آیا خبر خوشی از محیط زیست ایران سراغ دارید؟

مرگ ماهیان در بندرعباس

«ایرن، خبرگزاری مستقل محیط زیست ایران»، در پایان سالی که گذشت از محمد درویش، بیابان‌شناس شناخته شده ایرانی پرسید: بهترین اتفاق زیست‌محیطی سال ۸۹ چه بوده؟ وی پس از مکثی طولانی گفت: «نداشتیم.»

همین منبع خبری، همین پرسش را از دکتر دهزاد، کارشناس محیط زیست نیز کرده‌است که آیا در سال ۸۹ هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده که دوستداران طبیعت ایران به آن دلخوش باشند؟ او با لحنی کنایه‌آمیز می‌پرسد: «شما سراغ دارید؟»

«ایرن» این سؤال را با دکتر اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه نیز مطرح کرده‌است. وی در پاسخ گفت: «هر چه فکر می‌کنم خبر خوشی نیست که به آن اشاره کنم. تنها خبر خوش استعفای آقای صدوق از سازمان بود که آنهم تکذیب شد. این می‌توانست خبر خوبی حداقل برای خود آقای صدوق که انسانی متعهد به محیط زیست است، باشد که البته بعداً خبر آمد استعفایی در کار نبوده‌است.»

سال ۱۳۸۹ سالی بود که خبرهای زیست‌محیطی نظیر وضعیت اضطراری آلودگی هوای تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران روزهای متمادی عناوین رسانه‌های مختلف را به خود اختصاص داد.

در ارتباط با وضعیت هوای شهرها، وزارت بهداشت ایران خبر داد که سالانه بیش از ده هزار مورد مرگ‌ومیر ناشی از آلودگی هوا در کشور ثبت می‌شود که یک سوم آن مربوط به شهر تهران است.

معصومه ابتکار، مدیر مرکز صلح و محیط زیست، سال ۸۹ را «بدترین سال محیط زیست ایران در دوران معاصر» توصیف کرده و می‌گوید «در بسیاری از مسائل محیط زیستی شاهد عقب‌گرد هم بودیم.»

اظهارات این کارشناسان در حالی است که محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور ایران در سخنرانی خود در «مجمع جهانی تالاب‌ها برای آینده» در اسفندماه، با توصیف ایران به عنوان «یکی از پیگیرترین کشورها در حفاظت از محیط زیست»، سایر کشورها را متهم کرد که با مخربان محیط زیست «برخورد نمی‌کنند.»

باغ‌شهر یا بتن‌شهر

تأکید محمود احمدی‌نژاد بر برخورد با مخربان محیط زیست پس از آن بیان شد که وی دستور ایجاد شهرک‌های متعدد ویلایی در زمین‌های سبز و زراعی اطراف شهرها و در تنفسگاه‌های شهری را صادر کرد.

این طرح که به طرح «باغ‌شهرها» معروف شد پس از صدور این دستور از سوی دستگاه‌های دولتی با جدیت پی‌گیری شد تا این‌که اسفندماه گذشته، آیت‌الله علی خامنه‌ای، در مراسمی به مناسبت هفته منابع طبیعی، نسبت به اجرای این طرح «به طور جدی» ابراز نگرانی کرده و اجرای آن را موجب «ورود افراد سواستفاده کننده و تخریب جنگل‌ها و منابع طبیعی» ارزیابی کرد.

دستور قطع ناگهانی ساخت‌وساز این «باغ‌شهرها» در حالی صادر شده که ساخت بسیاری از این شهرک‌ها هم‌اینک آغاز شده و زمین‌های سبز و حاصلخیز پیشین در این مناطق جای خود را به بتن و میلگرد و آهک داده‌است.

آهک و بتن به همین‌گونه در مناطق مختلفی از «جنگل ابر» نیز پراکنده‌است.
جنگل ابر که در منطقه‌ای اسماً «حفاظت‌شده» در میان استان‌های سمنان و گلستان قرار دارد از زیباترین جنگل‌های ایران و از مهم‌ترین زیست‌بوم‌های ایران است که پافشاری «مسئولان» وزارت راه برای احداث جاده‌ای چهاربانده در این جنگل بخشی از آن را آلوده کرد تا این‌که با وجود پافشاری این «مسئولان» بر ادامه کار، مخالفت کارشناسان محیط زیست توانست در آذرماه از ادامه تخریب‌ها توسط بولدوزرها فعلاً جلوگیری کند.

اگر از جنگل‌های گلستان، در سالی که گذشت، در جهت عکس گردش عقربه ساعت دوری زیست‌محیطی در ایران بزنیم منزل بعدی ما جنگل‌های استان مازندران خواهد بود.

خبرگزاری ایسنا در سالی که گذشت گزارش داد که تنها در ۹ ماه نخست سال گذشته، ۱۷۰ فقره آتش‌سوزی در جنگل‌های استان مازندران روی داد، که خسارت‌های ناشی از آنها، حدود ۱۲ میلیارد تومان ارزیابی شده‌است.

