شهين اولیائی زند، استاد دانشگاه در تهران، در پژوهشی درباره فحشا، افزون بر عواملی چون فقر، بر نقش مردان در برانگيختن زنان به فحشا اشاره کرده است. وی در مصاحبه با راديو فردا میگويد بالابودن سطح تقاضای فحشا از سوی مردان، سطح عرضه آن را از سوی زنان افزايش میدهد. وی می افزاید: ما در طی قرون روی زنان روسپی کار کرديم، اما روی اينکه اين مردان چرا اين قدر میروند به طرف اين رويداد کم کار کرديم. خانم عليايی زند در تحقيقات خود پيشينه زنان خودفروش را نیز در مقایسه با زنان جامعه مطالعه کرده است. کيانوش فريد (رادیوفردا، وین): فحشا بازتاب موقعیت زنان و دختران در ميان اقشار فقير جامعه است. اين مسألهای است که بسياری از کارشناسان امور، بارها بر آن تأکيد کردهاند؛ اما شهين اولیائی زند، استاد دانشگاه در تهران، بر خلاف بسياری از کارشناسان که رابطه نزديک فقر و فحشا اصرار دارند و اين دو مورد را تفکيکناپذير میدانند بر اين باور است که فقر تنها يکی از عوامل تن دادن زنان به خودفروشی است. خانم اولیائی زند از جمله کسانی است که سالهاست دغدغهاش بررسی عوامل زمينهساز خودفروشی زنان در حال حاضر به معضل تقاضا از سوی مردان، به عنوان يکی از مهمترين عوامل اشاره میکند. وی در مصاحبه با راديو فردا در همين زمينه گفت:
شهين اولیائی زند (استاد دانشگاه، تهران): مسأله روسپیگری واقعاً مسأله عرضه و تقاضاست. ما در طی قرون روی زنان روسپی کار کرديم، اما روی اينکه اين مردان چرا اين قدر میروند به طرف اين رويداد کم کار کرديم.
ک. ف.: خانم عليايی زند در تحقيقات خود تنها زنان روسپی را بعد از خودفروشی بررسی نکرده، بلکه پيشينه اين زنان را نيز با زنان غيرروسپی مطالعه کرده است.
شهين اولیائی زند: به طور حتم يکی از مهمترين ويژگیهای اين زنان، شرايط سرپرستیشان بود. سرپرستی وقتی خودش مسأله دارد، قدر مسلم بچهها در يک شرايطی زندگی میکنند که خيلی متفاوت است. بسياری از اينها در دوران کودکی، اصلاً قبح خيلی چيزها برایشان شکسته شده بوده در درون خود نهاد خانواده. برای مثال؛ اعتياد در بين افراد خانواده زنان روسپی، خيلی زياد بوده. جايی آماری داريم که 22.5 درصد از اين زنان در زمان کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفتهاند در داخل خانواده. هنجارشکنی و قبحشکنی در اوج خودش برای اينها اتفاق افتاده. حالا شما اين تحليل را زودرس را در برخی از اين بيست و دو و نيم درصد بگذاريد در کنار هنجارشکنیهايی که در خانواده شده، بگذاريد در شرايط اقتصادی بد، بگذاريد در حجيم بودن مسأله اعتياد، بگذاريد در کنار بیکاری، در مقابل يک اتفاق بسيار مهم و آنکه در سراسر تحقيقات من، جاهای ديگر میبينم کم به آن اشاره میشود، اين است که اين زنها در کنار همه اين مشکلات شديداً احساس نياز به محبت در آنها به وجود میآيد.
ک. ف.: از خانم اولیائی پرسيدم آيا امکان بازگشت اين زنان به زندگی عادی وجود دارد؟
شهين اولیائی زند: هر چه ميزان زمانی که اين زنها روسپی بودند، سنواتاش بيشتر بوده باشد، احتمال بازگشتشان کمتر است. مثل قضيه اعتياد میماند. اگر يک نفر پنج سال معتاد باشد با يک نفر که بيست و دوسال باشد که معتاد باشد، بازگشتپذيریشان خيلی افق متفاوتی دارد.
ک. ف.: مسأله استثمار جنسيتی و فقر و فحشا در ايران، از جمله معضلاتی است که در تنها قربانياناش زنان و دخترانی هستند که هيچ چيز جز مصيبت و خشونت در انتظارشان نيست.