لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۹:۰۴

دادگاه اعدام‌های ۶۷: شاکی از دفن قربانیان در گورهای دسته‌جمعی گفت


تجمع مادران خاوران و خانواده‌های دادخواه در مقابل دادگاه محاکمه حمید نوری در استکهلم سوئد
تجمع مادران خاوران و خانواده‌های دادخواه در مقابل دادگاه محاکمه حمید نوری در استکهلم سوئد

در ادامه دادگاه حمید نوری در استکهلم سوئد، روز سه‌شنبه، ۲۷ مهر، ویدا رستم‌علی‌پور، خواهر پرویز رستم‌علی‌پور و همسر مجید ایوانی به عنوان شاکی در دادگاه گفت که همسرش را در یک گور دسته‌جمعی در خاوران دفن کرده‌اند.

خانم رستم‌علی‌پور که به عنوان شاکی درباره اعدام همسرش در دادگاه حضور داشت گفت که مجید ایوانی ۱۵ سال حکم زندان داشت، اما او را روز ۹ شهریور ۶۷ در زندان گوهردشت اعدام کردند.

ویدا رستم‌علی‌پور در جلسه محاکمه حمید نوری به‌ اتهام مشارکت در اعدام‌ چند هزار زندانی سیاسی ایران در سال ۱۳۶۷، گفت که همسر خواهرش هیچ حکمی نداشت اما اعدامش کرده و یک وصیت‌نامه تحویل داده‌اند.

حمید نوری متهم است که در مقام دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج در اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی مشارکت داشته است، اتهامی که خود آن را رد می‌کند. او روز ۱۸ آبان ۹۸ با یک پرواز مستقیم از ایران وارد فرودگاه استکهلم شد و بلافاصله دستگیر شد.

وکیل مشاور ویدا رستم‌علی‌پور در جلسه صبح روز سه‌شنبه دادگاه حمید نوری گفت که پرویز رستم‌علی‌پور، برادر ویدا، سال ۶۷ اعدام شده و مشخص نیست در کدام زندان اعدام شده، همسر خواهر ویدا هم اعدام شده و این پرونده مربوط به مجید ایوانی، همسر ویدا است که سال ۶۷ در زندان گوهردشت اعدام شده است.

ویدا رستم‌علی‌پور که هنگام دستگیری مجید ایوانی، ۶ ماه بود با او ازدواج کرده بود توضیح داد که او و همسرش فعال سیاسی و عضو سازمان فدایی اقلیت بودند: «مجید دانشجوی زبان انگلیسی بود و وقتی دستگیر شد ۲۹ سال داشت. ما اعلامیه و روزنامه‌های سازمان را پخش می‌کردیم و ۱۳ آبان ۶۴ که مجید سر قرار با اعضای سازمان رفت دیگر برنگشت و من مجبور شدم خانه را خالی کنم.»

خانم رستم‌علی‌پور که اکنون ساکن سوئد است گفت که مجید ایوانی به اتهام «مارکسیست و برابری‌طلب بودن» به ۱۵ سال زندان محکوم شده بود.

او گفت که خانواده همسرش آخرین بار در اواخر سال ۶۶ با او در زندان اوین ملاقات کردند: «بعد از چند ماه به مادر من و مادر مجید زنگ زده بودند که بچه‌ها را اعدام کرده‌اند و بیایید وسایل‌شان را بگیرند. چند لباس و وسایل برادرم را به مادرم و چند تکه لباس و یک سری وسایل خصوصی مجید را به مادرش تحویل دادند. وقتی سوال کردند که جسد بچه‌ها کجاست؟ گفته‌ بودند که بچه‌های شما مرتد و مارکسیست بودند علیه جمهوری اسلامی بودند و آنها را کشتیم. جسد تحویل نمی‌دهیم و نمی‌گوییم که کجا دفن کرده‌اند.»

