«توافق‌های ناگفته» هسته‌ای، پشت درهای بسته مذاکرات استانبول

برگزاری دور دوم گفت‌وگوهای هسته‌ای در ۲۳ ماه مه در بغداد تنها توافق اعلام شده مذاکرات طولانی هیئت اعزامی ایران و نمایندگان گروه ۱+۵ در استانبول محسوب می‌شود. به دلیل باقی ماندن فاصله عمیق میان خواسته‌های دو طرف در پایان دور اول مذاکرات، و همچنین حساسیت خاص مسائل مطروحه، سرفصل‌های گفت‌وگوهای انجام شده محرمانه باقی ماند.

هدف اصلی و نتیجه عمده مذاکرات مقدماتی استانبول را می‌توان در اعلام موفقیت و «سازنده» بودن آن، و در نتیجه نمایش پیروزی دیپلماسی گفت‌وگو، در رقابت با جنگ تلقی کرد. به‌منظور دست یافتن به هدف تعیین شده، سرمایه‌گذاری انجام شده اندک و نتیجه بدست آمده، بیش و کم مورد قبول تمامی طرف‌های ذینفع بود.

با اعلام انجام دور دوم گفت‌وگو‌ها در بغداد، طرفین مذاکرات ابتدا از یک فرصت مغتنم و حساس ۴۰ روزه برای یافتن «راه حل گام به گام» در یکی از پیچیده‌ترین مشکلات سیاسی-فنی دوران معاصر جهان برخوردار شدند.

نیاز‌های مشترک برای خریدن وقت

بااهمیت‌ترین مسئله داخلی دولت کنونی آمریکا که معماری «دیپلماسی هوشمند» (تنبیه و تشویق) در مقابل ایران را به‌خود نسبت می‌دهد، پرهیز از شکست در انتخابات رئیس جمهوری ماه نوامبر است.

هفته گذشته با اعلام انصراف ریک سنتورم از ادامه رقابت‌ها، مقابله میت رامنی به مثابه رقیب اصلی، با اوباما در انتخابات آینده عملا قطعی شده‌است. اوباما مایل نیست تا پیش از انتخابات ماه نوامبر به حمایت اجباری از اسرائیل برخاسته و به جنگ ناخواسته علیه ایران داخل شود.

جامعه اروپا مایل نیست که در وضعیت جاری اقتصادی و در حالی که بی‌ثباتی کشورهای شمال آفریقا، بعد از تجربه بهار عربی، همچنان ادامه دارد، با برافروختن شعله‌های یک بحران تازه در یک کشور بزرگ و نفت‌خیز، دشواری‌های ناشی از گرانی قیمت نفت خام و محدود شدن بازار‌های صادراتی خود را بیش از پیش افزایش دهد.

در این نگرانی‌ها، چین به عنوان یک واردکننده بزرگ نفت خام و فروشنده کالا، با اروپا کاملا همراه و هم‌نظر است.

نگرانی اصلی روسیه که طرح «مذاکرات گام به گام» با ایران را ابتکار کرده، بروز جنگی تازه در منطقه و متزلزل شدن حکومت کنونی در تهران است.

در صورت تغییر حکومت جمهوری اسلامی، غرب و ناتو در تمامی مناطق نزدیک به مرزهای جنوبی آن کشور، از قفقاز تا آسیای میانه و طبیعتاً حوزه نفت‌خیز دریای خزر، دست بالا خواهند یافت. یک معنی توافق استانبول، تعلیق جنگ و تاخیر در تعبیر کابوس روسیه خواهد بود.

ایران که در طول کمتر از شش ماه ۴۰ درصد از بازار‌های صادراتی نفت خام خود و به همین نسبت ارزش برابری پول ملی را در نتیجه اعمال تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا و اروپا از دست داده، آرام آرام در حال خزیدن به سمت و سوی یک بحران اقتصادی بزرگ و رویارویی با یک ناآرامی بزرگ داخلی است.

