می گويد روز به روز در دربار چه اتفاقی می افتاد. قبل از غزنوی ها هم ادامه داشته که به غزنوی ها می رسد.
همانطور که ايشان گفتند اصولاً خيلی زود حکومت های اسلامی رسوم ايرانی را جزوی از آداب و رسوم اسلامی پذيرفتند. دوران سلجوقی ها هم وزيران ايرانی مثل خواجه نظام الملک و ديگران رسوم ايران را حفظ می کردند. اين طايفه دبيرها يکی از کارهايشان اين بود که در دربارهای مختلف اسلامی شغل های مهمی می گرفتند و به آن طريق حفظ می کردند هويت ايرانی را.
آقای کاظمی موسوی، درباره پيشينه برگزاری نوروز در آسيای دور و آسيای ميانه در پژوهش ها چه نکات مهمی ديده می شود، علاوه بر آن چيزهايی که می خواستيد اضافه کنيد؟
البته در ترکمنستان و قزاقستان هم نوروز شناخته شده است. اما در آسيای دور... من خودم نزديک ۱۳ سال در مالزی بودم و در اندونزی و تايلند مسافرت هايی داشتم. در آسيای دور به طور کلی از سوی ايرانی ها برده شده آنجا. ربط تاريخی سنتی ندارد با سنت های آسيای دور. از زمان صفويه که شيخ احمد قمی به سفارت فرستاده شد به سيام آن وقت که البته هدف او بيشتر شيعه کردن مردم آنجا بود، و طبيعتاً نوروز هم شناخته شد در آنجا.
در مالزی و اندونزی از ايرانی هايی که در دهه های اخير رفته اند، مخصوصاً در مالزی که ما شايد حدود ۱۰۰ هزار ايرانی داشته باشيم، خود ايرانی ها اين سنت را شناختند. اما به طور کلی مسلمانانی که من در اندونزی و مالزی ديدم، دوست دارند سنت های محلی، ايرانی هم که باشد در آن رنگ و روی اسلامی اش بپذيرند و به اين دليل آن را هم دارند. همانطور که خانم فرشته داوران گفتند دبيران ما در دوره عباسی و حتی از اواخر دوره اموی شروع کردند به ترجمه از پهلوی به عربی و آن وقت زبان عربی در زبان اداری اصلاً قوی نبود.
طوری که نوشته های ابن مقفع خودش معياری می شود برای زبان عربی در نوشته های اداری آن وقت. سبک قريشی مبدل به سبک عباسی که می شود يک عربی بسيار پيشرفته ای به بار می آيد که با کمک همين دبيران ايرانی بوده که بعد ابن قطيبه و جاحظ و اينها هم اضافه می شوند و اينها همه دورگه بودند. يک رگ عربی داشتند و يک رگ ايرانی. نوروز هم به اين ترتيب شناخته شده می شود به طوری که از هر سه امير نقل شده که ما سنت صالح را نقض نمی کنيم. يعنی سنت درستی است ما می شناسيم.
از امام جعفر صادق هم روايت داريم که روز نوروز غسل می کردند و لباس پاکيزه و سفيد می پوشيدند و در دوره بعد داريم که حتی نوروز را به پای آن رساندند که همان روز غدير خم است. همان روز نوروز بوده که حضرت رسول حضرت امير را به جانشينی خودشان انتخاب کردند. همه اينها آمده و قاطی شده در دوره صفويه و ما می دانيم که شاه عباس وقتی رسيد نوروز حتی با عاشورا تلاقی کرد گفت ايام محرم يک روز عزاداری بگيريد و يک روز هم نوروز بگيريد. تقسيم بندی کرد اين را.
خانم داوران نکته ديگری هم مانده؟
يک نکته ای را شنيدم هموطنان می گويند هفت سين در واقع هفت شين بوده که شراب و نمی دانم شيرينی و... و چون شراب در اسلام حرام است تبديل شده به هفت سين ولی در شاهنامه ما می بينيم که هفت سبزه بوده. يعنی هفت سبزی های مختلف را موقع نوروز می گذاشتند در کنار سفره شان. اين را هم می خواستم بگويم که اصولاً در ادبيات کلاسيک ما وقتی می خواهند از نوروز اسم ببرند به اسم «نوروز» اسم می برند و اين که اين روزها به هم می گوييم «عيد» شما مبارک، اگر حافظ می گويد «عيد» مقصودش يک عيد مذهبی است.
