بحث روز جوانان: حمايت از كانديداي اصلاح طلبان يا تحريم انتخابات؟

(rm) صدا | [ 5:12 mins ]
با نزديك تر شدن به 27 خرداد، روز انتخابات، كم كم در بسياري از محافل داشجويي و به طور كلي محل هاي گردهمايي جوانان، تبادل نظر و گاه مجادله بر سر موضوع تحريم يا عدم تحريم انتخابات در حال شدت گرفتن است. جوانان طرفدار معين، معتقدند كه با حمايت از كانديداي اصلاح طلبان در انتخابات، از يكدست شدن حاكميت جلوگيري مي شود و حداقل دستاوردهاي اصلاح طلبان طي 8 سال گذشته حفظ خواهد شد. نكته ديگري كه آنان روي ان انگشت مي گذارند، رساندن صداي اعتراضشان بگوش محافظه كاران است. اما در نقطه مقابل، موافقان تحريم انتخابات مي گويند، عدم مشاركت در راي گيري پيش رو هر چند ممكن است به ظاهر به يكدست شدن حاكميت بي انجامد، اما درعين حال ثمرات بسيار مثبت بين المللي براي نيروهاي آزاديخواه كشور خواهد داشت و آن سلب مشروعيت از نظام است. همچنين موافقان تحريم انتخابات بر اين عقيده اند كه با ماندن پست رياست جمهوري در دستان اصلاح طلبان، در عمل هيچ اتفاق خاصي طي 4 سال آينده ايران رخ نخواهد داد. آرش ايراني (راديو فردا): بحث سختي در گرفته است. هر كدام مي كوشند با استدلال خود، ديگري را متقاعد كنند. حميد 28 ساله و كامران 23 ساله دانشجوياني هستند كه بر سر مشاركت يا عدم مشاركت در انتخابات پيش رو نظرات يكساني ابراز نمي كنند. حميد كه در دوره فوق ليسانس رشته روانشناسي مشغول به تحصيل است، خواهان تحريم انتخابات و كامران كه دور كارشناسي همان رشته را پشت سر مي گذارد، خواستار حمايت از مصطفي معين ( نامزد مورد حمايت اصلاح طلبان درون حاكميت) مي باشد. اما اين بحث محدود به همين دو نفر و يا همكلاسي هاي آنان نمي شود. اين روزها با نزديك تر شدن به 27 خرداد، روز انتخابات، كم كم در بسياري از محافل داشجويي و به طور كلي محل هاي گردهمايي جوانان، تبادل نظر و گاه مجادله بر سر اين موضوع در حال شدت گرفتن است. جوانان طرفدار معين، معتقدند كه با حمايت از كانديداي اصلاح طلبان در انتخابات و پيروزي احتمالي او، از يكدست شدن حاكميت جلوگيري مي شود و حداقل دستاوردهاي اصلاح طلبان طي 8 سال گذشته حفظ خواهد شد. اما نكته ديگري كه آنان روي ان انگشت مي گذارند، رساندن صداي اعتراضشان بگوش محافظه كاران است. به عقيده آنان، از آنجا كه مصطفي معين به طرح شعارهايي نظير مخالفت با نظارت استصوابي و يا حمايت از نيروهاي رد صلاحيت شده اخير توسط شوراي نگهبان پرداخته، با حمايت از او، جبهه اصلاح طلبان درون نظام تقويت خواهد شد. كامران مي گويد: ((من به معين راي مي دهم تا به محافظه كاران نشان دهم كه با اقداماتشان مخالفم.)) وقتي از او مي پرسم، فكر مي كنيد آقاي معين در صورت پيروزي در انتخابات، توانايي عمل به شعارهايش مبني بر جلوگيري از اقدامات سركوبگرانه اقتدارگرايان را خواهد داشت؟ مي گويد : ((از الان نمي شود پيش بيني كرد. به هر حال من راه ديگري براي اعلام مخالفت با اقدامات تندروها بلد نيستم. فكر مي كنم عدم شركت در انتخابات به قبضه كردن امور توسط محافظه كاران منجر خواهد شد.)) اما در نقطه مقابل چنين تفكري، موافقان تحريم انتخابات مي گويند، عدم مشاركت در راي گيري پيش رو هر چند ممكن است به ظاهر به يكدست شدن حاكميت بي انجامد، اما درعين حال ثمرات بسيار مثبت بين المللي براي نيروهاي آزاديخواه كشور خواهد داشت و آن سلب مشروعيت از نظام است. چه جمهوري اسلامي همواره ميزان مشاركت مردمي در انتخابات هاي مختلف را دليلي بر مشروعيت خود عنوان كرده است. كما اينكه فرداي برگزيده شدن محمد خاتمي، در حالي كه تحليلگران، اين حركت جمعي مردم ايران را به مثابه نه گفتن به اقدامات سركوبگرانه نظام معرفي مي كردند، روزنامه محافظه كار كيهان، آراي داده شده به كانديداي اصلاح طلبان را، راي مردم به صندوق هاي نظام تلقي كرد. همچنين موافقان تحريم انتخابات بر اين عقيده اند كه با ماندن پست رياست جمهوري در دستان اصلاح طلبان، در عمل هيچ اتفاق خاصي طي 4 سال آينده ايران رخ نخواهد داد. كما اينكه طي 8 سال گذشته نيز دستاورد قابل توجهي نسيب مردم هواخواه دموكراسي و جامعه مدني نشد. چه بر اساس قانون اساسي اختيارات رئيس جمهور تعريف شده و توان اجرايي او در مقابل نهادهاي غير انتخابي نظام كه تمايلي براي پاسخگو شدن از خود نشان نمي دهند، بسيار ناچيز است. حال او هر چقدر هم خود را فردي اصلاح طلب و دموكرات منش معرفي كند، بر اساس قانوني كه در زمان روي كار آمدنش به آن سوگند ياد كرده، هيچ قدرتي براي محدود كردن اقدامات نهادهاي انتصابي حاكميت نخواهد داشت. حميد مي گويد: ((براي من بسيار عجيب است كه برخي از جوانان ما اصرار عجيبي به گزيده شدن مجدد از يك سوراخ دارند. بايد متوجه اين نكته بود كه آقاي معين درحالي شعارهاي قشنگ و دلفريبي سر مي دهد كه در جاي ديگر نقيض آن را بيان مي كند. او در بيانيه ورودش به انتخابات در حالي از برخورد با اقدامات سركوبگرانه اقتدارگرايان سخن مي گويد كه چند جمله پايين تر خود را ملزم به رعايت قانون اساسي معرفي مي كند. نقض قرض از اين بالاتر! آيا آقاي معين نمي داند كه منظور از اقتدارگرايان، همان نيروهاي جاي گرفته در نهادهاي غير انتخابي نظام مي باشد؟ آيا ايشان نمي داند كه بر اساس قانون اساسي، رئيس جمهور با اختيارات محدودش توان مقابله با آنان را ندارد؟ باور نمي كنم كه ايشان كتاب قانون را نخوانده باشد؟))