بيم مشترك محافظه كاران و اصلاح طلبان از طرح اصلاح طلبان براي خروج از حكومت

مهدي خلجي مهدي خلجي (راديوآزادي): محمد خاتمي، رئيس جمهوري ايران يک بار موضوع احتمال استعفاي خود از رياست جمهوري را پيش کشيد، اما بسياري از اصلاح طلبان داخل حکومت بارها از لزوم يا احتمال خروج از حاکميت سخن گفته اند. آيت الله جلال الدين طاهري امام جمعه مستعفي اصفهان، نخستين و تنها شخصيت اصلاح طلبي است که با استعفا از منصب امامت جمعه، اين تهديد را عملي کرده است. محافظه کاران در برابر شعار خروج از حاکميت موضعي دوگانه گرفته اند. از يک سو در انتقاد از برخي شخصيت هاي اصلاح طلب مانند بهزاد نبوي، نايب رئيس مجلس، يا عطاالله مهاجراني، وزيرپيشين فرهنگ و ارشاد اسلامي، به آنها توصيه مي کنند که از مقام خود کنار بروند. حملات اخير محافظه کاران به حزب مشارکت ايران اسلامي و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، به تصريح برخي از شخصيت هاي محافظه کار به قصد کنار زدن آنها از عرصه سياسي کشور صورت مي گيرد. از سوي ديگر محافظه کاران در بخش ديگري از مواضع خود خروج از حاکميت را تهديدي براي خود و براي نظام ارزيابي مي کنند. حتا برخي از آنها مانند محمدجواد لاريجاني، معاون بين الملل قوه قضاييه و اميرمحبيآن نويسنده سرشناس محافظه کار از لزوم وفاق ملي و گنجاندن گروه هايي مانند ملي مذهبي ها و نهضت آزادي در چارچوب احزاب قانوني سخن گفته اند. به نظر آنها اين گروه ها بايد فاصله خود را با اپوزيسيون حفظ کنند. شماري از محافظه کاران معتقدند که خروج اصلاح طلبان از حاکميت به شکل گيري يک اپوزيسيون نيرومند عليه جمهوري اسلامي مي انجامد. روزنامه محافظه کار رسالت در شماره امروز خود طرح خروج از حاکميت را امريکايي و خائنانه خوانده است. به نظر نويسنده روزنامه رسالت، بخشي از اصلاح طلبان مي خواهند با خروج از حاکميت حساب خود را از حاکمان فعلي جمهوري اسلامي جدا کنند و هم چنين از پشتيباني نيروهاي خارجي برخوردار گردند و در نتيجه براي ايفاي نقشي موثر در آيندد تحولات ايران زمينه سازي کنند. به نظر مي رسد محافظه کاران، در تحليل هاي خود براي گروه هاي اپوزيسيون خارج از کشور وزن سياسي قائل نيستند و باور دارند که اگر بخشي از اصلاح طلبان داخل حکومت مناصب خود را ترک کنند، بيش از هر گروه ديگري توانايي بسيج نيروهاي سياسي عليه بخش ديگر حاکميت را خواهند داشت. هم چنين، روزنامه محافظه کار کيهان که ديروز و امروز عنوان اصلي خود را به خروج اصلاح طلبان از حاکميت اختصاص داده بود، از سخنان محمدرضا خاتمي دبير کل حزب مشارکت مبني بر منتفي بودن احتمال خروج از حاکميت ابراز خرسندي کرد. در عين حال، تنها مواضع محافظه کاران در برابر مسأله خروج از حاکميت دوگانه نيست، بلکه اصلاح طلبان خود نيز در اين باره اتفاق نظر ندارند. بنابر آن چه در مطبوعات ايران بازمي تابد، اقليتي در ميان اصلاح طلبان به خروج از حاکميت باور دارد، اما اکثريت نيرومند اصلاح طلب آن را دامن زدن به بحراني بي فرجام مي داند. هم چنين اين احتمال وجود دارد که اصلاح طلبان يا محافظه کاران از پيدايش جريان ها يا جنبش هاي اجتماعي و سياسي خارج از چارچوب دو جناح حاکم و تأثير آنها در تحولات آينده ايران بيم و نگراني داشته باشند. يعني محافظه کاران و اصلاح طلبان نمي خواهند به هر ترتيبي که هست بازي سياسي و گردش قدرت از دست آنها خارج شود. شماري از تحليل گران نيز مي گويند، مطرح کردن مسأله خروج از حاکميت براي پس راندن فشارهاي محافظه کاران، تاريخ مصرف دارد و نمي تواند براي مدتي طولاني ابزاري کارآمد در دست اصلاح طلبان بماند. اگر زماني برسد که اصلاح طلبان احساس کنند که خروج از حاکميت ديگر ممکن نيست يا ديگر به سود آنها تمام نمي شود، احتمال مي رود که بحران سياسي در ايران فراجناحي شود و اختلاف نظر جناح ها در پرتو چالش سياسي نيروهاي درون نظام و بيرون نظام رنگ ببازد.
محافظه کاران در برابر شعار خروج از حاکميت، كه برخي اصلاح طلبان تند رو براي پس راندن رقباي محافظه كاران مطرح مي كنند، موضعي دوگانه گرفته اند. از يك سو به بعضي از شخصيت هاي اصلاح طلب مثل بهزاد نبوي يا عطاء الله مهاجراني توصيه مي كنند كنار روند، و از سوي ديگر خروج رقباي خود از حاکميت را تهديدي براي خود و براي نظام جمهوري اسلامي ارزيابي مي کنند. شماري از تحليل گران نيز مي گويند: براي اصلاح طلبان هم مطرح کردن طرح خروج از حاکميت تاريخ مصرف دارد.