لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۱۸:۴۹

اسرافیل شیرچی برای استادان ادب و هنر، فسنجان اردک می‌پزد


میزبان/ اسرافیل شیرچی برای استادان ادب و هنر فسنجان اردک می‌پزد
please wait

No media source currently available

0:00 0:25:00 0:00
لینک مستقیم

میزبان/ اسرافیل شیرچی

میزبان: اسرافیل شیرچی
میهمانان: فریدون مشیری، محمدرضا شجریان، غلامحسین امیرخانی، احمد نصرالهی و فردوسی​
موسیقی: «پرکن پیاله را»، با آواز استاد محمدرضا شجریان
منوی شام: فسنجان اردک با برنج طارم

میزبان این هفته ما اسرافیل شیرچی است.
آقای شیرچی یکی از معروف‌ترین و پرکارترین هنرمندان خوشنویسی در ایران است و از استادن انجمن خوشنویسی ایران به شمار می‌رود. تاکنون ده‌ها نمایشگاه از آثار او در داخل و خارج از کشور برگزار شده است. زمینه اصلی کار او خط شکسته نستعلیق است. او دانش آموخته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای تهران است و یکی از ویژگی‌های کار او ترکیب خط و نقاشی است. تاکنون بیش از بیست جلد از آثار او در مجموعه‌های نفیس منتشر شده است از جمله « سیمای رستم در شاهنامه فردوسی»، «گلبانگ حافظ» و «اسرار ازل خیام». آقای شیرچی خود را شیفته شعر و موسیقی ایران می‌داند و از هر دو در کارهای خود و نمایشگاه‌هایش بهره می‌گیرد. او همچنین مجموعه برنامه‌هایی در باره آموزش خوشنویسی در تلویزیون ایران اجرا کرده است. آقای شیرچی در تهران زندگی می‌کند و من تلفنی با او گفت‌وگو کردم.

آقای اسرافیل شیرچی خیلی خوش آمدید به برنامه میزبان. خواهش می‌کنم در ابتدا به من بگویید که برای مهمانی شام می‌خواهید از کدام پنج شخصیت دعوت کنید؟

سلام و احترام به شما و مردمی که فارسی زبان هستند. واقعیت این است که من همیشه با آدم‌هایی حال و احوال خوب داشتم و اینها مدل‌های خوب زندگی و هنر من بودند. مهمان‌های امشب عبارتند از فریدون مشیری، محمد رضا شجریان، غلامحسین امیرخانی که استاد خوب و مهربان من بود و هست، احمد نصرالهی یک نقاش خوب و نوگرای مازندران که اولین معلم نقاشی من بود و فردوسی که فکر می‌کنم که همه ما فارسی زبانان مدیون آن مرد فاخر و با ارزش و ماندگار هستیم.

میزبان/ درباره اسرافیل شیرچی

اسرافیل شیرچی، از معروفترین و پرکارترین هنرمندان خوشنویسی در ایران و از استادن انجمن خوشنویسی ایران است. از این استاد خوشنویس تاکنون ده‌ها نمایشگاه داخلی و خارجی برپا و بیش از بیست جلد اثر در مجموعه‌های نفیس منتشر شده است.

بسیار عالی. حتما بعدا به ما توضیح می‌دهید که به هرکدام از این شخصیت‌ها چه علاقه ویژه‌ای دارید. ولی در ابتدا به من بگویید که برای مهمانان نازنین‌تان می‌خواهید چه موسیقی پخش کنید؟

از زمان کودکیِ من در مازندران پدر و مادر من هر دو آواز‌های خوبی می‌خواندند و مادر من بَم خوان بود و پدر من «چپ کوک» زیبا می‌خواند. الان هم که در سنین هشتاد و خُرده‌ای هستند همچنان آواز می‌خوانند. محلی خوان هستند و زیبا می‌خوانند. بنابراین من با صدای استادان خوب موسیقی همیشه یک حال خوبی داشتم. استاد شجریان به دلیل اینکه معاصر است و یک احوالات معنوی، روحانی و آزادی‌خواهی دارد و یک شناخت بسیار خوبی از موسیقی ملی ما در وجود این مرد فاخر هست با صدای این مرد مهربان که نستعلیقی هم هست بسیار حال خوبی دارم. می‌خواهم مردم را هم مهمان کنیم به صدای فاخر استاد محمد رضا شجریان.

