کارنامه صد روزه وزارت ارشاد در دولت حسن روحانی

  • مهرداد قاسمفر

عکس آرشیوی است.

دولت حسن روحانی در شرایطی دفتر خیابان پاستور را از محمود احمدی نژاد تحویل گرفت که به گفته اهل قلم و نشر٬ در حوزه فرهنگ اغلب درها بسته و چراغ‌ها قرمز شده بودند. بحران کاغذ، بحران اقتصاد نشر، بحران سانسور کتاب‌های چند سال مانده بر زمین، بحران اعتماد میان جامعه فرهنگی و وزارت ارشاد و بحران‌های بسیار دیگر همه را به نومیدی مفرط دچار کرده بود.

اما دولت حسن روحانی با شعار گشایش فرهنگی بر سر کار آمد. حالا در بیش از صد روزگی این دولت٬ با علی‌اصغر رمضان‌پور معاون پیشین فرهنگی وزارت ارشاد نگاهی خواهیم کرد به این صد روزی که پشت سر گذاشتیم.

Your browser doesn’t support HTML5

نمای دور نمای نزدیک؛ گفت‌و‌گوی مهرداد قاسمفر با علی‌اکبر رمضان‌پور


قبل از هر چیز آن چه که به ذهن می‌آید در مورد دولت آقای حسن روحانی این است که یکی از شعارهای مهم تبلیغاتی ایشان در دوران انتخاباتی بحث گشایش فرهنگی بود. در این صد روز انتظار نمی‌رود که این گشایش فرهنگی را توانسته باشد محقق کند با توجه به آن چه که میدانید در هشت سال گذشته در کشور بوده. اما به هر حال روی چه ریلی قرار گرفته؟

علی‌اصغر رمضان‌پور: من فکر می‌کنم تا حدی به هر حال یک نشانه‌های مثبتی دیده می‌شود. اولین نشانه مثبت این است که روشن است که هم وزارت ارشاد تلاش می‌کند فضا را تغییر دهد و هم در بین هنرمندان و نویسندگان و اهل فرهنگ نوعی همدلی با وزارت ارشاد برای پیدا کردن یک راه مناسب دیده می‌شود.

نکته امیدبخش دیگر این است که به هر حال آن فضای امنیتی که در رابطه بین بخش‌های مختلف٬ به خصوص اگر در مورد کتاب بخواهیم بگوییم مثلا در مورد میان بررسان و معاونت فرهنگی و ناشران وجود داشت برطرف شده. نکته امیدبخش دیگر این است که دیده می‌شود به بعضی از کتاب‌ها مجوز انتشار داده شده، کتابهایی که قبلا رد شده بود. این نکته‌های امیدبخش هست.

ولی باید بپذیریم بین آن فضایی که در روزهای نخست وجود داشت، یعنی نوعی امیدواری گسترده که ناشی از این بود که فکر می‌کردند چون مردم در انتخابات رای دادند به یک مسیر تازه لابد وزارت ارشاد هم می‌تواند این مسیر تازه را برود... متاسفانه آن نشد. یعنی آن ذوق زدگی که در ابتدا آقای وزیر داشت و حتی آمد گفت ما بررسی پیش از چاپ از کتاب را برداریم، بعد دیدیم نه تنها موفق نشد بلکه دیدیم حتی یک عقب‌نشینی از مواضع قبلی هم شد و حتی از تعقیب آن قانونی که در دوره آقای احمدی‌نژاد هم تصویب شده بود یک قدم عقب نشست.

سئوال بعدی من در مورد همین مساله ممیزی و برداشتن ممیزی است. اگرچه آقای جنتی اعلام کرد که سانسور یا ممیزی قبل از چاپ امری است نشدنی، یعنی این را بعد از استقرارش در وزارت ارشاد اعلام کرد، اما اخیرا ناشران در دیداری که با معاونت فرهنگی داشتند همین مساله را مطرح کردند. پیش از این نویسندگان مطرح کرده بودند با اعلامیه سرگشاده. بعد از آن ناشران در دیدار با معاونت فرهنگی این را اعلام کردند به ایشان و جوابی که از طرف معاونت فرهنگی داده شد به ناشران این بود که یک کارگروه حقوقی تشکیل داده می‌شود برای بررسی این موضوع. آیا این گام به جلو محسوب می‌شود؟ یا خیر، در واقع احاله کردن موضوع به یک وضعیت مبهم است؟

من فکر می‌کنم که نسبت صحبت دومی که آقای وزیر کرد و گفت ما قانون را تغییر نمی‌دهیم و همین قانون مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی را اجرا می‌کنیم یک گام به جلو هست که آن تصور اولیه یعنی تصوری که پیش از آن از طرف وزیر مطرح می‌شد که همین قانون فعلی شورای انقلاب فرهنگی را بپذیرند، یک قدری مورد تردید واقع شده و بنابراین به نظر من این یک نشانه امیدبخش است و شاید بشود امید داشت که فضا بهتر از این که هست بشود.

