استراتژی جمهوری اسلامی در سوریه

علاء‌الدین بروجردی (چپ)، نماینده مجلس شورای اسلامی ایران، در دیدار با بشار اسد

از ششم بهمن ۱۳۸۹ که آتش درگیری در سوریه زبانه کشید، جمهوری اسلامی در کنار رژیم بشار اسد ایستاده است. مقام‌های ایران حوادث جاری در سوریه را نقشه حیله‌گرانه آمریکا و هم‌پیمانان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ایش می‌دانند که با هدف جدا کردن بند بند بلوک مقاومت تهران و دمشق در برابر «رژیم صهیونیستی» دنبال می‌شود.

موضع رسمی تهران دفاع از دمشق است و در این رابطه جمهوری اسلامی با کوشش‌های گسترده و پرهزینه‌ای سعی دارد تا بشار اسد را تا هر زمان که امکان‌پذیر باشد، بر سر قدرت نگاه دارد. به موازات این جمهوری اسلامی بر آن است که شرایط لازم را، در صورت سقوط اسد، برای ادامه حضورش در سوریه فراهم آورد تا اهداف خود را در منطقه دنبال کند.

در این راستا، بر پایه یک گزارش جامع ۴۰ صفحه‌ای که «موسسه آمریکن انترپرایز» و «موسسه مطالعات جنگ» در واشینگتن تحت عنوان «استراتژی ایران در سوریه» انتشار داده‌اند، نیروی زمینی سپاه پاسداران، نیروی قدس، نیروی انتظامی و سازمان‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی به ارتش سوریه کمک می‌کند تا پایه‌های قدرت اسد را حفظ کند.

راه‌های ارسال سلاح

پیشتر احمد وحیدی، وزیر دفاع ایران، گفته بود که «سوریه برای درگیری‌های داخلی محتاج به سلاح دیگر کشورها نیست». اما گزارش یاد شده می‌گوید که ارسال سلاح و تجهیزات از جمهوری اسلامی به سوریه ادامه دارد و بیشتر این کمک‌ها از راه هوا صورت می‌گیرد، زیرا نیروهای مخالف اسد راه ارتباط زمینی تهران- بغداد- دمشق را مسدود کرده‌اند و راه مواصلات دریایی این دو کشور بیشتر جنبه نمادین دارد تا عملی.

با توجه به اهمیت حیاتی ارتباط هوایی بین تهران و دمشق، این گزارش آورده است که برقراری «مناطق پرواز ممنوع» بر فراز حریم هوایی سوریه یا تصرف فرودگاه‌های این کشور به وسیله نیروهای مخالف می‌تواند به شکست استراتژی جمهوری اسلامی در سوریه منجر شود.

شرکت‌های هواپیمایی، ناتوانی عراق

ایران برای ارسال سلاح و تجهیزات به سوریه از هواپیماهای تجاری و در برخی موارد از هواپیماهای نظامی استفاده می‌کند. در ژوئن ۲۰۱۱، وزارت دارایی آمریکا ایران‌ایر یا هواپیمایی جمهوری اسلامی را به علت حمل قطعات موشک و راکت به سوریه به فهرست تحریم‌های خود افزود، قطعاتی که سپاه پاسداران قصد داشت به عنوان دستگاه‌ها و وسایل پزشکی به سوریه ارسال کند.

در مارس ۲۰۱۲، ۱۴ ماه پیش، شرکت هواپیمایی یاس‌ایر نیز به علت حمل سلاح و تجهیزات مشمول تحریم آمریکا شد. وزارت دارایی آمریکا گفته است که تاکنون جمهوری اسلامی از ۱۱۷ هواپیمای مسافربری و باربریِ وابسته به شرکت‌های یاس‌ایر، ایران‌ایر و ماهان‌ایر برای حمل سلاح و تجهیزات و قطعات نظامی به سوریه استفاده کرده است.