ولی اگر در مورد عيد نوروز بخواهد صحبت کند فقط به اسم نوروز اسم می برد. به اين ترتيب مشخص می کنند که در مورد چه چيزی صحبت می کنند. اصولاً تمام شعرای آن دوره هم در مورد نوروز شعر سروده اند به اسم نوروز و امروز هم بعضی هايمان می گوييم عيد شما مبارک و بعضی ها می گوييم نوروز، به نظر می آيد که نوروز صحيح تر باشد.
بسيار خوب پس نوروزتان پيروز، خانم داوران. نوروز شما هم پيروز آقای کاظمی موسوی، نکته آخری که می خواستيد بگوييد.
نکته آخر در دنباله فرمايش ايشان در مورد عيد همانطور که گفتيد در حافظ وقتی می گويد عيد مقصود عيد فطر است که بعد از رمضان می گيرند و عيد قربان در درجه بعد می آيد. در افغانستان در مسافرتی که داشتم و اساتيد افغانی که ديدم عيد فطر هنوز مهم تر بوده شايد بگويم ده سال پيش. اما همين دهه اخير در تاجيکستان و افغانستان نوروز دارد مهم می شود.
به دوره اسلامی که داريم با دوره پسااسلامی که به دنبالش می آيد، يعنی دنباله دوره اسلامی است نه اينکه ضد آن يا مخالف آن باشد، در اين دوره سنت های محلی و سنت های بومی که سنت های صالح گفته می شود بيشتر دارد رونق می گيرد. اما انتظار نبايد داشته باشيم که در ادبيات ما در زبان حافظ و سعدی عيد نوروز به اين صورت باشد که هست الان. ما مثلاً از ابن فهد حلی که در قرن نهم هجری بوده، روايت داريم که نوروز همان عيد غدير خم است که با اعياد مذهبی ما هماهنگ و هم رديف شده. در آثار بخاری از نوروز به عنوان «تاريخ کبير» ياد می شود.
البته در بخاری روايات متناقض راجع به نوروز هست که بعضی وقتها هديه گرفتن را در روز نوروز درست نمی دانند و بعضی روايات می گويند نه بگيريد شما. مهم آن آداب و رسومی است که در کشورهای آسيايی شما سئوال کرديد، آب پاشی و اسب سواری خيلی مهم است و در ايران هم که ما خودمان چهارشنبه سوری و هفت سين و سيزده بدر داريم که اينها خودش نوروز را يک مجموعه بسيار زيبايی مبدل می کند و عرضه می کند. ايام نوروز به مصر هم رفته و برگشته. از سنت های ديرينه ميترائيسم گرفته شده بود و خودش نفوذی در کشوری مثل مصر و بين النهرين که عراق امروز داشته دارد. آنها را هم دارد. اين عرايض آخری بود زياد وقت شما را نگيرم. من هم عيد نوروز را به شما تبريک می گويم و به همه ايرانيان و فارسی زبانان و آشنايان به اين عيد هم تبريک عرض می کنم و شادباش می گويم.
اضافه کنم که اين واژه «شادباش» در زبان مالی هم به همين معنی رفته با تلفظ «شاباش». در اندونزی و مالزی وقتی می گويند شاباش يعنی تبريک. به قدری خوب بوده اين واژه که کاربردش به زبانی که آنها نمی شناسند... حدود سيصد چهارصد واژه فارسی که در زبان مالی داريم يکی شاباش است. بنابراين شاد باشند همه آشنايان به رسم نوروز.
******
بنا به تخمين از هر بيست ايرانی يک نفر نوروز را در فراسوی مرزهای ايران جشن می گيرد. درباره نقش نوروز در تداوم هويت اين دسته از ايرانيان و نگاه ميزبانان شان به نوروز پای صحبت اکبر مهدی، استاد جامعه شناسی دانشگاه وزلين اوهايو اينک مقيم لس آنجلس ميزبان پرشمار ترين جمعيت ايرانيان مهاجر مقيم آمريکا نشستيم که تدريس و تحقيق درباره جامعه شناسی مهاجرت را در کارنامه دارد.
آقای مهدی، نقش نوروز در حفظ هويت ايرانيان مهاجر تا چه اندازه است؟
اکبر مهدی: ايرانيان مهاجر مثل همه مهاجران به سمبل های فرهنگی خودشان هم افتخار می کنند و هم علاقمند اند که در مکانی که زندگی می کنند شناخته شده باشد و ارزش گذراری شود. قاعدتاً شناخت نوروز به عنوان يک سمبل فرهنگی و معيار سالانه و مکرر تاريخی برای ايرانيان اهميت ويژه ای دارد به خصوص که برای انتقال فرهنگ به نسل های جديد نقش بارزی را ايفا می کند.
