حمله به ایران؛ بازگشت به جنگ در سایه یا آغاز سلسله حملات اسرائيل به ایران؟

تصویری از یک ویدئو مربوط به تأسیسات هسته‌ای در زردنجان اصفهان، ۳۱ فروردین

بامداد جمعه ۳۱ فروردین رسانه‌ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی در ایران از شنیده شدن صدای انفجار در نزدیکی شهر اصفهان خبر دادند. پس از ساعاتی مقام‌های رسمی ایران خبر دادند که این صدا مربوط به اقدام پدافند هوایی اصفهان به چند «شیء مشکوک» بوده است.

خبرگزاری مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی در گزارشی به نقل از منابع آگاه مدعی شد که صدای انفجار شنیده‌شده در اصفهان ناشی از انهدام سه «ریزپرنده» در آسمان این شهر توسط پدافند غیرعامل بوده است. در این گزارش همچنین آمد که این سه ریزپرنده حوالی ساعت چهار بامداد در آسمان اصفهان و اطراف منطقه زرنجان مشاهده شده و پدافند غیرعامل آن‌ها را در آسمان منهدم کرده‌ است.

ساعاتی بعد خبرگزاری دولتی ایرنا به‌نقل از سیاوش میهن‌دوست، از فرماندهان ارشد نظامی «ارتش جمهوری اسلامی» در استان‌های اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری در روایتی مشابه گزارش داد که «صدای انفجار مربوط به شلیک پدافند هوایی اصفهان به یک شیء مشکوک بوده و هیچ خسارت و حادثه‌ای هم به ثبت نرسیده است».

بیشتر در این باره: سکوت اسرائیل در پی انتشار خبر «حمله به ایران»؛ تأیید تلویحی حمله توسط یک مقام ایرانی

خبرگزاری صداوسیما و تلویزیون جمهوری اسلامی هم در گزارش‌هایی از استان و شهر اصفهان تلاش کردند اوضاع را عادی جلوه دهند و تأکید کنند که هیچ اتفاقی نیفتاده است. در همین راستا، ساعاتی بعد عبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی، هم گفت «با توجه به هوشیاری ما، چند شیء پرنده بود که به آن‌ها تیراندازی شد».

این در حالی است که همزمان گزارش‌هایی در خصوص شنیده شدن صدای انفجار در تبریز نیز منتشر شده است.

اما تراب محمدی، معاون استاندار آذربایجان شرقی، مدعی شد که اوضاع در تبریز کاملاً عادی است و این شهر در آرامش به سر می‌برد. او همچنین در مورد شنیده شدن صدای انفجار در تبریز اضافه کرد که «این صدا به رصد پدافند هوایی مربوط به اشیاء ناشناس مربوط بوده و امری عادی است و هیچ نفوذ یا ریزپرنده‌ای رخ نداده است».

تمام این اتفاقات در حالی رخ داده که پیشتر ان‌بی‌سی نیوز به‌نقل از یک مقام آمریکایی خبر داده بود اسرائيل به نقطه‌ای از ایران حمله کرده است. پایگاه خبری اکسیوس هم در گزارش دیگری به‌نقل از یک مقام ارشد آمریکایی تأیید کرده بود که اسرائيل حملاتی را در ایران انجام داده است.

همچنین رسانهٔ اسرائیلی جروزالم پست خبر داد که حملات به اصفهان نه با پهپاد و یا موشک‌های زمین‌به‌زمین که با موشک‌های دوربردی که از هواپیماهای رادارگریز پرتاب شده‌، تأسیسات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در اصفهان را هدف قرار داده‌اند.

نیویورک‌تایمز هم در یک گزارشی به‌نقل از چندین منبع تأیید کرد که این حمله کار اسرائيل بوده است.

