فاطمه گوارایی: وضع زنان در دولت دهم بهتر نخواهد شد

فاطمه گوارایی؛ فعال حقوق زنان

محمود احمدی‌نژاد رئیس قوه مجریه ایران، روز چهارشنبه در بخشی از سخنرانی خود بلافاصله پس از مراسم تحلیف به جایگاه زنان در برنامه دولت دهم هم اشاره کرد و در این باره گفت که «ایجاد زمینه‌های مناسب برای ادامه حضور زنان در امور جامعه را دنبال خواهد کرد».

این در حالی است که در ۴ سال گذشته، مدافعان بهبود وضعیت زنان به کارنامه دولت نهم در این زمینه انتقاد کرده‌اند و این دوران را دوره پسرفت در زمینه حقوق زنان توصیف کرده‌اند.

یکی از این منتقدان، فاطمه گوارایی فعال مدافع برابری حقوق زن و مرد و عضو شورای فعالان ملی-مذهبی در تهران است که در انتخابات ۲۲ خرداد به میرحسین موسوی نامزذ اصلاح‌طلب رأی داده است.

خانم گوارایی به پرسش‌های رادیو فردا در مورد زمینه‌های فعالیت‌های زنان در دولت دهم پاسخ داده است.

رادیو فردا:
زمینه‌ای که در دوران دولت دهم برای حضور زنان در امور جامعه ایجاد خواهد شد، در مقایسه با دوره‌های قبلی کدامند؟

فاطمه گوارایی: نکته اساسی که در ابتدای مصاحبه می‌خواهم اشاره کنم این است که از نظر آن بخشی که مشخصاً به فعالان حقوق زن مربوط است، دوران حکومت آقای احمدی‌نژاد در چهارسال آینده از نظر ما نه مشروعیت قانونی دارد و بر اساس فتاوی اکثر فقهای شیعه هم موضوعیت شرعی ندارد.

این را من به عنوان پیش مقدمه بگویم. کلیه اقداماتی هم که در این زمینه انجام بدهد، حتی مثبت‌هایش، از نظر ما چون مبنای رأی مردم پشت آن نیست، قابل تأیید نیست. در رابطه با چهار سال دولت اقتدار، واقعاً دولت نهم را باید یکی از زن ستیز ترین مقاطع سی سال بعد از انقلاب شمرد.

این را با استناد به چه شواهدی می‌گویید؟

اشاره می‌کنم به تدوین لایحه خانواده، که از طرف کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس تصویب شده بود و مشخصاً این لایحه در هیئت دولت با یک تغییر تحولات ۱۸۰ درجه‌ای به گونه‌ای در آمد که نه تنها منافع زنان را تأمین نمی‌کرد، بلکه به شهادت تمامی فعالان حوزه زنان از یکسو و خود زنانی که در جامعه وجود دارند و با این مسئله مواجه بودند، آن را یکی از زن‌ستیزترین لوایحی دانسته بودند که در این سی سال بعد از انقلاب تصویب شده بود.

به دلیل اینکه مواردی که در آن لایحه علی‌الخصوص، مشخصاً تجویزی که در رابطه با چند همسری که بنیان و اساس خانواده‌ها را با تعدد زوجات در هم می‌ریخت، یکی از مواردی بود که اساساً عنوان شده بود که این لایحه برای تحکیم بنیان خانواده تدوین شده، اما در اساس خودش به تخریب بنیان خانواده منجر می‌شد.

زوایای مختلف این لایحه به قدری ضد منافع زنان بود، که اشتراک وسیعی را در حوزه فعالان زن به وجود آورد و موجب آن حرکت اعتراضی در مجلس شد که همه سعی کردند در دیدار با کمیسیونهای مختلف مجلس، آنها را نسبت به این مسئله آگاه کنند و عملاً تحت فشار، آن لایحه به آن شکل از دستور کار خارج شد.