قاعدتاً نوروز يکی از پر شرکت کننده ترين مراسمی است که ايرانيان در آن حضور دارند و جوانهايشان به خصوص حضور پيدا می کنند و گرد می آيند و به اين ترتيب گفت و گو راجع به فرهنگ ايران و مسائل ايران در اين مراسم و از طريق اين مراسم و سمبل ها و شعائری که در اطراف اين مراسم شکل می گيرد قاعدتاً آنها را با ارزش های فرهنگی و سمبل های فرهنگی آشنا می کند. از طرف ديگر وقتی نوروز در سطح جهانی شناخته می شود و در مکانهای مختلف و فرهنگ ها و جوامع مختلف شناخته می شود قاعدتاً به انتقال و گسترش آن به عنوان يک معيار فرهنگی و سمبل فرهنگی يا پرچم فرهنگی کشور کمک می کند.
به شناخته شدگی نوروز در جهان اشاره کرديد. سال گذشته سازمان ملل نوروز را به رسميت شناخت و همراه آن ۲۱ مارس را که اغلب با اول فروردين و نوروز مصادف می شود و همزمان سنای آمريکا هم کار مشابهی کرد. اين اقدام های رسمی تا چه اندازه موثر است در گسترش و شناخته شدن آن روز در جهان و به چه شکلی؟
به دو صورت خيلی اهميت پيدا می کند. يکی اين که شناخت نوروز به عنوان يک سمبل فرهنگی ايرانيان، حوزه فرهنگی و تمدنی ايران را گسترش می دهد در سطح جهان. به ويژه که دولت ايران در سه دهه گذشته سعی کرده اقتدار سياسی ايران را گسترش دهد. در مقابل آن اقتدار سياسی که قاعدتاً وحشت سياسی هم ايجاد کرده در زمينه گسترش اسلام سياسی، گسترش فرهنگی نوروز در سطح جهان و افزايش حوزه تمدن ايران به نظر من يکی از سمبل های مثبت و دوستانه و صلح آميزی است که می تواند به گسترش حوزه تمدنی و فرهنگی ايران اضافه کند.
از طرف ديگر هر اقليتی در هر کشوری يکی از راه های شناختش و احترام به او، شناخت فرهنگی و احترام به سمبل های فرهنگی اش است. قاعدتاً اگر مذهبی باشد با يکی از مراسم مذهبی شان و اگر فرهنگی باشد با يکی از مراسم فرهنگی شان شناخته می شوند. قاعدتاً يک نوع رسميتی به صورت عمومی به حضور آنها در آن جامعه می دهد. شناخت نوروز به عنوان سمبل صلح و سرآغاز در فرهنگ ايران توسط جوامع مختلف دور تا دور جهان قاعدتاً کمک می کند که ايرانيان در اين مکانها به عنوان يک جمعيت رسمی وجزيی از آن جامعه شناخته شوند و خودشان را جزوی از آن جامعه بدانند. چنان که آن جامعه با رسميت بخشيدن آينه ای می شود که آنها را منعکس می کند.
****
چند سالی است که ايرانيان و ايرانی تباران مقيم نيويورک، رژه نوروزی اين شهر را به يکی از بزرگترين، پرشمارترين و جذاب ترين رويدادهای سالانه نوروزی ايرانيان خارج از کشور و رويدادهای سالانه اين شهر بدل کرده اند. با راه پيمايی بزرگ در کنار سفره هفت سين، اجرای موسيقی، رقص گروهی، نمايش هنرهای ايرانی با شرکت هزاران نوجوان و جوان و ميانسال و سالمند.
امسال برای دومين سال ايرانيان و ايرانی تباران شيکاگو هم با الهام از نيويورکی ها روز شنبه ظهر در مرکز اين شهر در رژه نوروزی شرکت می کنند. از دختر و پسر و زن و مرد با شرکت فعال ايرانيان و ايرانی تباران از اقوام و تيره های گوناگون و ديگر نوروز دوستان. در شهری که بزرگترين شمار آسوريان جهان و ايران از صاحب خانه های آن اند. پای صحبت امير نورمندی، موسس رژه نوروزی شيکاگو می نشينيم.