بیشتر در این باره: اسرائیل در پاسخ به حملهٔ ایران چه گزینه‌ها و چه محدودیت‌هایی دارد؟

با این حال مقام‌های اسرائيلی هنوز واکنش رسمی به این گزارش‌ها نشان نداده‌اند و مطابق معمولِ حملاتی که پیشتر توسط این کشور چه در داخل و چه در خارج خاک ایران صورت می‌گرفت، از پذیرش یا رد آن خودداری کرده‌اند. اما با تمام آن‌چه تاکنون روشن شده، این اتفاقات به چه معناست؟

رویکرد ایران در قبال این حملات

مقام‌های جمهوری اسلامی که پیش از این هشدار می‌دادند در صورت انجام هرگونه حمله از سوی اسرائيل این‌بار به شکل قاطعانه‌تری واکنش نشان خواهند داد، از زمان انجام این حملات تلاش کرده‌اند آن ‌را کم‌اهمیت و ناچیز جلوه دهند.

خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران، هم این حملات را «بلوف اسرائيل» نامیده و مدعی شده که «کوه تهدیدات اسرائيل موش زاییده است».

صرف‌نظر از این‌که این حمله تا چه اندازه جدی بوده و چه خسارات و لطماتی به تأسیسات نظامی ایران وارد کرده، آن‌چه از سوی مقام‌های جمهوری اسلامی مطرح می‌شود، می‌تواند نشان از ادراک اعلامی آن‌ها از این حمله باشد؛ اظهاراتی که خروجی آن در سیاست‌های واکنشی آن‌ها قابل مشاهده خواهد بود.

به عبارت دیگر، جمهوری اسلامی تأکید دارد که حملهٔ قابل‌توجهی صورت نگرفته و آن‌چه رخ داده بسیار ناچیز بوده است و به همین دلیل فضا برای پاسخ ندادن به این «ناچیزها» هموار می‌شود.

این در حالی است که فرماندهان نظامی ایران و برخی مقامات سیاسی ایران در طی روزهای اخیر تهدید می‌کردند که هرگونه پاسخ نظامی از سوی اسرائيل را با شدت و قدرت بیشتری پاسخ خواهند داد. اکنون که تأکید می‌شود اتفاق قابل‌توجهی رخ نداده، چه این ادعا صحت داشته و چه نه، می‌تواند نشانگر این باشد که حکومت ایران قصد ندارد به این حملاتی که هنوز اطلاعات روشن و موثقی از میزان تخریب احتمالی آن‌ها در دست نیست، نشان دهد.

بیشتر در این باره: حملهٔ ایران به اسرائیل؛ وقتی بازدارندگی به ضد خود بدل می‌شود
بازگشت اسرائيل به جنگ در سایه یا آغاز سلسله حملات زنجیره‌ای به ایران؟

وجه دیگر این حمله اما از سوی اسرائيل قابل ارزیابی است. در طول سال‌های طولانی «جنگ در سایه» میان ایران و اسرائيل، دو طرف تلاش کرده‌اند عموماً مسئولیت ضرباتی را که به دشمن خود وارد می‌کنند، نپذیرند. این قاعدهٔ جنگ در «منطقه خاکستری» به بازیگری که ضربه خورده این فرصت را می‌دهد تا از پاسخ دادن مستقیم به این حمله اجتناب ورزد و هزینهٔ گسترش تنش را به جان نخرد.

به عبارت دیگر این اتفاق موجب می‌شود تا هر بازیگر بنا به تفسیر سیاسی‌ای که یک حمله می‌تواند ارائه کند، در مورد واکنش به آن تصمیم‌ بگیرد؛ تفسیر سیاسی‌ای که بنا به مصالح و منافع یک کنشگر می‌تواند جنبه‌های متفاوتی داشته باشد.