اسرائیل که سوریه را در کنار خود دارد، تعیین تکلیف نهایی حکومت بشار اسد را در خط جدایی دمشق از تهران، و در نتیجه ضعیف‌تر شدن موقعیت ایران در منطقه می‌بیند. حتی در صورت داشتن نیت واقعی حمله نظامی علیه ایران، هزینه‌های برخورد نظامی احتمالی برای اسرائیل، در صورت جدا شدن سوریه از جمهوری اسلامی، بسیار کمتر خواهد بود تا مبادرت به حمله، پیش از تغییر وضعیت در مشق.

به این ترتیب، خریداری ۴۰ روز وقت، با صرف هزینه‌ای اندک، تمامی طرف‌های درگیر در بن‌بست اتمی ایران را به نوعی راضی می‌سازد.

زمینه‌سازی در ایران

استقبال روز ۸ ماه مارس رهبر جمهوری اسلامی از اظهارات اوباما مبنی بر «پیگیری راه حل سیاسی در برابر تهدید به جنگ» توسط آمریکا در قبال ایران، ماموریت ۲۹ ماه مارس اردوغان در تهران، بعد از دیدار وی با رئیس جمهور آمریکا در سئول را به دنبال داشت.

این مأموریت را در هیئتی متفاوت، یوکیو هاتویاما، نخست‌وزیر پیشین ژاپن، با سفر روز ۷ آوریل خود به تهران و دیدار و گفت‌وگو با محمود احمدی‌نژاد و سعید جلیلی ادامه داد.

طی یک تحول داخلی، هاشمی رفسنجانی نیز با پی گرفتن زیرکانه و حساب شده حرکت قبلی علی خامنه‌ای در صفحه شطرنج برنامه اتمی ایران و مناسبات با آمریکا داخل شد و روز ۴ ماه آوریل از نامه‌ای یاد کرد که در مورد مذاکره با آمریکا به آیت‌الله خمینی نوشته بود.

با وجود واکنش‌های انتقادی ملایم یک نماینده مجلس و انتشار چند تحلیل انتقادی محترمانه از هاشمی، سه روز بعد تصویر خندان و دوستانه رئیس مجمع تشخیص مصلحت رژیم در کنار رهبر جمهوری اسلامی انتشار یافت.

در تصویر منتشر شده، در حالی که رهبر جمهوری اسلامی محمود احمدی‌نژاد را نشسته در سمت راست خود داشت، به سمت چپ خم شده و با تبسم در حال گفت‌وگو با هاشمی دیده می‌شد. بعد از دیدار اعضاء مجمع و هاشمی با آیت‌الله خامنه‌ای انتقادات از هاشمی در رسانه‌های داخلی متوقف ماند.

دیدارهای روز شنبه و یکشنبه در استانبول از هفته‌های قبل برنامه‌ریزی شده بود. تصمیم به انجام دور دوم مذاکرات در بغداد نیز، پیش از سفر روز سه‌شنبه باقری به عراق، مورد توافق ایران و جامعه اروپا قرار گرفته بود. در غیر این صورت انجام مذاکرات دور دوم بدون جلب رضایت طرف گفت‌وگو‌ها پیرامون زمان و محل ملاقات آنها، عاقلانه نمی‌نمود.

برنامه کاری تازه

مذاکرات طولانی نمایندگان ایران و جامعه اروپا در استانبول، بی تردید نحوه پیشبرد مذاکرات آینده و دستور کار آنرا دربر می‌گرفت و نمی‌توانست تنها محدود به خریدن یک فرصت ۴۰ روزه بماند.

مذاکرات مقدماتی دور بعد که احتمالا از هفته جاری آغاز خواهد شد، خارج ساختن ۱۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌سازی شده با غلظت ۲۰ درصد از ایران به بهانه صادرات، اجرای تدریجی پرتکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و صدور اجازه بازدید‌های سرزده به نمایندگان آژانس از تاسیسات اتمی ایران، پیش از تصویب پیوستن ایران به پیمان یادشده در مجلس را در دستور کار خود خواهد داشت.

