هفته بیست و یکم با موضوع: ماستمالی

Your browser doesn’t support HTML5

شاعر برنامه سروده: شبی عازم شدم در این حوالی هوس کردم زنم برگر ذغالی بگیرم برگری تا ته کنم نوش که شاید هجر تو گردد فراموش ولیکن این غم و دوری فزون بود و حال شاعر ما سرنگون بود نگردد غصه و غم ماستمالی فقط با یک عدد برگر ذغالی برو شاعر برو فکر دگر کن برو با لعبتي ديگر به سر كن كه اين لعبت برايت سود دارد اگر تو آتشي او دود دارد عجب قندی بشد این شعرهفته هنوزم مزه اش یادم نرفته با یادآوری این نکته که مثل همیشه اشعار شاعر ما رو جدی نگیرید و بخونید و بشنوید و برید جلووووو، توجه شما رو به برنامه این هفته با موضوع ماستمالی جلب می کنیم... با امید و آرزوی اینکه هیچ وقت تو زندگی، کسی ماستمالی تون نکنه ازتون دعوت میکنیم طبق معمول از شنبه تا چهارشنبه راس ساعت ۹ بیاید در ماست بندی پس فردا که این هفته میخوایم همه غم و غصه ها و مشکلاتتونو ماستمالی کنیم بره پی کارش