«شطرنج سیاسی ایران و آمریکا، پات شده است»

پژوهشگران معتقدند که تغییر نگرش، می‌تواند دوره‌ای جدید در روابط ایران و آمریکا بیافریند.

مؤسسه کمک به صلح بین‌المللی کارنگی به تازگی پژوهشی منتشر کرده است با عنوان: «آیا تعامل سازنده‌ای بین ایران و آمریکا ممکن است؟»


این پژوهش، که کار مشترکی‌است از کریم سجادپور و جورج پِرکویچ، به موضوع رابطه آمریکا و ایران می‌پردازد.


در قسمتی از این پژوهش آمده است: «سؤال اصلی رییس جمهور بعدی آمریکا (در این موضوع) این نیست که آیا باید رابطه‌ای با ایران برقرار کرد یا نه، بلکه سؤال اصلی این است که چگونه باید به این کار اقدام کرد و چه موضوعاتی را باید در دستور کار قرار داد».


محققان در پژوهش خود گفته‌اند ایران برای آمریکا مهم‌تر از آن است که نادیده گرفته شود. آنچنان که کریم سجادپور در این پژوهش می‌گوید: «اصل موضوع این نیست که آیا باید دیالوگی برقرار شود یا خیر، این هم نیست که چرا باید به دیالوگ روی آورد؛ موضوع این است که چگونه باید این کار را عملی کرد».


این دو پژوهشگر در جلسه‌ای که چند روز پیش برای معرفی تحقیق خود برگزار کردند، زمان بسیاری را نیز به موضوع هسته‌ای اختصاص دادند. از نظر آنها صدور قطعنامه‌های تحریمی علیه ایران تأثیر کمتری دارد تا گفت‌وگوی ایران و آمریکا در میدانی وسیع‌تر.


جورج پرکویچ نیز در آن جلسه گفت که نظام سیاسی آمریکا نمی‌تواند به آسانی به معامله‌ای با جمهوری اسلامی تن بدهد و بپذیرد که ایران فعالیت‌های حساس هسته‌ای خود را محدود کند، اما همچنان به اسراییل بتازد یا در مناطق دیگری که موضوع تنش میان ایران و آمریکاست از همکاری سر باز زند.


به باور نویسنده دیگر این پژوهش، کریم سجادپور، نیز هرگونه گفت‌وگوی دوجانبه‌ای بین ایران و آمریکا باید با این هدف صورت گیرد که به دهه‌ها «بدگمانی رسوب کرده در هر دو طرف» پایان بخشد و سوءتفاهم‌ها را که از زمان انقلاب ایران بر روابط دو کشور اثر گذاشته بزداید.


کریم سجادپور می‌گوید: «رهبران ایران بر این باورند که آمریکا نمی‌خواهد با دولتی اسلامی و مستقل در تهران کنار بیاید» و از این رو «می‌کوشد روابط دو کشور را به مانند زمان شاه، به حالت ارباب و رعیت درآورد».


به اعتقاد پژوهشگران، ایران و آمریکا می‌توانند در حوزه‌ای وسیع، از افغانستان و عراق گرفته تا رویارویی با القاعده و امنیت انرژی وغیره، با یکدیگر همکاری داشته باشند

به باور این پژوهشگر، آمریکاییان بسیاری نیز در باره ایران اطلاعاتی نادرست دریافت کرده‌اند اما رییس جمهور بعدی ایالات متحده باید مستقیماً این موضوع را مد نظر قرار دهد که کدام انگیزش‌ها می‌تواند روحیه ضدآمریکایی را در تهران تحریک کند.


آقای سجادپور در پژوهش خود می‌نویسد: «آیا سیاست خارجی ایران را همین ایدئولوژی متصلب که با انقلاب ۱۹۷۹ زاده شد جلو می‌برد و واقعاً از هر تغییری ناتوان است؟ یا اینکه رفتار ایران در واقع محصول و نتیجه روابط با آمریکاست؟ به عبارت دیگر آیا تغییر نگرش آمریکا نگرش تهران را تغییر خواهد داد؟»


به گفته این پژوهشگر، دو کشور می‌توانند در موضوعاتی که منافع‌شان با یکدیگر انطباق پیدا می‌کند به تفاهم دست یابند و در حوزه‌ای وسیع، از افغانستان و عراق گرفته تا رویارویی با القاعده و امنیت انرژی وغیره، با یکدیگر همکاری داشته باشند.


جورج پِرکویچ، نویسنده دیگر این پژوهش، نیز در جلسه معرفی این تحقیق تاکیدش را بر تغییر نگرش گذاشت و گفت: تغییر نگرش است که می‌تواند دوره‌ای جدید در روابط دو کشور بیافریند.


به اعتقاد آقای پرکویچ موضوع هسته‌ای نمی‌تواند در خلأ و با منزوی کردن ایران حل شود؛ دو کشور می‌توانند، در عوض، اقدام‌های موسوم به جبران متقابل را افزایش دهند و اوضاع را کمی بهتر از اکنون کنند.


آقای پِرکویچ گفت: «شطرنج سیاسی بین واشینگتن و تهران اصطلاحاً پات شده است. نه جمهوری اسلامی دیگر می‌داند چه چیزی را ابتدا می‌خواسته و نه آمریکا می‌داند نظر دقیقش در فلان موضوع چیست».


جورج پِرکویچ همچنین اشاره کرد که در دوره بررسی راه‌های برون‌رفت از این بن‌بست، آمریکا نیز ضرورت دارد از تهدید به حمله نظامی دست بردارد؛ چرا که هر حمله‌ای از سوی آمریکا می‌تواند به جای حل کردن مشکل، مشکلاتی بیشتر پدید آورد.