علاوه برآن، آقای احمدی‌نژاد در دوره قبل هم که می‌خواست بیاید روی کار، در فیلم‌های تبلیغاتی که از او ارائه می‌شد: «مسئله این است که مگر حجاب زن برای ما مسئله عمده است، مگر حالا یک ذره روسری بالا یا پایین باشد مشکلات جامعه ما با این مسئله به هم می‌خورد، آزادی ورود زنان به ورزشگاه‌ها... و چیزهایی که می‌توانست به نوعی مقبولیت عمومی در زنان و دختران جوان نسبت به ایشان ایجاد کند و باعث شود به نوعی رغبت در جامعه زنان برای رأی دادن به ایشان به وجود بیاید.

متأسفانه در چهار سال بعد بسیاری از اقداماتی را که در دوره اصلاحات و خاتمی، بخشی که مربوط به زنان ریاست جمهوری بود، تغییرات اساسی در آن دادند و بسیاری از اقدامات سهمیه‌بندی جنسیتی دانشگاه‌ها، محدودیتی که برای مراوده مذکر و مؤنث در دانشگاه‌ها ایجاد کردند و بومی‌سازی گزینش دانشجویان، مخصوصاً که باز اینجا جنسیت نقش اساسی را داشت. ادامه سنگسارها را در نظر بگیرید..

در دولت آقای احمدی‌نژاد یک زن در کابینه نداشتیم. ایشان در دولت نهم فضای خاصی را برای زنان در ایران، نه تنها ایجاد نکرد، بلکه بسیاری از فضاهایی را که در هشت سال دوران اصلاحات آرام آرام به وجود آمده بود، آنها را هم به روی زن‌ها بست و اگر همان چیزی را که ادامه داده‌اند، بخواهند دنبال کنند، نتیجه می‌گیریم که این تخریب بیشتر حضور زنان و فعالیت‌هایشان و بهبود موقعیتشان در عرصه های مختلف است.

با توجه به اینکه حضور زنان در دوره پیش از انتخابات 22 خرداد و بعد از آن نمایان بود، این خود باعث نمی شود که یک مقدار معادله تغییر کند؟

متأسفانه آقای احمدی‌نژاد به تفکری در جامعه ایران تعلق دارد که یکی از عقب‌مانده‌ترین نوع تفکرات مذهبی در جامعه ایران شمرده می‌شود. این نوع تفکر اساساً اصالتی برای زن قائل نیست تا بخواهد فضایی را ایجاد کند. متأسفانه عاجز از هر نوع درک سیاسی هم هست. اگر یک سیاستمدار حرفه‌ای به تمام مفهوم هم می‌شد، ما شاید شانس این را داشتیم که کمی از فضاهایی به خاطر هشیاری‌اش نصیب زن‌ها می‌شد.

وقایعی که برای خانم ترانه موسوی در همین دوران انتخابات رخ داد و تا الان هم نگذاشته‌اند این قضیه افشا شود، دستگیری‌هایی که ما در حوزه فعالان زن، خبرنگاران، حقوقدانان و غیره داریم، برخوردهای بسیار بدی که با آنها صورت می‌گیرد. همین روز چهارشنبه ۱۴ مرداد، خانم هاله سحابی را در تجمعی جلوی میدان بهارستان، طبق خبرهایی که آمده، به شدیدترین وجه بازداشت کردند.

شما چطور می‌توانید بگویید دولتی طرفدار زنان هست و خواستار حضور آنها در مناسبات، خانم ۵۶ ساله را با ضربات باتوم بزنند، طوری که طبق اخباری که آمده، سر ایشان شکافته و غیره. این صحنه‌ها و ده‌ها صحنه دیگری که در همین سه ماه گذشته آفریده شد، و برخوردهایی که با زنان درگرفته، نشان می‌دهد که ایشان به هیچوجه نه تنها مایل به حضور آگاهانه زنان ایران نیستند، که اتفاقاً من فکر می‌کنم که شاید این حضور زنان آنها را به این فکر بیاندازد که تدابیری بیاندیشند با این حضوری که خودش مشوق حضور مردان در صحنه‌های مختلف است، مقابله کنند.

بنابراین من از این تفکر انتظار ندارم و از این روندی که در چهار سال گذشته دیده‌ام، که فضای خاصی را برای زنان ایران شاهد باشیم.