ایستگاه بعدی دریای خزر است که هنوز بسیاری از فاضلاب‌های شهری و روستایی ایران مستقیما به آن می‌ریزد و هنوز دستگاه‌های تصفیه چرکاب‌ها در مسیر رودهایی که روانه خزر می‌شود تعبیه نشده‌است.

از پیامدهای این روند این بود که در ماه‌های پایانی سال ۸۹ دوستداران محیط زیست شاهد مرگ هزاران ماهی کفال در سواحل ایرانی خزر بودند؛ مرگ انبوهی که امروزه تقریباً هر دو سال یک بار در این سواحل روی می‌دهد.

کمی به‌سوی غرب، در تهران، خبر آلودگی درازمدت و شدید هوا و مرگ یک ببر نر سیبری که از روسیه به ایران آورده شده بود بر اثر ابتلا به بیماریِ ِمشِمشه از رویدادهای زیست‌محیطی سال ۸۹ بودند. مرگ این ببر باعث تعطیلی باغ وحش ارم تهران تا اطلاع ثانوی شد.

با حرکت به سوی غرب به تالاب انزلی می‌رسیم که به گفته اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست، طرح «کنارگذر انزلی» رفته‌رفته تبدیل به «میان‌گذر» انزلی شده و ساخت پایه‌های پل‌های فلزی این جاده در این تالاب باعث شد تا آب در بعضی از رودخانه‌های منتهی به تالاب انزلی مانند زرجوب به قدری کاهش یابد که منطقه سیاه‌کشیم که بخشی از این تالاب است، کاملاً خشک شود.

این کارشناس محیط زیست پیش‌بینی می‌کند که با ادامه روندهای جاری، تالاب انزلی از بین برود.

طرحی برای مطرح شدن نداشتند

با حرکت بیشتر عقربه به سوی غرب به دریاچه ارومیه می‌رسیم که سرخ شدن عجیب آب آن در مردادماه ۸۹ خبرساز شد. سرخ شدن آب پدیده‌ای زیست‌محیطی است که به خاطر تغییرات در محیط آبی به وجود می‌آید و کارشناسان، ساخت حدود ۲۰ سد بزرگ و کوچک در مناطق اطراف این رودخانه را نامرتبط با بروز چنین پدیده‌هایی نمی‌دانند.

ادامه گردش به غرب، ما را به بیش از ۵۶۹ مورد آتش‌سوزی تنها در جنگل‌های مریوان و سروآباد استان کردستان در بخشی از سال گذشته می‌رساند که در مورد تعداد و گسترش این آتش‌سوزی‌ها اخبار متفاوتی و ضد و نقیضی در رسانه‌ها انتشار یافت.

پایین‌تر از کردستان، در لرستان در ماه تیر، در نتیجه نشت نفت از خط لوله «سرکان-مالکوه» به رودخانه کشکان ۳۰۰ هزار ماهی در نفت غرق شدند که به گفته کارشناسان، پوسیدگی لوله‌ها عامل روی دادن رخدادهای مشابه در سال‌های جاری در منطقه‌است.

لرستان به همراه ایلام، کردستان، همدان، کرمانشاه، و خوزستان از جمله استان‌هایی بودند که در سالی که گذشت بارها با بروز گرد و غبار و تغییرات شدید جوی و تعطیلی مدارس و ادارات مواجه شدند.

این پدیده ناشی از کمبود بارندگی و خشکسالی در عراق و عربستان دانسته شده و خبر تازه‌ای از پی‌گیری حل این مسئله از طریق تثبیت شن‌های روان آن مناطق، که قرار بود مسئولان ایرانی و عراقی به آن بپردازند به چشم نمی‌خورد.

در ادامه راه مجدداً به مسئله پوسیدگی لوله‌ها می‌رسیم که پیشتر ذکر شد. این مسئله در بهمن‌ماه نیز باعث شد تا نشت از خط لوله انتقال نفت در جنوب ایران بیش از بیست کیلومتر از خط ساحلی استان بوشهر را آلوده کند.

با عبور از بوشهر، در میان خبرهای بهمن‌ماه به اخطاریه‌ای از اداره حفاظت محیط زیست قشم به یک شرکت پیمانکار برمی‌خوریم که در آن نسبت به «تخلیه سنگ و از بین بردن ساحل در منطقه چابهار شهر قشم جهت طرح احداث جاده اتصالی اسکله» ابراز تأسف شده‌است.

مهم‌ترین رویداد زیست‌محیطی سال گذشته جهان برگزاری نشست زیست‌محیطی کانکون مکزیک بود که طی آن ۱۹۳ کشور طی دو هفته برای مبارزه با گرمایش جهانی به توافقاتی دست یافتند.

انتظار می‌رفت تا جمهوری اسلامی ایران در این نشست چشم‌اندازی از طرح‌های خود ارائه دهد ولی به گزارش‌های کارشناسان حاضر در این نشست «هیئت ایرانی در کانکون، هیچ برنامه و طرحی برای مطرح کردن نداشت.»