آقای شیرچی استاد شجریان صدها ترانه خوانده کدامش را بیشتر دوست دارید؟

من فکر می‌کنم که در مهمانی من چون آقای مشیری هم هست می‌توانیم همان ترانه با شعر زیبای فریدون مشیری را «پر کن پیاله را» پخش کنیم. من خودم بارها این شعر را با نستعلیق و شکسته نستعلیق نوشتم و این کار حتی در خانه مردمی هم که فارسی نمی‌دانند هست. این مردم اگر همزمان صدای خوب و با ارزش استاد شجریان

میزبان، اسرافیل شیرچی/ موسیقی انتخابی

موسیقی انتخابی: پر کن پیاله را
آواز: محمدرضا شجریان

را هم بشنوند حتما به خط من هم یک نمره کوچولو می‌دهند.

حتما نمره‌شان بالا خواهد بود…
آقای شیرچی حالا برمی گردیم به مهمانان شما. اول گفتید دوست دارید که آقای فریدون مشیری در مهمانی شما باشد. شما او را شخصا هم می‌شناختید. در مورد او بیشتر به ما بگویید.

من با شعرهای استاد مشیری حال خوبی داشتم. احساس من این است که در شعر مشیری همیشه یک توصیفی از روزگار من و احوالات اقلیم من بوده و هست. شعرهایی مثل «بهارم دخترم از خواب برخیز/شکرخندی بزن و شوری برانگیز…» مرا به یاد زادگاهم می‌اندازد. وقتی که وارد حیطه مسائل هنری و فرهنگی شدم در حلقه ‌این آدم شریف و مهربان و وطنی و ژرف نزدیک شدم. رابطه ما رابطه بسیار معنوی و مثل رابطه استاد و شاگرد بود که من باشم. من مجموعه‌ای از اشعارش را خطاطی کردم و نمایشگاهی در سال ۱۳۷۱ در نگارخانه برگ گذاشتم که استقبال بی نظیری شد. فریدون مشیری در آن روز با لحن مهربانانه و شاعرانه اش به من گفت که شیرچی شما من را از لای کتابخانه‌ها آوردید به دیوار مردم، و مردم دارند شعر‌های مرا حال بر روی دیوارهایشان می‌بینند و این حال خوبی است. آشنایی با آقای مشیری یکی از احوالات خوب من بود. خدا رحمتش کند، مرد بسیار بسیار عاطفی، بامنش و پر بود از خاطرات خوب و آن احوالات شاعرانه‌ای که آدم‌های خاص و بزرگ به آن می‌رسند.

میهمانان شیرچی/ فریدون مشیری

فریدون مشیری (۱۳۰۵-۱۳۷۹ ه.ش.)
شهرت: شاعر نوپرداز و ترانه‌سرای معاصر
آثار: بهار را باور کن، مروارید مهر،​ تشنه طوفان، آواز آن پرنده غمگین، ابر و کوچه و...
دلیل دعوت: من با شعرهای استاد مشیری حال خوبی داشتم. احساس من این است که در شعر مشیری همیشه توصیفی از روزگار من و احوالات اقلیم من بوده و هست. مرا به یاد زادگاهم می‌اندازد.​

آقای مشیری که امشب به مهمانی شما می‌آید فکر می‌کنید که مهمانی را گرم می‌کند و چه جور شخصیتی دارد؟

من فکر می‌کنم که وجود مهربانی مثل او و با انرژی که در او هست باعث می‌شود که مهمانی ما مهمانی خاصی بشود. با آقای شجریان هم شطرنج و تخته نرد بازی می‌کردند و یک دوستی قدیمی داشتند. بنابراین فکر می‌کنم که مهمانی خوبی خواهد شد. به غیر از فردوسی چهار مهمان دیگر همه معاصر هستند و فکر می‌کنم که‌این معاصریت به همه آنها حال خوبی می‌دهد.

