درقلمرو ادب

(rm) صدا | [ 10:33 mins ]
گزارشي از جايزه ادبي يلدا؛ مصاحبه با مديا كاشيگر دبير اجرايي اين جايزه و محمد محمدعلي نويسنده معاصر. معرفي كتاب پرخواننده هفته در آمريكا، رمان «غيب كردن» نوشته جودی پیکو، قسمت هاي برنامه اين هفته «در قلمرو ادب» را تشكيل مي دهند. امير آرمين (راديو فردا): : جایزه ادبی یلدا در مراسمی در بلندترین شب سال به برندگان آن اهدا می شود. در این زمینه گفتگوئی دارم با مدیا کاشیگر دبیر اجرائی جایزه یلدا در تهران و از او نام برندگان را می پرسم. مدیا کاشیگر: سه كار به مرحله نهايي جايزه يلدا رسيده كه به ترتيب حروف الفبا عبارتند از: «آداب بي قراري» يعقوب يادعلي، «بگذريم» بهناز عليپور گسکری و «وقت تقصير» محمدرضا پوركاتب كه يكي موفق به دريافت تنديس يلدا و جايزه ديگري خواهد شد. جايزه بهترين عكس مشوق كتابخواني داريم براي اولين دوره. از يكي از شخصيت هاي فرهنگي كشور به خاطر يك عمر فعاليت موثر فرهنگي تقدير خواهيم كرد كه امسال دبيرخانه جايزه تصميم گرفت از آقاي داريوش مهرجويي تقدير كند. نويسندگاني كه به مرحله نهايي رسيدند، نيم ميليون تومان هر نفر دريافت مي كنند و در مرحله بعد آن كه تنديس را بگيرد، يك كامپيوتر لب تاب دريافت خواهد كرد. ا . آ: آقای محمد محمدعلی نویسنده معاصر در باره تاثیر جایزه ها و بنیادهای ادبی بر عرصه ادب ایران می گوید. محمد محمد‌علي: حضور بنيادهاي جايزه دهنده در دهه اخير به نظر من وجدان ملتهب و نيمه آگاه نسل من و نسل پس از من است كه مي جوشد و مي خروشد كه بلكه از يك بن بست سد سكندروار و ديرسال رهايي يابد. نسلي كه التهاب انقلاب را در جواني پشت سر گذاشت و لطمات خانمان سوز جنگ را هم تحمل كرد و با ديگر ناملايمات جنگيد تا توانست از چندپارگي ها و تضادها يك ويژگي بسازد كه اكنون من در حضور شما مي گويم كه اين جايزه ها حافظ صد سال جنبش روشنفكري ايران و همين زبان جمعي است كه انعكاس آن بيش از هر چيز ديگر در ادبيات داستاني ما متجلي شده. ا . آ: رمان «غيب كردن»از کتابهای پرخواننده هفته های گذشته درآمریکا بوده است این دوازدهمین رمان جودی پیکو نویسنده جوان آمریکائی است. مريم احمدي (راديو فردا): رمان «غيب كردن» پنج چهره یا قهرمان اصلی دارد و هنر نویسنده انست که هر فصل کتاب را از زبان یکی از این پنج نفر روایت می کند. قهرمان اصلی، دلیا هاپکینز است؛ دختری که از شش سالگی در کنار پدرش آندرو هاپکینز یک جادوگر حرفه ای در نمایشهای جادوگری غیب کردن آ دمها شرکت داشته است. سه چهره دیگر داستان عبارتند از الیزه مادر دلیا که بنا به گفته پدر دلیا زمانی که دخترش کودکی سه ساله بود در تصادف اتومبیل جان داده بود و دو تن از دوستان دوران کودکی و همسایگان دلیا اریک و فیتز روزنامه نگار. دلیا که کارش جستجو برای یافتن گمشدگان است ناگهان درمی یابد که پدرش به او دروغ گفته بوده و مادرش زنده است . پدرش به خاطر دور داشتن دلیا از مادری که به الکل اعتیاد پیدا کرده اورا می رباید و به جائی می رود که الیزه نتواند آنهارا پیدا کنند .دلیا با شنیدن این خبر که مادرش زنده است جستجورا برای تعیین هویت واقعی خود آغاز می کند و از همین لحظه است که زندگی خوش او در کنار پدرش دگرگون می شود. اریک را که نامزد اوست و قرار است به زودی ازدواج با او را جشن بگیرد و از وی دختری به نام سوفیا دارد رها می کند و به دنبال تعیین هویت خود می رود که فکر می کند از سه سالگی گم شده است. می خواهد خود را بشناسد. طنز داستان آینجاست که دلیا در همه عمرش آدمهای گمشده را پیدا می کرده و حالا باید خویشتن خود را بیابد و بشناسد.پلیس به منظور دستگیری پدرش به اتهام آدم ربائی آمده و اریک که وکیل دعائی است می پذیرد که وکالت او را برعهده بگیرد منتها او هم با مشکل اعتیاد دست به گریبا ن است هرچند تلاش دارد از این اعتیاد هرطور که هست رها شود. منتقدان ادبی بر سه بعدی بودن چهره ها که به نوبت، مادر خوب، پدر خوب همسر خوب و آدم خوب می شوند تاکید دارند و می گویند محور کتاب غیب کردن این است که آدم چگونه می تواند با خودش و هویت شخصی اش صادق باشد ونیز با کسانی که انهارا دوست دارد. مضمونها، پیرنگهای اصلی و فرعی داستان، عشق افلاتونی، عشق پدر ومادری، شرایط زندگی و عرفان سرخ پوستی آمریکا، اعتیاد به الکل ، وبازگشت به خاطره های گذشته و هویت جوئی از فراز های پرقدرت رمان غیب شدن است.