داعش و کارگردانی کشتار

تصویری از ویدئوهای تبلیغاتی داعش. زیرنویس تصویر: «به الله و پیامبرش لبیک بگو».

در نگاه اول می‌توان آن را با بیلبورد تبلیغاتی یک فیلم یا بازی کامپیوتری جدید اشتباه گرفت؛ تصویر جنگجویی تنها با کلاشینکفی در دست که بالای سرش چند هواپیمای جنگنده در حال پروازند. در پیش‌زمینه به زبان عربی نوشته شده: «علیرغم ائتلاف جهانی، ما فاتح خواهیم شد» و پایین کادر نیز نام «حکومت اسلامی» به چشم می‌خورد. اینجا شهر رقه، پایتختِ خودخوانده گروه حکومت اسلامی در سوریه و این تصویر یکی از جدیدترین تصاویری است که یکی از حساب‌های کاربری منسوب به این گروه در توئیتر منتشر کرده‌است.

استفاده از ابزارهای امروزی برای تبلیغ یک ایدئولوژی متحجرانه بی‌سابقه نیست؛ نه تنها دولت‌های خودکامه، که سلف حکومت اسلامی، القاعده، نیز از مدت‌ها پیش دست به انتشار مجله‌های اینترنتی انگلیسی‌زبان می‌زد و خطاب به دنیا پیام‌های ویدئویی تهدیدآمیز می‌فرستاد. وجه تمایز حکومت اسلامی (داعش سابق) از گروه‌های مشابه، زبان رسانه‌ای غریبی است که از آن بهره می‌گیرد؛ زبانی که در آن برای انتقال پیام، باورهای بنیادگرایانه در کنار عنصرهای شناخته شدهٔ بازهای کامپیوتری، موزیک‌ویدئوها و فیلم‌های هالیوودی قرار می‌گیرند.

مخاطبان اصلی بازوی تبلیغاتی داعش موسوم به «مرکز رسانه‌ای الحیات» (با روزنامه الحیات، چاپ عربستان اشتباه نشود)، نه مردمان خاورمیانه که بیشتر مسلمانان و مسلمان‌زادگان ساکن غرب هستند؛ گروهی در محصولات تبلیغاتی حکومت اسلامی به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، آلمانی و سایر زبان‌های اروپایی و آسیایی خطاب قرار می‌گیرند و با لحنی پرشور و حرارت فراخوانده می‌شوند تا «هجرت» کنند و به دولت اسلامی بپیوندند یا هرجای جهان که هستند خون «کفار» را بریزند.

کارگردانیِ کشتار

فیلم «شعله‌های جنگ» احتمالا یکی از پیچیده‌ترین آثار شبکه رسانه‌ای الحیات و گزارشی است از «فتوحات» حکومت اسلامی. هرچند بخش زیادی از این فیلم یک‌ساعته از تصاویری تشکیل می‌شود که با تلفن همراه ضبط شده‌اند، اما تدوینی حرفه‌ای و استفاده از جلوه‌های تصویری فراوان باعث شده حاصل، بی‌شباهت به فیلم‌های جنگی نباشد. روی تصاویری از انفجار و تیراندازی، گوینده به زبان انگلیسی از شجاعت «مجاهدین» داد سخن می‌دهد و اعضای پروژه اسلامی، الله‌اکبرگویان به زخمی‌های «دشمن» تیر خلاص می‌زنند.

دوربین اگر چه روی اجساد متلاشی شده دشمنان دقیق می‌شود اما تصاویر چندانی از تلفات داعش نمایش نمی‌دهد؛ موارد معدود نمایش اجساد آنها نیز همراه است با یادآوری «لذت شهادت» و «پاداش اخروی شهید» و موسیقی متنی دراماتیک. سازنده فیلم جلوه‌های تصویری را نیز با سخاوت تمام به کار گرفته تا از کشته‌شدگان حکومت اسلامی قهرمانانی پیروز بسازد. اطلاق عنوان «کافر» به جبهه مقابل او را از دایره انسانیت خارج و هر جنایتی را در حقش توجیه می‌کند و بدین ترتیب کشتار انسان‌های واقعی تا حد یک فیلم یا بازی کامپیوتریِ مفرح و پرهیجان، تخفیف داده می‌شود.

برای هرچه هیجان‌انگیزتر شدن این «بازی کشتار»، حکومت اسلامی از شعارها و تصاویر دو بازی پرطرفدار کامپیوتریِ «ندای وظیفه» و «سرقت بزرگ اتومبیل» در ویدئوها و پوسترهای تبلیغاتی خود بهره می‌برد. مشتریان اصلی این بازی‌های خشن بر اساس آمار، اغلب مردان و پسران جوان هستند؛ امری که به روشنی هویت مخاطبان اصلی حکومت اسلامی را فاش می‌کند.