آقای نورمندی، سابقه اين رژه نوروز در شيکاگو به کی بر می گردد؟
امير نورمندی: به سال گذشته بر می گردد در اواسط ماه فوريه يک برنامه اعتراضی در خيابانهای شيکاگو برقرار بود و اين در ادامه اعتراض های مسائل سياسی داخل ايران بود و چندمين برنامه بود که اجرا می شد و در آن برنامه من با دوستانی که با هم در اين برنامه شرکت داشتيم، اعلام کردم که بياييم برنامه ديگری را بنياد بگذاريم و آن نشان دادن پيشينه و تاريخ و فرهنگ مان است و عرضه آن به شهر شيکاگو باشد به جای اين که تعداد محدودی ايرانی را در خيابان و برای مخالفت با موضوعی بياوريم، بياوريم ايرانيانی را که می توانند به گذشته و تاريخ و فرهنگ و عرضه آن به جامعه بزرگ فراگير شيکاگو معرفی کنيم و به صورت مثبت تری باشيم که اين شروع اولين رژه نوروزی شيکاگو بود.
از افق های گوناگون فکری سياسی يا آنها که غير سياسی بودند تعدادی شان آمدند و...؟
بله. کمابيش فراگير تر بود از اعتراض های گذشته و خط و خط کشی کمرنگ تری بود. البته ما سعی کرديم به جای داشتن يک هدف آن هم اجرای برنامه فرقه ای يا گروهی نوروز را انتخاب کنيم برای اين که فراگير تر باشد و با توجه به اينکه همين سال گذشته دو اتفاق در سازمان ملل افتاد. يکی اعلام روز ۲۱ مارس به عنوان روز نوروز جهانی و بعد به رسميت شناختن نوروز به عنوان ميراث ارزشمند بشری... اين دو مطلب باعث شد روی اين بيشتر کار کنيم و ديگر اين بود که فرامرزی شده يعنی از مرزهای ايران گذشته و در کشورهای ديگر هم جشن گرفته می شود و اين برنامه ای است منطقه ای و فرهنگی که از رنگ و خط کشی های محدود فراتر رفته.
از نيويورک تا چه حد الهام گرفتيد؟
بيشترين الهام را از شهر نيويورک گرفتيم که بزرگترين رژه را انجام می دهند و معتبر ترين در سطح آمريکاست در حال حاضر. الهام اصلی اين است که اين را در شيکاگو هم ما اجرا کرديم و سعی ما اين خواهد شد که به طور کلی در چند مليتی بودن نوروز کوشش بيشتری نشان دهيم و از ملت های ديگر هم در اين برنامه شرکت دهيم . برنامه مختص يا منصر کردن به گروه ها و قشرهای به خصوص را سعی می کنيم ازش بپرهيزيم و در حال حاضر به عنوان يک واقعه فراگير می خواهيم اين را در شيکاگو ادامه دهيم.
رژه نوروزی نيويورک امسال کمی ديرتر در روز ۲۱ آوريل برگزار می شود
نوروز زمان تازه کردن ديدارهاست و خبرگرفتن از حال ديگری. پيک فرهنگ نوروزی را با عيد ديدنی با يک ايرانی مقيم ژاپن سونامی و زلزله زده به پايان می بريم. با نازآفرين ميرزا خليلی، خبرنگار در توکيو.
خانم ميرزا خليلی، نوروز را چگونه برگزار کرديد در اين گير و دار بعد از سونامی ژاپن در توکيو؟
نازآفرين ميرزا خليلی: سئوال سختی پرسيديد. نوروزی ما نداشتيم. اول خدمت شنونده های عزيز سلام و عرض تبريک سال نو دارم. ولی فکر نمی کنيم هيچ ايرانی در ژاپن نوروزی داشته و مراسمی توانسته برگزار کند. چون بعد از زلزله و سونامی که آمد، به خصوص نشت راديو اکتيو، خيلی از ايرانی ها ناچار شدند ژاپن را ترک کنند. خيلی از همکاران ما. نسبت به قبل تعداد کمی ماندند. قرار بود جشنی برگزار شود که از پيش هم دعوت شده بودند ايرانی ها و اعلام آمادگی هم کرده بودند. اما متاسفانه اين جشن هم لغو شد.
