سیاست‌ورزی با واگذاری قدرت سیاسی

هفته های پايانی بهمن ۸۷ بود. سرانجام محمد خاتمی، رييس جمهوری پيشين ايران، با اين جمله ها خود را نامزد انتخابات رياست جمهوری دهم کرد:« مگر می شود کسی دلبسته به انقلاب، به امام، به ايران، به سرنوشت ملت ايران باشد و در مهمترين حادثه يا پديده ای که دستاورد ارزشمند انقلاب اسلامی است، يعنی انتخابات، بی تفاوت باشد؟يا از شرکت در آن خود را کنار بکشد؟»

کمتر از چهار سال از آن عصر بيست و سوم بهمن ماه سال۸۷، در ساختمان مجمع روحانيون مبارز تهران گذشته است، محمد خاتمی در ميانه راه آن انتخابات جای خود را به ميرحسين موسوی داد و از پس انتخابات سال ۸۸،‌ اتفاقات بسياری روی داد.

حالا خيلی چيزها تغيير کرده است و هنوز آنچه در سال ۸۸ و وقايع پس از انتخابات رخ داد، ادامه دارد.

محمد خاتمی، رئيس جمهوری پيشين ايران نيز ديگر از آنچه در آن بهمن ماه گفته بود حرفی به ميان نمی آورد.

او به زعم رسانه های اصولگرای نزديک به حاکميت، از سران « فتنه» است و متهم به «‌بی‌بصيرتی»، با اين حال بخشی از بدنه اجتماعی و اصلاح‌طلبان،‌ افکار و اهداف خود را نزديک به او می بينند و البته راه برون‌رفت از شرايط حاکم بر ايران را در مشی رييس جمهوری پيشين جست و جو می کنند.

اندکی آزادی،‌ سهم اصلاح‌طلبان

به گزارش وب سایت رسمی محمد خاتمی، او در دیداری که به تازگی با جمعی محدود داشته، خطاب به حاکمان جمهوری اسلامی گفته:« ما می گوییم حضرات معظم! شما بمانید، اما بگذارید انتقاد کنیم و بگذارید روش ها اصلاح شود.»

رئیس دولت اصلاحات در عین حال خطاب به حاکمان جمهوری اسلامی تاکید کرده است که، « انتخابات و حکومت مال شما.»

محمد خاتمی از حاکمان خواسته « تا آزادی تامین شود، فضای امنیتی برچیده شود، حکومت باشد برای خودتان!»

البته رییس جمهوری پیشین ایران در عین حال بار دیگر نسبت به برگزاری انتخاباتی آزاد پای فشرده و چنین گفته است:« مطلوب این است که یک انتخابات آزاد و واقعا اطمینان بخشی برگزار شود که مردم بتوانند آزادانه انتخاب کنند.»


اما آیا این خواست های رئیس جمهور پیشین ایران را باید به حساب انزواطلبی و قدرت گریزی بخشی از اصلاح طلبان دانست که محمد خاتمی آنها را نمایندگی می کند؟ آیا اصرار او بر دوری جستن اصلاح طلبان از قدرت سیاسی،‌مشی تازه یک گروه سیاسی در پهنه سیاسی ایران است؟

« محاجه» با حکومت یا « تنزل» از حداقل‌ها

علی مزروعی، نماینده مجلس ششم که به مجلس اصلاحات معروف شد، چنین اعتقادی ندارد،‌ او این اظهارات خاتمی را نوعی «محاجه» با حاکمیت می داند در شرایطی که به گفته او «حاکمیت همه منفذهای فعالیت سیاسی در کشور را بسته است و یک نوع فضای امنیتی و نظامی را بر کشور حاکم کرده است.»

مزروعی ادامه می دهد:« البته در عین حال آقای خاتمی گفته است که حاکمیت بایستی فضا را برای انتخابات آزاد و سالم باز کند.»


اما علی افشاری از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در زمان دولت اصلاحات نظری متفاوت با علی مزروعی دارد و می گوید: «این نظر را باید دیدگاه آقای خاتمی و بخشی از اصلاح طلبانی بدانیم که همسو و هم نظر او هستند. آنها احساس می کنند که فضای بعد از جنبش سبز در مجموع به ضرر آنها رقم خورده است و از این منظر هم خواسته های خود را به شکل حداقلی مطرح می کنند و حتی عقب‌تر از جنبش اصلاحی دوم خرداد هستند.»
این فعال دانشجویی سابق ادامه می دهد: «
آنها فکر می کنند که اگر برگردند و در فضای سیاسی کشور اجازه فعالیت داشته باشند، باعث می شود در درازمدت در انتخابات شرکت فعالی داشته باشند.»

