متن بیانیه برخی از روشنفکران ایران

ما امضا کنندگان این نامه، برآنیم که برگزاری کنفرانسی برای انکار هالوکاست در تهران مروج موضعی غیراخلاقی بوده است که فرهنگ و همزیستی اجتماعی انسانها را به خطر می اندازد .


مدت زمانی است که تریبون های مختلفی در ایران درباره انکار نسلکشی یهودیان در طول جنگ جهانی دوم اظهار نظرهایی کردهاند. اوج چنین اظهار نظرهایی برگزاری کنفرانسی بین المللی تحت عنوان «هالوکاست» در آذر ماه ١٣٨٥ در تهران بود، که تحت پوشش تبلیغاتی وسیعی در داخل و خارج از ایران قرار گرفت. نظر به پیآمدهای اخلاقی و عملی چنین روندی، ما، گروهی از دانشگاهیان، نویسندگان، و هنرمندان ایرانی، لازم می بینیم که در اینباره موضع گیری کنیم .


اکنون، پس از طی چند دهه از جنگ جهانی دوم، به استناد گواهی بازماندگان آن، و تحقیقات جمع پرشماری از مورخان، نفس وقوع نسل کشی یهودیان در طول این جنگ واقعیتی پذیرفته شده و انکارناپذیر است. مورخان، در کنار نسل کشی یهودیان، از کشتار کولیها، اسلاوها، مخالفان بالفعل و بالقوه دولت نازی، معلولان، اسیران جنگی، و حتی سربازان از کار افتاده آلمانی در اواخر جنگ، خبر میدهند. این جنایتها به طور وسیع و به شیوههای گوناگون، از جمله تیرباران، گرسنگی دادن و بیگاری کشیدن ممتد در اردو گاههای کار اجباری، و کشتار دسته جمعی در اتاقهای گاز در اردوگاههای مرگ، انجام گرفته اند. نه تنها مستندات این وقایع، یعنی آثار مادی، اعترافات جنایتکاران در دادگاه نورنبرگ و دادگاه های دیگر، و گواهی نجات یافتگان از اردوگاه ها، غیر قابل انکار هستند، بلکه حجم وسیع ادبیات یهودستیزانه و نژادپرستانه ای که از سران نازی به جا مانده است ریشه های این جنون غیر انسانی را آشکار می کند. سندیت این وقایع تا کنون از سوی جمع بزرگی از مراجع علمی- دانشگاهی، مسئولان سیاسی، و مراجع مذهبی- اخلاقی چون کلیسای کاتولیک پذیرفته شده است، و همگی آنها این جنایتها را به شدت تقبیح کردهاند. در مقابل، افرادی کم شمار، با تشکیک بر سر تعداد قربانیان این جنایات، یا چگونگی وقوع آنها، نسل کشی یهودیان در جنگ جهانی دوم را انکار می کنند، یا شأن و اهمیت آن را به مثابه یک پدیده خاص زیر سؤال می برند. بخش اعظم سخنرانان کنفرانس اخیر تهران از این دست بودند. این کنفرانس معیارهای شناخته شده برای یک نشست علمی را برآورده نمی کرد: انتخاب شرکت کنندگان یک نشست علمی به وسیله متخصصان همان علم (در این مورد مورخان) صورت می گیرد؛ در یک نشست علمی حداکثر تلاش می شود تا هم مدافعان و هم مخالفان یک نظریه بتوانند حضور داشته باشند تا بحث در بگیرد، زیرا فقط در بحث است که میتوان به مستدل شدن ادعاها امید داشت. در کنفرانس تهران، برخلاف همه اینها، صرفاً پارهای ادعاها با هدف تبلیغاتی مطرح شدند. علاوه براین، رجوع به این ادعاها بدون توجه به سابقه و رویکرد بعضاً نژادپرستانه آنها صورت گرفت. مثال بارز این مورد حضور و سخنرانی شرم آور یکی از رهبران سابق فرقه کوکلاکس کلان آمریکا، که به سوزاندن آمریکاییان آفریقایی تبار مشهور است، در این کنفرانس بود .