خود من ناچار شدم پسرم را بفرستم ايران به خاطر اينکه بايد به هر حال سر کار می رفتم، وضعيت بحرانی بود هنوز هم هست. خيلی سخت بود با يک بچه کوچک در اين شرايط نگران اين باشيم که بچه الان کجاست. مهدکودک ها تعطيل می شود، راديو اکتيو چقدر آلوده می کند آب يا هوا را. ناچار شدم بفرستم ايران. نه سفره هفت سينی بود و نه به قول معروف دور هم بودن و رسم و رسومی که ما ايرانی ها هميشه داريم. خيلی متفاوت بود برای من با سالهای گذشته. خوب هميشه من تحت هر شرايطی سعی می کردم که سفره هفت سين را داشته باشيم. دور هم باشيم. با پسرم يا خانواده. ولی امسال متاسفانه اين اتفاق نيافتاد. البته من موقع سال تحويل در مسير اين بودم که بروم سر کار.
ايرانی ها از هم ديگر باخبر هستيد در اين شرايط؟
ايرانی هايی که در ژاپن دارند زندگی می کنند، کميته ای راه انداخته اند بعد از اين زلزله که مطلع شوند از احوال هم. اينکه اطلاع رسانی کنند. کمابيش از طريق اين مطلع هستيم از حال هم. و خوب به هر حال الان هم سعی می کنند برخی که مانده اند، کمک جمع آوری کنند برای ژاپنی هايی که در اين شرايط خانه شان را از دست داده اند. حالا بازماندگان اين فاجعه ... به هر حال يک عده که فرار کردند و دور شدند از راديو آکتيو و جا ندارند برای ماندن، دارند سعی می کنند کمک جمع کنند برايشان. کم و بيش از اين طريق از حال هم مطلع هستيم.
برای اين مصاحبه که برايتان پيامی فرستادم و گفتم که چه ساعتی... نوشتيد که«۱۰ تا ۱۲ امشب يا فردا صبح، اگر زنده بودم.» آيا نگرانی هايی هست هنوز؟
به هر حال آژانس هواشناسی ژاپن بازهم هشدارداده که به خاطر زلزله ۹ ريشتری که در ژاپن آمد، پس لرزه های بزرگی خواهد داشت. در واقع ما هر روز اين لرزش را داريم در توکيو که کانون است و اطراف توکيو، فوکوشيما و آن منطقه که زلزله زده اند... به هر حال آنجا می لرزد و ما منتظر يک پس لرزه بزرگ و حتی ممکن است که شاهد فعال شدن گسل های خود توکيو باشيم. بنابراين همه نگرانی اين را دارند. البته اين که هر روز با يک خبر جديد از آلودگی بيشتر راديو آکتيو... که امروز هم گفتند آب لوله کشی توکيو هم آلوده شده... وقتی با اين چيزها رو به رو هستيم چندان شرايط اميدوار کننده ای نيست. واقعاً کسانی که مانده اند من فکر می کنم که خيلی هايشان به اين چيزها فکر می کنند.
دل بسياری از ايرانيانی که ابراز نظر می کردند لحظه سال تحويل و پيش از آن، پيش شما ايرانيان ساکن ژاپن و خود ژاپنی هاست. در ژاپن هم اين رويداد مصادف شده با شکوفه دادن درختهای گيلاس در کنار رودخانه پتومک و بنای يادبود واشنگتن. اين است که در اين هنگام چون بسياری می آيند برای ديدن اين شکوفه های صورتی رنگ و جشنواره دوستاران ژاپن و ژاپنی ها تشکيل می شود، در اين هنگام، امسال هم در اينجا اين جشنواره حال و هوای ديگری دارد ...
به هر حال من با دوستانی که نه تنها در ايران و کشورهای ديگر هستند و من در ارتباطم از طريق فيس بوک، خيلی ابراز نگرانی و همدردی کردند و ما می دانيم که همه نگران اند. شايد بيشتر ايرانی هايی که ژاپن را ترک کرده اند به خاطر اصرار خانواده و دوستانشان بود و به خاطر اينکه نگران بودند و به سلامت دوستانشان اهميت می دادند. اين چيزی هم که گفتيد جای خوشحالی دارد که اين مسائل و مشکلاتی که اينجا وجود دارد، فراموش نشده آنجا. انشاء الله تا سال ديگر مشکلات هم برطرف شده باشد و سال ديگر وقتی سر سفره هفت سين می نشينيم ديگر يک خاطره دوری باشد اين مشکلات کنونی.
با بهترين آرزوها در نوروز ۹۰، سرآغاز دهه ۱۳۹۰ خورشيدی. نوروزتان پيروز و هر روزتان نوروز.