در انتظار ۵۰ درصد باقی‌مانده

نکته مهمی که در سخنان و خواسته‌های از حاکمان جمهوری اسلامی نهفته است، موافقت آنها با این خواست‌هاست.
حال پرسش این است که خواسته محمد خاتمی از حاکمان، حتی مشروط به باقیماندن قدرت سیاسی در انحصار آنها، چقدر مورد توجه صاحبان قدرت سیاسی قرار خواهد گرفت؟

علی افشاری، فعال دانشجویی سابق، مقیم آمریکا در این باره پاسخ روشنی دارد و با صراحت می‌گوید:« این هدف گذاری آقای خاتمی و نیروهای حامی او که از خواست‌های اصلاح‌طلبان در دوم خرداد ۷۶،‌ نازل‌تر هم هست به جایی نمی‌رسد.»
آقای افشاری توضیح می دهد که «
مشکل از تعارض دیدگاه های آنها و سابقه تاریخی حکومت و به طور مشخص تفاوت با دیده گاه های آقای خامنه ای به عنوان قدرتمندترین فرد حکومت ناشی می‌شود.»
محمد خاتمی، تیر خود را پرتاب کرده‌است، به سوی هدفی که همچنان بخشی از اصلاح‌طلبان با خوشبینی به آن می نگرند،‌ حال می‌ماند پاسخ آنها که مخاطب خاتمی بوده‌اند

به گفته این تحلیلگر سیاسی مقیم آمریکا،« این نوع برخورد آقای خاتمی در اصل نیازمند یک چراغ سبزی است که حکومت به آنها نشان دهد.ولی همان طور که می بینیم نه تنها چنین چراغ سبزی به آنها نشان داده نشده بلکه آنها از آقای خاتمی انتظارات بیشتری دارند که به صراحت بیایید و آقایان موسوی و کروبی و مشی آنها و جنبش سبز را محکوم کند و وفاداری اش را به آیات اعظام و بخصوص شخص رهبری بیشتر نشان دهد.»

در مقابل، علی مزروعی، سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شاخه خارج از ایران ، پاسخگویی به این پرسش را نیازمند زمان می داند و تاکید می‌کند:« الان نمی شود در این باره قضاوت کرد. چون این بستگی به تحلیلی دارد که حاکمیت از شرایط دارد و اینکه آیا در این شرایط بحرانی که ایران در داخل دارد به لحاظ وضعیت اقتصادی- اجتماعی و همین طور هم فشارهای خارجی و اینکه چطور می خواهد با این وضعیت مواجه شود؟»
با این حال، مزروعی ناامیدانه تاکید دارد که «
متاسفانه تا کنون چشم اندازی برای این درخواست دیده نمی شود.»

« اصلاحات»؛ راهی« کم‌هزینه» تا « بن‌بست»

محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات در بخش دیگری از سخنان خود،‌ همچنان « اصلاحات» را تنها راه برون‌رفت از وضع موجود دانسته و گفته راهی به جز « اصلاحات» در این باره نمی شناسد.

راهی که علی مزروعی، فعال سیاسی مقیم بلژیک، نیز تمام و کمال با آن موافق است و تصریح می‌کند:« اصلاحات تنها راه کم‌هزینه و پرفایده برای کشور است. برای اینکه بتوانیم جامعه را به تدریج به سمت دموکراسی ببریم.»

اما به باور علی افشاری، فعال دانشجویی سابق که این روزها مقیم آمریکاست، «اصلاحات» راهی است آزموده شده با نتیجه ای نه چندان امیدوار کننده.

علی افشاری می‌گوید:«
به نظر من چنین چیزی اصلا نیست. راهی که آقای خاتمی می رود کاملا به بن بست می رسد. این بن بست در دوره هشت ساله رئیس جمهوری ایشان و به خصوص در دوره دوم ریاست جمهوری ایشان آزموده شد و الان هم آن شرایط و لوازمی که مورد نظر آقای خاتمی است، اصلا وجود ندارد.»

محمد خاتمی تیر خود را پرتاب کرده‌است، به سوی هدفی که همچنان بخشی از اصلاح‌طلبان با خوش‌بینی به آن می نگرند،‌ حال می‌ماند، ‌پاسخ آنها که مخاطب خاتمی بوده‌اند.

اگرچه، هنوز از میان فعالان سیاسی حاکم و صف نخست نزدیکان به حاکمیت،‌ پاسخ روشنی به محمد خاتمی داده نشده اما یادداشت‌گونه‌ای از سوی خبرگزاری فارس که از آن به عنوان خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسداران یاد می شود، منتشر شده که در آن، از رییس‌جمهوری پیشین ایران خواسته شده که پیش از هر چیز تکلیف خود را با به نوشته فارس «فتنه» روشن کند.