مهمان دوم شما گفتید که استاد شجریان است. حالا بگویید چرا می‌خواهید که استاد شجریان در مهمانی شما باشد؟

واقعیتی را به شما بگویم ،آقای صبا، که من از کودکی لکنت زبان داشتم و هنوز هم تاحدی با من هست. تا سال اول و دوم دانشگاه در دانشکده هنرهای زیبا خیلی پرلکنت بودم. خیلی کم حرف می‌زدم و معمولا در گوشه‌ای آرام می‌گرفتم. اصولا نسبت به خوش‌خوان بودن و آدم‌هایی که خوب حرف می‌زدند همیشه حس خوبی داشتم. حسادت نبود بلکه لذت بردن و امتیاز ویژه برای آنها قائل شدن بود. همچنین همانطور که در ابتدا عرض کردم از خانواده‌ای زاده شدم که صدا و آواز برای ما معنی و رنگ داشت. وقتی که شعرهای حافظ و خیام را می‌نوشتم، «این قافله عمر عجب می‌گذرد…»، معمولا لازم بود که یک صدایی همراه خط من شود و خط مرا جلایی بدهد. حضور این استاد خوب و مهربان و به اعتقاد من ماندگار در این مهمانی آن را شیک تر و وزین‌تر می‌کند. خُب لازم است که در مهمانی آدم خوش صدایی مثل استاد شجریان داشته باشیم که ، برای من نه، بلکه برای فردوسی آواز خوبی بخواند.

میهمانان شیرچی/محمدرضا شجریان

محمدرضا شجریان (۱۳۱۹- ه.ش.): موسیقی‌دان و استاد آواز سنتی ایران
آثار: گلبانگ شجریان، نوا، رنگ‌های تعالی، دستان، آستان جانان، دود عود، زمستان و ...
دلیل دعوت: از خانواده‌ای زاده شدم که صدا و آواز برای ما معنی و رنگ داشت. وقتی که شعرهای حافظ و خیام را می‌نوشتم، معمولا لازم بود که صدایی همراه خط من شود و خط مرا جلایی بدهد.

فکر می‌کنم که فردوسی وقتی استاد شجریان را در مهمانی شما ببیند حتما خیلی خوشحال می‌شود.

بله چون هر دو همشهری هستند از خطه خوب خراسان.

مهمان سوم تان گفتید غلامحسین امیرخانی ست که از استادن بزرگ خوشنویسی است.

بله یکی از موثرین در صد ساله اخیر و یک استاد نامی‌ست. این مرد شریف در جایگاهی قرار دارد که واقعیتش را بگویم من نمی توانم وصف کنم. او اولین استاد خط من بود و من هنوز هم که هست یک احترام ویژه برای هنر او قائلم. او نگاه مرا بهتر از هر کس دیگر درک کرده و من حس خط نستعلیق را از این استاد خوب آموختم.

در مورد خصوصیات اخلاقی استاد امیرخانی برای من بگویید.

استاد امیرخانی زاده یک جامعه سنتی‌ست با همه احوالاتی که آدم از یک جامعه سنتی با خودش همراه دارد. استاد امیرخانی شاگردان زیادی تربیت کرده. آدم خاصی ست. او یک افکار آگاهی دهنده به مردم دارد. تو خوشنویسی هم یک آدم استثناست.

میهمانان شیرچی/ غلام‌حسین امیرخانی

غلام‌حسین امیرخانی (۱۳۱۸ خورشیدی): خطاط
دلیل نام‌آوری: از سرشناس‌ترین و موثرترین خوشنویسان ایران
دلیل دعوت: او یکی از موثرین استادانصد سال اخیر و یک استاد نامی‌ست. این مرد شریف در جایگاهی قرار دارد که نمی‌توانم وصف کنم.

من شاید خیلی نتوانم پنجره‌هایی را که او گشوده بر رویش مکث داشته باشم. ولی یک استاد بی‌نظیری است که مبانی خط فارسی را به یک جایگاه خوبی رسانده. من و امثال من مدیون لطف و پرکاری و همت والای این مرد شخیص هستیم. تعارف هم ندارم. اینجا بحث نان قرض دادن نیست. از استادانی است که شبانه روز برای فرهنگ و معرفت و مرام این سرزمین کار کردند و هنوز هم در حال کوشش هستند. من می‌خواهم یک شعر خوبی از اقبال لاهوری را که آرم من در زندگی ست نقل کنم: «زندگی در صدف خویش گهر ساختن است/در دل شعله فرورفتن و نگداختن است/…مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست/از همین خاک جهان دگری ساختن است».

آقای امیرخانی برای خط فارسی و مبانی فرهنگی و معنوی این سرزمین خیلی همت کرد همانطور که آقای شجریان همت کرد. حالا استاد شجریان یک آزادگی‌ها و امتیاز ویژه‌ای را برای خودش اختیار کرد و استاد امیرخانی در یک فضای دیگر کار کرد.

