در ادامه دادگاه حمید نوری در استکهلم سوئد که روز جمعه، ۲۳ مهر، برگزار شد، جعفر میرمحمدی از آلبانی به عنوان شاکی و به شکل ویدئویی گفت که برادرش، عقیل میرمحمدی در سال ۱۳۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شده است.
سید جعفر میرمحمدی در جلسه محاکمه حمید نوری به اتهام مشارکت در اعدام چند هزار زندانی سیاسی ایران در سال ۱۳۶۷ گفت که برادرش در حالی اعدام شده که پیشتر به ده سال زندان محکوم شده بود.
حمید نوری متهم است که در مقام دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج در اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی مشارکت داشته است، اتهامی که خود آن را رد میکند. او روز ۱۸ آبان ۹۸ با یک پرواز مستقیم از ایران وارد فرودگاه استکهلم شد و بلافاصله دستگیر شد.
وکیل مشاور شاکی در جلسه روز جمعه دادگاه گفت که بعد از بازداشت عقیل میرمحمدی «پدر و مادر او مدت زیادی دنبال او میگشتهاند و یک سال بعد از بازداشت او یعنی در سال ۱۳۶۱ او را در حالی در زندان اوین پیدا کردهاند که به دلیل شکنجه تغییرات زیادی در او قابل مشاهده بوده.»
به گفته وکیل مشاور، پدر و مادر عقیل میرمحمدی در زندان گوهردشت هم با او ملاقات کردهاند و در سال ۶۷ با خانواده او تماس گرفته و گفتهاند برای تحویل گرفتن وسایل عقیل که اعدام شده، مراجعه کنند.
جعفر میرمحمدی در این جلسه از دادگاه گفت که برادرش ۱۰ اسفند سال ۱۳۶۰ دستگیر شده و به ده سال زندان محکوم شده بود.
به گفته او، عقیل میرمحمدی در هنگام دستگیری ۲۶ سال داشت، «دانشجوی دانشکده حقوق دانشگاه تهران و از مسئولان سازماندهنده جنبش دانشجویی دانشگاه تهران بود که او در برنامههای تبلیغی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آن زمان که سازمان مجاهدین کاندیدا معرفی کرده بود، فعال بود.»
او گفت که هنگام دستگیری برادرش، خود او تحت تعقیب و مخفی بوده و پدر و مادرش پیگیر وضعیت برادرش بودهاند: « پدر و مادرم چند ماه بین زندانهای مختلف پیگیر بودند که ببینند عقیل در کدام زندان است. بعد از چند ماه در زندان اوین به آنها ملاقات دادند و عقیل تا بهمن سال ۶۶ در زندان اوین بود. بهار سال ۶۷ آنها به من گفتند که عقیل را به زندان گوهردشت بردهاند و آبان ماه پدرم به من گفت که چهار تا پنج ماه از عقیل اطلاع نداشتند چون ملاقات نمیدادند. مادرم مدام جلوی زندان گوهردشت میرفت تا هفته آخر مهر که به پدر و مادرم میگویند بروید زندان اوین تا آنجا وسایل را به شما بدهند.»
به خانواده عقیل پورمحمدی به گفته برادرش «در زندان اوین، یک ساک حاوی لباس و یک ساعت شکسته میدهند که وسایل عقیل بود و به پدرم میگویند که پسرت منافق بود و با فتوای خمینی او را کشتیم. پدرم میپرسد پیکرش کجاست؟ پاسداری که آنجا بوده میگوید که جسدی در کار نیست و حق برگزار کردن مراسم هم ندارید.»
جعفر میرمحمدی میگوید که برادرش جزو تشکیلات مجاهدین خلق ایران و از سرشاخههای مجاهدین و مسئولان تشکیلات در زندان بوده است: «به گفته مجید صاحبجم که همبند عقیل در زندان گوهردشت بوده عقیل را پانزده یا هجده مرداد به راهروی مرگ بردهاند و بعد از آن روز دیگر عقیل و نفرات دیگری را که همراه او بردهاند ندیده و شنیدهاند که اعدام شدهاند.»
او در پاسخ به این سوال دادستان که چرا به پدر و مادر شما گفتهاند وسایل عقیل را از زندان اوین تحویل بگیرند در حالی که میگویید او در زندان گوهردشت زندانی بوده؟ گفت که در مورد افراد دیگری هم چنین کاری کرده بودند.
در این جلسه از دادگاه وکیل مشاور جعفر میرمحمدی گفت که او نمیداند پدر و مادرش زنده هستند یا نه و از سرنوشت خواهر و برادرانش هم خبری ندارد.
جعفر میرمحمدی گفت که آخرین تماسش با پدرش در سال ۹۴ و از عراق بوده: «پدرم گفت وقتی تماس میگیری بلافاصله عناصر وزارت اطلاعات تماس میگیرند و ما را اذیت میکنند.»
حمید نوری اتهامات مطرح شده را رد کرده است. به گفته وکیل او، موضع حمید نوری این است که «این اعدامها هرگز رخ نداده است و نمیتواند اتهامات را بپذیرد».
وکیل حمید نوری مدعی است که موکلش در زمان اعدامها در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ به خاطر تولد فرزندش در مرخصی بوده است.