برپایی مجدد خلافت و بازگرداندن اسلام به دوران عظمت آن با چاشنیِ هیجان و ماجراجویی پیامی است که به گوش بسیاری از فرزندان خانواده‌های مسلمان مهاجر به غرب خوش می‌آید زیرا به جوامعی که در آن زیسته‌اند احساس تعلق نمی‌کنند و با کشمکش‌های هویتی دست به گریبانند. جنگ به مثابه یک بازی بزرگ، برای مردان جوانی که در جوامع غربی به حاشیه‌ها رانده شده‌اند، آمیزه‌ای از حس قدرت، اهمیت و تعلق و امکانی است برای انتقام از همه کس و همه چیز. خشونتِ ورای تصور و تصویر شکست‌ناپذیری که این گروه از خود به نمایش می‌گذارد دو کارکرد عمده دارد: روحیه «دشمنان» بالقوه و بالفعل این گروه را در هم می‌شکند، و مخاطبان احتمالی این گروه را بیش از پیش سر ذوق می‌آورد تا به این جشن خون بپیوندند؛ شگفت اینکه این ترفند حتی در مورد برخی از مخاطبانی که پس‌زمینه عربی-اسلامی ندارند نیز مؤثر واقع شده و می‌شود.

«جان جهادی»

مشهورترین محصولات ماشین تبلیغاتی حکومت اسلامی احتمالا ویدئوهای مربوط به سربریدن شهروندان غربی است که نه تنها به جهت پرده برداشتن از ابعاد وحشی‌گری این گروه جهان را در بهت فرو برد، بلکه جان، جلاد سیاه‌پوش بریتانیایی داعش، معروف به «جان جهادی» را نیز به چهره‌ای جهانی تبدیل کرد. پس از گردن زدن خبرنگار آمریکایی جیمز فولی در مرداد امسال و با بالاگرفتن حملات ائتلاف جهانی به مواضع این گروه در سوریه و عراق، تئاتر وحشیانه سربریدن شهروندان غربی اسیر ادامه یافت تا در نهایت به قتل پنجمین آنها، پیتر کسینگ امدادگر آمریکایی ختم شد.

در ویدئو آخر که یکی از مخوف‌ترین تولیدات این گروه است، ۱۹ عضو این گروه به ترتیب هر یک کاردی را از درون ظرفی بر می‌دارند و سر زندانیانی که پیش پایشان زانو زده‌اند – پیتر کسینگ و ۱۸ سرباز و خلبان ارتش سوریه - را از تن جدا می‌کنند. هرچند برخلاف روال معمول، نام قربانی بعدی در این ویدئو فاش نشد اما اخبار حاکی از این است که آخرین گروگان آمریکایی حکومت اسلامی، یک زن مددکار ۲۶ ساله است که نه دولت آمریکا و نه خانواده‌اش میلی به رسانه‌ای شدن هویتش ندارند.

رؤیای آخرزمانی حکومت اسلامی

در پس تمام این خونریزی‌ها، حکومت اسلامی می‌گوید قصد دارد «امت اسلام» را زیر پرچم «خلیفه» خود ابوبکر البغدادی متحد کند زیرا رویارویی نهایی میان کفر و اسلام و آخرالزمان در پیش است. این گروه می‌گوید به مرزهای تعیین شده برای کشورهای مستقلی که پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی – آخرین خلافت اسلامی - تشکیل شده‌اند اعتقادی ندارد و آنها را «مستعمراتی» می‌خواند.

«صلیبیون» و «صفویان» دو گروهی هستند که بیش از هر گروه دیگری در دستگاه تبلیغاتی حکومت اسلامی تهدید به انتقام و نابودی می‌شوند؛ اصطلاح نخست به شهروندان کشورهای مسیحیِ غربی اطلاق می‌شود و ریشه آن به رویارویی سپاه اسلام و مسیحیت طی جنگ‌های صلیبی باز می‌گردد و اصطلاح دوم، به پیروان مذهب تشیع اشاره دارد که به زعم حکومت اسلامی در دایره اسلام نمی‌گنجند.

به منظور بازاریابی بین‌المللی برای این دیدگاه‌های قرون وسطایی، حکومت اسلامی تاکنون یکی از مدرن‌ترین ابزارها یعنی شبکه‌های اجتماعی را با مهارتی کم‌نظیر بکار گرفته‌است و ولع جهان برای دانستن در مورد آنچه در عراق و سوریه می‌گذرد، باعث شده محصولات رسانه‌ای این گروه بارها و بارها در این شبکه‌ها به اشتراک گذاشته شود. سایت‌های یوتیوب، توئیتر و فیس‌بوک شناسه‌های بسیاری را به ظن حمایت از داعش مسدود کرده‌اند اما با بسته شدن هر یک صفحه، صفحه‌ای تازه ساخته می‌شود تا کار تبلیغاتی داعش را به پیش ببرد.