میهمانان شیرچی/ احمد نصرالهی

احمد نصرالهی ( ۱۳۳۰ خورشیدی): نقاش و طراح
نمایشگا‌ه‌ها: نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی در ایران و گروهی در ایتالیا، چین، امارات، بریتانیا و سوئیس​
دلیل دعوت: تغزلی در وجود این نقاش و هنرمند هست که مصنوعی نیست. حتما شاگال، دالی و پیکاسو را خوب می‌شناسد ولی احمد نصرالهی‌ست. به تمام معنی یک حال خاصی دارد و در نقوشش هم همان حال هست.

مهمان چهارم شما آقای نصرالهی است که در بابل استاد شما بود.

استاد احمد نصرالهی از موثرین این هنر در مازندران بوده و معلم بسیار خاص. من خاطرات زیادی دارم از سنینی که هنوز یک نقطه‌ای نبودم، و الان هم حتی نیستم، ولی در آن موقع واقعیتش را بگویم ایشان یک احوالات آسمانی داشت و من از ایشان خیلی چیزها یادگرفتم. هنر یک بخشی از آن است. ولی ویژگی اصلی استاد نصرالهی عزیز ما شاید مرام‌ها و معرفت‌هایی باشد که در کمتر هنرمندی یافت می‌شود. من واقعیتش را بگویم همیشه سپاسگزارم از آن مرد فاخر و با ارزش و نقاش خوب لحظه‌ها. یک تغزلی در وجود این نقاش و هنرمند هست که مصنوعی نیست، باسمه‌ای نیست و مال خودش است. حتما شاگال، دالی و پیکاسو را خوب می‌شناسد ولی احمد نصرالهی‌ست. به تمام معنی یک حال خاصی دارد که در نقوشش هم همان حال خاص و سادگی هست.

مهمان آخرتان فردوسی شاعر بزرگ کشور ماست. شما حالا رفتید هزارسال به عقب‌تر…

نه خیلی قدیمی نیست. برای اینکه فردوسی همیشه در بین مردم ما حضور دارد.

حالا بفرمایید چرا می‌خواهد بیاید به مهمانی شما.

من می‌خواستم یک ریش سفید خوب و با حس و حال هم باشد که همه معاصر نباشند. احوالات مردم را می‌شود در آثار فردوسی دید. شاهنامه او اثر خاصی است بر مدار فرهنگ ایران قدیم. من احساسم این است که فردوسی نجیب ترین شاعر ماست. مردم ما خیلی از احوالات فردوسی آموختند. من می‌توانستم شاعران دیگری مثل مولانا، حافظ و سعدی را انتخاب کنم ولی جایگاه فردوسی جایگاه خاصی‌ست. فردوسی سیمای قهرمانانش را، سنت‌ها، رهنمود‌ها، آرزوهای مردم، روش‌های زیستن، پهلوانی و آدمیت و رستگاری را خیلی خوب به مردم ما مشق داده است. این هزار سال هم به عقیده من خیلی نیست: «تاریخ اگر بسنجی، یک روز عمر دنیاست، در چشم کودکانش بسیار می‌نماید»… فردوسی همان هزار سال پیش گفت: «بیا تا جهان را به بد نسپریم/به کوشش همه دست نیکی بریم». فردوسی واقعا سرمشق آزادی‌خواهی‌ست و سرمشق صلح و آرامش و زیستن درست.

میهمانان شیرچی/ فردوسی

ابوالقاسم فردوسی (۳۲۹ تا ۴۱۶ قمری): شاعر نامدار ایرانی
خالق: شاهنامه فردوسی
دلیل دعوت: شاهنامه او اثر خاصی است بر مدار فرهنگ ایران قدیم. من احساسم این است که فردوسی نجیب ترین شاعر ماست. مردم ما خیلی از احوالات فردوسی آموختند.​

آقای شیرچی حالا برای فردوسی و دو تا استاد شما، آقای نصرالهی و آقای امیرخانی، و استاد شجریان و فریدون مشیری در مهمانی شام می‌خواهید چه غذایی درست کنید؟

بهترین غذایی که من می‌توانم تهیه کنم از همان خطّه خودم مازندران است و گیلان که ما گاهی اوقات از آنجا وام می‌گیریم. یعنی غذاهای خوب گیلانی‌ها را یاد می‌گیریم و می‌گوییم مازندرانی است! که واقعیت این است که نیست. سعی می‌کنم که بهترین غذا را تهیه کنم…و استادان خوب من حتما با لذت می‌خورند و می‌نوشند و برای ماندگاری خط من حتما یک حس خوبی دارند.

