بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): فیلم Shopgirl یا دختر فروشنده را انند تاکر Anand Tucker بر اساس داستانی ساخته است که استیو مارتین به عنوان یک کار ادبی در سال 2001 منتشر کرد، داستانی انباشته از طنزی ملایم و گاه تلخ در باره تمهای بزرگی مثل عشق و تعهد و تنهائی، به خصوص تنهائی. مارتین شخصیت میلیونر شصت ساله را که از راه ابتکار در رشته کامپیوتر میلیونر شده است، راحت تصویر میکند، زیرا به شخصیتی شبیه است که از خود در گفتگوهای تلویزیونی باز میتابد: هنرمندی حساس و آشنا به فضاهای زندگی ثروتمندان در لسآنجلس، علاقمند به هنر مدرن، و شوخیهای پرمغز.
یک ایراد که بعضی از منتقدها به شخصیت مرد میانسال و ثروتمند اما اندوهگین و دلزدهای که استیو مارتین در فیلم دختر فروشنده Shopgirl ایفا میکند گرفتهاند این است که این شخصیت را آقای بیل ماری، در چند فیلم اخیر از جمله چند سال پیش در فیلم گمشده در ترجمه Lost in Translation از سوفیا کوپولا و همین ماه گذشته ئر فیلم گلهای شکسته Broken Flowers از جیم جارموش به صورتی به یادماندنی عرضه کرده است و باعث شد که شخصیت استیو مارتین کمی دستمالی شده به نظر برسد.
اما محور فیلم دختر فروشنده، میرابل، دختر فروشنده است که نقش او را هنرپیشه جوان خانم کلر دینز Claire Danes ایفا میکند: شخصیتی که خانم دینز عرضه میکند دختری محجوب و که در یک گوشه خلوت از فروشگاه عظیم و لوکس ساکس Saks لسانجلس فرصت زیادی دارد که به فضای خالی مقابل خود خیره شود و به زندگی خالی و مشکلات مالیاش فکر کند.
مشکل فیلم، و چالش رمان استیو مارتین که حالا به فیلم برگردانده شده این است که به تماشاگر بقبولاند که این دو آدم با همه فاصله سنی و طبقاتی و مالی که دارند، میتوانند عاشق هم بشوند. این کار را به قول منتقد مجله نیویورک آقای کن تاکر، فیلم به خوبی انجام میدهد به طوریکه تماشاگر فکر میکند به یک داستان شاه پریان گوش میکند، به صدای گوشنواز استیو مارتین، که داستان را در متن فیلم بازگو میکند. هر چند ثروت میلیونر 60 ساله به او در نزدیک شدن به فروشنده فقیر کمک میکند اما استیو مارتین به توانائی مالی این شخصیت، خودآگاهی غمانگیزی میبخشد، و غمانگیزتر از آن، ناتوانی شخصیت است در پذیرفتن تعهد عشقی.
آقای انند تاکر، کارگردان فیلم که در بریتانیا بزرگ شده، بعد از ساختن چند مستند، فیلمی ساخت براساس زندگی انتون سنت اگزوپری، نویسنده کتاب شاهزاده کوچولو که گل کرد. آخرین فیلمی که از او به نمایش درآمد، فیلم هیلاری اند جکی، هفت سال پیش ساخته شد. فیلم دختر فروشنده، نخستین کار او بعد از هفت سال بیکاری است که با سرمایه 35 میلیون دلار ساخته شد.
در داستان دختر فروشنده، استیو مارتین از یکسو به تنهائی ناگریز زندگی در شهرهای بزرگ دست مییازد، که گذراندن ساعتهای طولانی پشت فرمان اتوموبیل مساوی است با گذراندن ساعتهای طولانی در جلد خویشتن، اما این تنهائی را مثل داستانهای شاهپریان، با امید در میآمیزد. شخصیت دختر فروشنده، تنها از توجه میلیونر 60 نیست که به وجد میآید، بلکه زندگی خالیاش، با عشق دیگری نیز روش میشود، عشق به جرمی، یک هنرمند جوان و آسوپاس که نقش او را جیسون شوارتزمن Jason Schwartzman با شیرینی و شوخطبعی لطیفی، ایفا میکند.
هرچند این مثلث عشقی در باره دختری بر سردوراهی میان عشق میلیونر سالمند و جوان آس و پاس ممکن است ترکیبی کلیشهای به نظر برسد اما به گفته منتقد آسوشیتدپرس، خانم کریستی لمیر، استیو مارتین از این کلیشه یکی از هوشمندانهترین و خندهآورترین کمدیهای رومانتیک سینما در سالهای اخیر را به وجود آورده است. موفقیت او در این است که توانسته است فاصله سنی میان این دو را در داستان بیاهمیت بسازد.