در تاریخ بشر متاسفانه رخدادهای تاریکی وجود دارد که از جهت شکستن معیارهای بشری و نقض اصول اولیه اخلاقی با سایر وقایع قابل قیاس نیستند. زخمهایی که چنین رخدادهایی بر چهره بشریت گذشته اند درمان ناپذیرند، و سخن گفتن ناسنجیده درباره آنها در حکم نمک پاشیدن بر این زخم ها و تازه کردن درد آنهاست. به طور خاص، در مورد جنایت های رخداده در جنگ جهانی دوم، زخم تازه است چرا که هنوز قربانیانی از این جنایتها زنده اند. مثال بارز چنین حساسیتی را میتوان در واکنش مردم و دولت های کشورهای خاور دور در برابر موضع گیری دولت کنونی ژاپن درباره جایگاه نظامیان ارشد ژاپنی در طول جنگ جهانی دوم دید. کسانی که به گفتار انکار نسل کشی یهودیان دامن می زنند، عواطف مردمانی را که مستقیماً از این واقعه صدمه دیدهاند نادیده می گیرند؛ مردمانی که در میان هموطنان یهودی ما در ایران نیز یافت می شوند .


یکی دیگر از ادعاهای مطرح شده در کنفرانس اخیر این بود که پذیرش واقعیت تاریخی نسل کشی یهودیان ابزاری برای تایید سیاست های دولت اسراییل از بدو تشکیل آن بوده است. در کنفرانس تهران، این ادعا به ویژه از سوی دسته ای از مراجع مذهبی یهودی، که با اتکا بر تفسیر خود از متون دینی شان با موجودیت دولت اسراییل مخالف هستند، مطرح شد. چنین ادعاهایی اگر مخرب نباشند، سازنده هم نیستند. پیدایش دولت اسراییل در سرزمین های فلسطینی تاریخ خود را دارد، و هر نظری که درباره شکل گیری و تحولات بعدی این دولت داشته باشیم در مستندات تاریخی مربوط به نسل کشی یهودیان تغییری حاصل نمی شود. این که از زمان پیدایش دولت اسرائیل جنایتهای انکارناپذیری علیه فلسطینیان رخ داده است دستاویزی اخلاقی برای انکارکنندگان نسل کشی یهودیان فراهم نمی کند. نه قبول واقعیت نسل کشی یهودیان در جنگ جهانی دوم مستلزم نفی حقوق فلسطینیان است، و نه انکار این نسل کشی می تواند مقوم دفاع از حقوق تضییع شده فلسطینیان بهوسیله دولت اسراییل باشد. فلسطینیان نیز، مانند هر ملت دیگری، حق دارند کشوری مستقل و قابل زیستن از آن خود داشته باشند؛ این حقی است که تلاش برای اعاده آن ربطی به انکار یا قبول نسل کشی یهودیان ندارد. ادعاهایی از آن دست که در کنفرانس تهران ابراز شد تنها می تواند به ضرر تلاشهای حق طلبانه فلسطینیان و صلح طلبان ساکن اسراییل باشد .


در ورای همه تبلیغاتی که در رسانه های ایرانی درباره کنفرانس تهران صورت گرفت، حقیقتی تلخ ناگفته ماند. این حقیقت که کوچک شمردن و انکار کشتار و رنج آدمیان برای نتیجه گیریهای َسیاسی - هر چه می خواهند باشند - خواه ناخواه به نوعی سقوط اخلاقی منجر خواهد شد. سقوط اخلاقی ای که داوری درباره زشتی کشتن بیگناهان را موکول به پیآمدهای سیاسی این داوری می کند. سقوط اخلاقی ای که با تشکیک بر سر رقم کشته شدگان، فراموش می کند که «هر کس بیگناهی را بکشد، مانند این است که همه انسانها را کشته است.»


ما امضا کنندگان این نامه، چنان که در بندهای پیشین هم گفتیم، معتقدیم که برگزاری چنین «کنفرانس»هایی پیش از هر چیز وجهه علمی نظام دانشگاهی ایران را مخدوش می کند. ما برآنیم که برگزاری چنین کنفرانس هایی نه تنها کمکی به بهبود وضع فلسطینیان نمی کند، بلکه ریختن آب به آسیاب جنگ افروزان منطقه است. ما برآنیم که برگزاری کنفرانسی برای انکار هالوکاست در تهران مروج موضعی غیر اخلاقی بوده است که فرهنگ و همزیستی اجتماعی انسانها را به خطر میاندازد.