ویدا رستم‌علی‌پور به گورستان خاوران اشاره کرده و گفت: «بعدا فهمیدیم که همسر و برادر مرا در گورهای دسته‌جمعی در خاوران گذاشته‌اند. به خاطر این که تمام بچه‌های چپ کمونیستی که کشتند را در گورهای دسته‌جمعی در خاوران گذاشتند. همسر خواهر من هم که هیچ حکمی نداشت در خاوران که معروف به لعنت‌آباد بود دفن کرده بودند و تنها یک وصیت‌نامه داده بودند. پدرها و مادرها اسم آنجا را گلزار خاوران گذاشتند.»

او از ملاقات مادرش با مجید ایوانی گفت و این که «مجید خواسته بود با مادرم ملاقات کند و در این ملاقات خواسته بود که من راضی باشم که او سر موضعش مانده.»

در ادامه دادگاه، دادستان گفت که اظهارات خانم رستم‌علی‌پور با آن چه او در دادگاه نمادین ایران‌تریبونال گفته تفاوت دارد و از او پرسید که شما در آنجا گفته‌اید همسرتان در زندان اوین اعدام شده است. وکیل مدافع حمید نوری هم گفت که شما در ایران ‌تریبونال نوشته‌اید که در اوین اعدام شده و این در حالی است که شما گفته‌اید قبل از دادگاه ایران‌تریبونال با کسی که هم‌بندی همسرتان بوده صحبت کرده بودید.

ویدا رستم‌علی‌پور پاسخ داد بعضی اوقات آدم در یک جمعی که دچار استرس می‌شود بعضی چیزها را ممکن است اشتباه بگوید.

وکیل مدافع حمید نوری گفت که شما گفتید آدم موقع گفتن به‌خاطر استرس ممکن است اشتباه بگوید اما شما کتبا نوشته‌اید.

خانم رستم‌علی‌پور گفت که در جریان دادگاه ایران‌تریبونال، رحمان درکشیده، هم‌بندی همسرش با او تماس گرفته و گفته که با مجید هم‌بندی بود و «۶ ماه پیش، محمد ایزدجو تماس گرفت و گفت که در اوین و گوهردشت با مجید هم‌بند بود و نهم شهریور وقتی که مجید را برای اعدام می‌‌بردند با او خداحافظی کرده است. قبل از ایران‌تریبونال هم، علیرضا امیدمعاف یکی از هم‌بندی‌های مجید برای من تعریف کرد که با هم به زندان گوهردشت رفته‌اند.»

دادگاه «ایران تریبونال» در سال ۱۳۹۱ به عنوان یک کارزار بین‌المللی و به صورت نمادین برای رسیدگی به کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت در شهر لاهه برگزار شد.

ویدا رستم‌علی‌پور در پاسخ به دادستان گفت که هر بار مادرش برای پی‌گیری می‌رفت: «من اسم‌های مختلفی را از مادرم می شنیدم از جمله (حسینعلی) نیری، حاج کربلایی، حاج محمود و یکی دو بار هم اسم حمید عباسی (نوری) را گفته بود.»

او گفت: «۳۳ سال پیش برادر و همسر مرا شکنجه کردند، کشتند و در گورهای دسته‌جمعی گذاشتند. ۳۳ سال پیش پرونده آنها بسته شد، اما ما را کشتند. ما زندگی می‌کنیم اما خوشبخت نیستیم. شادی‌هایمان، زودگذر است اما این داستان غم انگیز همیشه با ما است و همیشه با آن زندگی می‌کنیم. آنها برادر شجاع مرا کشتند و به جایش یک ساعت دادند. همسر دلبند و عشق مرا کشتند و به من یک حلقه دادند.»

حمید نوری اتهامات مطرح شده را رد کرده است. به گفته وکیل او، موضع حمید نوری این است که «این اعدام‌ها هرگز رخ نداده است و نمی‌تواند اتهامات را بپذیرد».

وکیل حمید نوری مدعی است که موکلش در زمان اعدام‌ها در مرداد و شهریور سال ۱۳۶۷ به خاطر تولد فرزندش در مرخصی بوده است.

با استفاده از شبکه‌های اجتماعی و رادیوفردا/ ف. ق./ ف. دو.
XS
SM
MD
LG