موضوع دیگری که در این صد روزه اتفاق افتاد صحبتی بود که از طرف معاونت فرهنگی شد با قول بررسی مجدد وضعیت ناشرانی که در دولت پیشین مجوز نشرشان توقیف شده بود و همینطور کتاب‌هایی که رد شده بودند در مرحله ممیزی یا سانسور و گفت که بار دیگر بررسی می‌شود. این را چقدر می‌شود حاصل گشایشی فرض کرد که آقای روحانی در برنامه‌هایش هست یا وزیر فعلی ارشاد احتمالا در دستور کار دارد؟

من فکر می‌کنم به هر حال یک اراده‌ای در آقای روحانی و وزیرش هست که این مساله حل شود. ولی فکر می‌کنم مهمترین مساله این است که بعد از انتخاب آقای روحانی و برداشتن آن فضای امنیتی در حوزه نشر واقعیت این است که گروه زیادی از ناشران و نویسندگان که تا پیش از این به خاطر ترس از نیروهای امنیتی واهمه داشتند که حرفشان را بزنند و می‌ترسیدند که اصرار کنند روی خواسته‌هایشان، الان این واهمه برداشته شده، حرفشان را می‌زنند و اصرار می‌کنند، اطلاعات به طور آشکار منتشر می‌شود.

بنابراین تقریبا می‌شود گفت وزارت ارشاد و به خصوص معاونت فرهنگی راهی ندارد جز اینکه این را دوباره بررسی کند. به خصوص که می‌دانید که عملا آن مسیری که مصوبه آقای احمدی‌نژاد در شورای عالی انقلاب فرهنگی ایجاد کرد و الان مبنای عمل هست در وزارت ارشاد اساسا، قبلا هم این را تاکید کردم، قابل اجرا نیست. یعنی می‌شود گفت معاونت فرهنگی راهی ندارد جز اینکه بررسی کند که این وضعیت را تغییر دهد و فکر می‌کنم ناشران و نویسندگان هم دیگر می‌شود گفت جان به لبشان رسیده و این تا حد زیادی هم مقاومت آنها است که خواهان تغییر شرایط هستند.

مورد دیگری که در این صد روز پیش آمده و در موردش در وزارت ارشاد بحث شده بحث مساله کاغذ و گرانی کتاب است. آیا در حوزه اختیارات وزارت ارشاد هست که بتواند این مساله را حل کند یا اینکه بخش‌های اقتصادی دولت باید ورود کنند به این موضوع؟

البته در یک اقتصاد ایده‌آل و در یک شرایط سیاسی ایده‌آل این کار بخش خصوصی و اتحادیه ناشران و تعاونی توزیع این اقلام هست که آنها مساله را حل کنند. ولی در شرایط فعلی کشور ما می‌دانیم بدون این که یک بخشی در دولت حمایت کند از تامین ارز مورد نیاز حوزه کاغذ و حتی ارز مورد نیاز حوزه چاپ به هر حال مشکل حل نخواهد شد.

بنابراین من فکر می‌کنم واقعیت این است که وزارت ارشاد دوباره باید برود به سمت اینکه گرفتن سهمیه‌های ارزی برای تامین کاغذ نسبتا ارزانتر... اگرچه نمی‌شود مثل کاغذ سال‌های پیش به آن ارزانی وارد کرد ولی به هر حال می‌شود تا حدی کاغذ را ارزان کرد که بشود جلوی رشد قیمت کتاب را گرفت٬ برای این که می‌دانید قیمت کتاب در ایران به نسبت قیمت جهانی خیلی قیمت بالایی نیست. ولی به هر حال وزارت ارشاد باید برود به سمت اینکه یک سهمیه ارزی در اختیار خودش داشته باشد ولی بهتر این است که این تجربه وارد کردنش توسط خود تعاونی‌ها و اتحادیه ناشران و ناشران بزرگ صورت بگیرد تا اینکه خود دولت تبدیل شود به وارد کننده این اقلام. تاثیر زیادی خواهد داشت.

یک عامل دیگر که آن هم بسیار موثر خواهد بود این است که اگر وزارت ارشاد بتواند به نحوی صدا و سیما را قانع کند که روی تبلیغات کتاب کار کند، اجازه نمایشگاه‌های گسترده داده شود، آن می‌تواند باعث افزایش تیراژ کتاب شود که خود به خود افزایش تیراژ کتاب قیمت هر نسخه کتاب را تا حدی کاهش می‌دهد.

به عنوان مثال پایانی خیلی کوتاه اگر بخواهید جمعبندی کنید نهایتا کارنامه دولت را در حوزه فرهنگی، کتاب و نشر رو به پیش می‌بینید یا متوقف؟

من کار دولت و وزارت ارشاد را در حوزه نشر یکی از نمونه‌های موفق تلاش دولت می‌بینم و به نظر من رو به جلو هست. اگرچه می‌دانیم که مساله سانسور و مساله کتاب مشکلات جدی در ایران دارد و کار بسیار زیادی همچنان باید بشود. ولی به هر حال من می‌بینم که وزارت ارشاد و معاونت فرهنگی در حوزه نشر دارند تلاششان را می‌کنند و تا حد زیادی امید به ناشران و نویسندگان برگشته.