ولی کدام غذا را می‌خواهید تهیه کنید؟

معمولا در مازندران فسنجان اردک که کمی ترش باشد رایج است. آن چیزی که مادر من درست می‌کرد فسنجان خوشمزه‌ای ست با برنج طارم که عطر و بوی خودش را دارد با زعفرانی که به آن می‌زنند. من هم چیزهایی را از مادرم یاد گرفتم و باید این سفره را مهیا بکنیم برای استادان خوب من. من از این استادان یاد گرفتم که نسبت به آنها ادب داشته باشم. احترام به استادان به اعتقاد من اولین سرمشق است.

آقای شیرچی مهمانان شما دارند فسنجان اردک شما را می‌خورند و موسیقی «پرکن پیاله را» با صدای استاد شجریان گوش می‌دهند، حالا سر میز شام چه خبر است؟

من فکر می‌کنم که صحبت‌ها بیشتر روی سه تا همشهری خوب و سترگ است. فردوسی و شجریان. و آقای مشیری هم می‌گفت که اصلیت من همدانی است ولی هر وقت به مشهد می‌رفت و یا استاد شجریان را می‌دید می‌گفت من خراسانی‌ام. من فکر می‌کنم، که ‌این سه تا مهمان ویژه بیشتر در رابطه با شعر و هنر فاخر این سرزمین و ایران حرف می‌زنند. مشیری مجذوب فردوسی می‌شود چون خروش فردوسی را خروش ایران می‌داند. من فکر می‌کنم که ‌این استادان خوب من در ابتدا به سکوت می‌روند تا ببینند که فردوسی ماندگار چه خواهد گفت. فردوسی راجع به خرد حرف می‌زند، راجع به معانی حرف می‌زند و راجع به سام و منوچهر حرف می‌زند و رستم و سهراب. ولی هر چه او بگوید برای همه ما خوب است. من فکر می‌کنم که فردوسی راجع به هنر و گوهر حرف بزند. ماندگاری این سرزمین اهورایی و کهن را من فکر می‌کنم که امثال فردوسی‌ها نگه داشته‌اند و به آن بها دادند و احوالات معنوی این سرزمین را با نامشان نگه داشتند.

حتما. من فکر می‌کنم آقای شیرچی که مهمانی شما بسیار مهمانی زیبایی ست با این مهمانانی که دارید و با این موسیقی. امیدوارم که به شما خوش بگذرد در کنار این عزیزان شما…

حتما همینطور است. حتما به استادان من آقای نصرالهی و آقای امیرخانی و اقای شجریان بسیار مهربان و ژرف و آقای مشیری و فردوسی نامدار خوش می‌گذرد.

آقای شیرچی خیلی ممنونم که در برنامه میزبان شرکت کردید.

من هم خوشحالم آقای صبای عزیز از لطف شما و مهربانی‌تان.

  • 16x9 Image

    صادق صبا

    صادق صبا، روزنامه‌نگار نام‌آ‌شنای ایرانی است که در چند دهه گذشته در عرصه‌های مختلف روزنامه‌نگاری رادیویی و تلویزیونی فعالیت کرده است. او از جمله مستندهایی تلویزیونی برای شبکه جهانی بی‌بی‌سی تهیه کرده و در سال‌های ۸۸ تا ۹۵، مدیریت بخش فارسی بی‌بی‌سی را برعهده داشته است. آقای صبا مجموعه برنامه «میزبان» را برای رادیو فردا تهیه و اجرا می‌کند.

درباره مجموعه رادیویی میزبان

من، صادق صبا، هر هفته در مجموعه رادیویی میزبان، شما را به خانه یکی از چهره‌های فرهنگی-هنری مشهور ایرانی می‌برم. در هر برنامه از این مجموعه رادیویی، یکی از این چهره‌ها به عنوان میزبان، پنج فرد مورد علاقه خود را به یک مهمانی شام دعوت می‌کند.
موسیقی آغازین این مجموعه برنامه، قطعه «برای الیز» اثر آشنای بتهوون است.

XS
SM
MD
LG