بخش دیگری از توافق‌های دو طرف که به احتمال قوی در دستور مذاکرات دوروزه استانبول قرار داشته ولی از اعلام رسمی آن خودداری شده، از سر گرفتن گفت‌وگو‌های ایران و آژانس و پاسخگویی به پرسش‌های مربوط به فعالیت‌های مشکوک اتمی ایران است.

دیدار از پارچین، ساده‌ترین بخش از این توافق‌ها، و گفت‌وگوی با مدیران ارشد و کارشناسان هسته‌ای ایران مانند محسن فخری‌زاده از دشوارترین آنها خواهد بود.

دشواری‌های آینده

اگرچه دور اول گفت‌وگو‌ها مطابق برنامه برگزار و تاریخ و محل مذاکرات دور دوم نیز اعلام شد، برداشتن گام اول لزوما به معنی پیشرفت بی‌وقفه و بدون مشکل این مذاکرات در دیدار‌های آینده نیست.

جمهوری اسلامی طی دو دهه گذشته به‌منظور قرار دادن برنامه‌های هسته‌ای خود در جایگاه کنونی سرمایه‌گذاری سنگینی انجام داده و علاوه بر آن در طول ۵ سال گذشته، با ده‌ها میلیارد دلار هزینه‌های غیر مستقیم ادامه این برنامه را به اقتصاد کشور تحمیل کرده‌است.

دست کشیدن قطعی ایران از هد‌ف‌های اصلی این برنامه، طی گفت‌وگو‌های چهل روزه آینده، انتظاری است مغایر با عقل عملی. مفهوم تحقق تمامی انتظارات جامعه جهانی از ایران، به معنی تغییر سرشت و ماهیت سیاسی رژیم حاکم بر ایران است.

در گفت‌وگو‌های آینده حتی رضایت دادن به تعطیل مرکز غنی‌سازی فوردو نیز انتظاری است بزرگ، چه رسد به پذیرش قطع غنی‌سازی اورانیوم در نطنز.

با ادامه کار فردو، و غنی‌سازی اورانیوم در نطنز نیز اسرائیل، بی‌اعتنا به علاقه شخصی اوباما به دیپلماسی گفت‌وگو، جمهوری اسلامی را همچنان خطری برای ماندگاری خود معرفی می‌کند-برداشتی که پاره‌ای از کشور‌های عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس با گرمی از آن استقبال می‌کنند.

موضوع بده‌بستان‌ها

به این ترتیب، حداکثر انتظار از گفت‌وگو‌های جمهوری اسلامی با نمایندگان جامعه اروپا طی ۴۰ روز آینده را می‌باید به توافق در فروش اورانیوم ۲۰ درصد غنی‌سازی شده و صدور اجازه بازرسی‌های بیشتر به نمایندگان آژانس و پاسخگویی تدریجی به پرسش‌های آژانس محدود ساخت.

در مقابل، تعهدات مقدماتی آمریکا در برابر ایران نیز می‌تواند خودداری از افزایش تحریم‌های یک‌جانبه، کاهش تهدید به جنگ و دادن اجازه فروش بیشتر نفت خام ایران را شامل شود.

بی‌تردید پرونده‌ای که در طول ۵ سال گذشته پیوسته به حجم و پیچیدگی آن افزوده شده، در طول یک روز و یک ماه قابل برچیده شدن نیست. مناسبات خارجی ایران در منطقه و در رابطه با آمریکا نیز در آینده قابل پیش‌بینی در خط عادی شدن قرار نخواهد گرفت. انتظار لغو تمامی قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران طی ۴۰ روز آینده را نیز نباید داشت.

با این وجود برخورداری از یک زنگ تفریح ۴۰ روز و امیدواری به ادامه گفت‌وگو‌های تا پیش از ماه نوامبر سال جاری، انگیزه‌ای است که تمامی طرف‌های درگیر به گرمی از آن استقبال می‌کنند- ازجمله خانم کاترین اشتون که با دادن رنگ پیروزی به مذاکرات موقعیت شغلی خود را نجات داده‌است.

--------------------

مقاله منتشر شده لزوماً بازتاب‌دهنده دیدگاه‌های رادیو فردا نیست