در سال‌های اخیر و در جریان حمله به دانشمندان و مقامات هسته‌ای ایران و کشته شدن آن‌ها و حملات خرابکارانه‌ای که تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار داده، اسرائيل هرگز مسئولیت این حملات را بر عهده نگرفته است؛ رویکردی که در قبال هدف قرار دادن پایگاه‌ها، مراکز تسلیحاتی و حتی افسران و فرماندهان ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران در سوریه هم مشاهده شده و اسرائيل هرگز مسئولیت این حملات را مستقیماً بر عهده نگرفته است.

این رویکرد حالا در خصوص آن‌چه در اصفهان و احتمالاً تبریز رخ داده، بار دیگر قابل مشاهده است. از زمان انتشار اخبار حملات در اصفهان و تبریز، هیچ یک از مقام‌های اسرائيلی تاکنون در این باره اظهارنظر نکرده‌اند و مسئولیت آن‌ را برعهده نگرفته‌اند.

بیشتر در این باره: اسرائیل در پاسخ به حملهٔ ایران چه گزینه‌ها و چه محدودیت‌هایی دارد؟

این رویکرد می‌تواند دو معنا داشته باشد:

تئوری نخست این است که اسرائيل پس از بالا گرفتن تنش‌ها تصمیم گرفته بار دیگر به جنگ در سایه بازگردد و هرم صعودی تنش‌ها با ایران را کنترل کند و با انجام اقدامی چون حملات به اصفهان و تبریز، ضمن پاسخ دادن به حملات موشکی و پهپادی ایران به این کشور، زمینه را برای عدم پاسخگویی جمهوری اسلامی به این حملات هموار سازد.

از جمله شواهدی که این تئوری را تأیید می‌کند، گزارشی است که روزنامهٔ نیویورک‌تایمز نوشته و در آن خبر داده که «مقام‌ها در اسرائيل این حمله را پاسخی محدود توصیف کرده‌اند که برای جلوگیری از تنش طراحی شده است». این روزنامه همچنین افزوده که به نظر نمی‌رسد این حمله آسیب قابل توجهی به سایت‌های نظامی در ایران وارد کرده باشد.

تئوری دوم اما می‌تواند نشانگر این موضوع باشد که اسرائيل هنوز به چرخهٔ پاسخگویی خود به حملات ایران خاتمه نداده و عدم اظهار نظر در خصوص این حمله می‌تواند نشانی از این باشد که این کشور کماکان اقدامات دیگری را برای ضربه زدن به دشمن خود در دستور کار دارد.

در چارچوب این تئوری، حملات به اصفهان و شاید تبریز می‌تواند نقطهٔ آغاز سلسله عملیات‌هایی باشد که ممکن است از سوی اسرائيل برای پاسخ دادن به حملات موشکی و پهپادی ایران در نظر گرفته شود.

از جمله شواهدی که این تئوری را تقویت کند، می‌توان به تهدیدهایی اشاره کرد که در روزهای اخیر مقام‌های اسرائيلی دربارهٔ پاسخ به ایران مطرح کرده‌اند. همچنین گزارش‌هایی که از جلسات کابینهٔ جنگی این کشور بیرون آمده، بسیاری موراد آن از پاسخ قاطع این کشور به حملات پهپادی و موشکی ایران حکایت داشت.

با این حال، هنوز نمی‌توان با قاطعیت پاسخ داد که کدام تئوری به واقعیت نزدیک‌تر است، اما این نتیجه‌گیری می‌تواند به واقعیت نزدیک‌تر باشد که اگر حملات اسرائيل به همین مورد ختم شود، تنش‌های نظامی مستقیم میان دو کشور در همین نقطه پایان‌یافته تلقی خواهد شد، به‌خصوص که دست‌کم تا این لحظه حکومت ایران نشانه‌ای از قصد و عزم برای پاسخ به آن بروز نداده و جواب دادن‌های پینگ‌پنگی دو طرف به صورت نظامی دست‌کم فعلاً متوقف شده است.

بیشتر در این باره: مایکل سینگ: هیچ‌کس جز خود ایران مسئول وضعیت فعلی نیست