استفاده از توئیتر و انتشار اخبارِ لحظه به لحظه از پیشروی‌های این گروه در میان اعضا چنان رایج است که اخیرا فرماندهان این گروه از جنگجویان خواسته‌اند مراقب باشند تا با انتشار اطلاعات در مورد محل حضور خود و برنامه‌های پیش‌رو در این شبکه اجتماعی، خود و هم‌رزمانشان را به خطر نیاندازند. دلیل نگرانی فرماندهان این گروه این است که به جز دنبال‌کنندگان اخبار و هواداران بالقوه و بالفعل حکومت اسلامی، سرویس‌های امنیتی نیز در جستجوی راهی برای کنترل و شکست این گروه، با دقت مطالب به اشتراک گذاشته شده را زیر نظر بگیرند.

اینترنت در خلافت اسلامی

اما لاف زدن از فتوحات، تنها شکل استفاده این گروه از اینترنت نیست. حکومت اسلامی مُصر است خود را نه به عنوان یک گروه تروریستی، که خلافتی زمامدار امور «امت مسلمان» در مناطق تحت تصرف خود بنمایاند. در یکی از شماره‌های مجله اینترنتی «گزارش حکومت اسلامی» که به زبان انگلیسی و با صفحه‌بندی خوش آب و رنگ منتشر می‌شود، این گروه با جزئیات شرح می‌دهد که مرکزی به نام مرکز حمایت از مصرف‌کنندگان بر ارائه کالاها در شهر رقه نظارت دارد تا از حقوق شهروندان حمایت کند.

این گروه بعلاوه از رسانه‌ها برای توجیه ایدئولوژیک اقدامات توجیه‌ناپذیر خود نیز بهره می‌گیرد. به عنوان نمونه هنگامی که جهان با وحشت به خرید و فروش زنان و دختران ایزدی به عنوان برده جنسی می‌نگریست یکی دیگر از مجلات اینترنتی این گروه به نام «دابق» در مطلبی ضمن ارائه مثال‌هایی از صدر اسلام یادآوری کرد که سنت به کنیزی گرفتن زنان و کودکان «کافران» به زمان پیامبر اسلام باز می‌گردد و جزو حقوق «جهادگران» است و آنها که با آن مخالفند، در واقع در مقابل سنت پیامبر ایستاده‌اند.

چنان که می‌توان تصور کرد، وضعیت زنانی که به اقلیت‌های دینی تعلق ندارند نیز بهتر از این نیست. اگر چه تصاویری معدودی از زنان عضو حکومت اسلامی یا همسرانِ «جهادگران» با چهره‌های پوشیده و گاهی سلاح‌هایی در دست در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است؛ اما در محصولات رسانه‌ای عمده این گروه تصویری از زنان به چشم نمی‌خورد. حتی در ویدئوهای تبلیغاتی که این گروه از «آرمان‌شهر» خود، شهر رقه منتشر می‌کند هرچند کودکان –اغلب پسر- را می‌توان دید که بستنی می‌خورند یا در رودخانه آب‌تنی می‌کنند؛ زنان و دختران تقریباً به طور کامل غایبند، مگر هنگامی که پوشیده در چادر و نقاب سیاه از گوشه کادر رد می‌شوند.

هرچند توپخانه تبلیغاتی حکومت اسلامی به شدت قبل در حال شلیک است اما چهره کریه جنگ و تعصب پنهان‌شدنی نیست؛ در نتیجه هیچ عجیب نیست که دو دختر نوجوان اتریشی که سال گذشته برای پیوستن به این گروه به سوریه سفر کرده بودند به خانواده‌هاشان پیغام بدهند که اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اند، اکنون باردارند و می‌خواهند به خانه برگردند. آنها تنها شهروندان غربی نیستند که از تصمیم خود پشیمانند؛ اما مشکل اینجاست که به زعم حکومت اسلامی، «بیعت با خلیفه» را نمی‌توان به این سادگی پس گرفت. بنا به گزارش‌ها تاکنون بسیاری از جنگجویان غیر بومی این گروه تروریستی، بهای شکستن این بیعت و در ذهن پروردن خیال فرار را با جان خود پرداخته‌اند؛ هرچند در فیلم‌ها و مجله‌های رنگارنگ حکومت اسلامی نامی از آنها برده نمی‌شود.