تهیه‌کنندگان گزارش موسسه‌های آمریکن انترپرایز و مطالعات جنگ می‌گویند که زمانی که آمریکا کنترل حریم هوایی عراق را به عهده داشت، کمک‌رسانی نظامی جمهوری اسلامی به سوریه از طریق ترکیه صورت می‌گرفت. اما با توجه به سخت‌گیری‌های ترکیه و بازرسی هواپیماهای عبوری ایران، جمهوری اسلامی راه ارتباط هوایی از طریق عراق را انتخاب کرده است. به‌رغم تضمین‌هایی که نوری المالکی، نخست وزیر عراق، به آمریکا داده است، کنترل ممتد هواپیماهای عبوری ایران توسط عراق امکان‌پذیر نیست، زیرا در شرایط فعلی نیروی هوایی عراق توانایی بسیار محدودی دارد و حتی قادر به گشت موثر و ممتد در حریم هوایی این کشور نیست.

کمک به شبیحه

بر پایه این گزارش، جمهوری اسلامی به شبه‌نظامیان لباس‌شخصی شبیحه که حامیان پر و پا قرص رژیم اسد هستند، کمک می‌کند تا از سقوط آن جلوگیری کند و در صورت عقب‌نشینی او به نواحی علوی‌نشین، جای پایی برای نفوذ و پیگیری استراتژی خود در منطقه داشته باشد. در صورت چنین سناریویی شبه‌نظامیان شبیحه که به سرکوب‌گری شهره‌اند بیش از بیش به جمهوری اسلامی وابسته خواهند بود.

حزب‌الله لبنان

حزب‌الله لبنان از سال ۲۰۱۲، سال گذشته، که رژیم اسد از روی ناتوانی بخش‌های بیشتری از سوریه را به مخالفان واگذار کرد بر فعالیت‌های رزمی خود افزوده است. برای این کار حزب‌الله از نفرات آموزش‌دیده و کارآمد خود بهره گرفته است که در راستای استراتژی جمهوری اسلامی است. سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، روز ۱۰ اردیبشت امسال که برای شرکت در اجلاس «علما و بیداری اسلامی» به تهران رفته بود، بر این نقش حزب‌الله صحه گذاشت.

شیعیان عراق

شیعیان تندرو عراق نیز علیه مخالفان اسد مبارزه می‌کنند. حضور این افراد در سال ۲۰۱۲ با تشکیل تیپ ابوالفضل عباس آشکار شد. افراد این تیپ را شیعیان سوری و شیعیان غیر سوری شامل افراد حزب‌الله لبنان و «اصائب اهل‌الحق» و «کتائب حزب‌الله» عراق تشکیل می‌دهند. اعضای این یگان مانند دیگر شبه‌نظامیان سوریه با شدت گرفتن درگیری‌ها در این کشور و تبدیل شدن آن به جنگ داخلی، فعالیت خود را گسترش داده‌اند. شرکت آشکار شیعیان عراق در سوریه نمایگر خطر گسترش مبارزات فرقه‌ای و مذهبی در خاورمیانه است.

حلقه طلایی، استان سی و پنجم

حجت‌الاسلام مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار، اتاق فکر راهبردی نزدیک به آیت‌الله خامنه‌ای، در بهمن‌ماه سال گذشته در مورد سوریه گفت: سوریه استان سی و پنجم و یک استان استراتژیک برای جمهوری اسلامی است و اگر دشمن به ما حمله کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم، چون اگر سوریه را نگه داریم می‌توانیم خوزستان را هم پس بگیریم، اما اگر سوریه را از دست بدهیم تهران را هم نمی‌توانیم نگه داریم.

در همین زمینه، علی‌اکبر ولایتی، مشاور آیت‌الله خامنه‌ای در امور بین‌الملل، نیز در مورد اهمیت سوریه برای پیشبرد اهداف استراتژیک جمهوری اسلامی در خاورمیانه اظهار داشت: سوریه حلقه طلایی مقابله با اسرائیل است و اگر حکومت فعلی سوریه نباشد سوریه مثل قطر و کویت می‌شود و ایران حاضر نیست این وزنه طلایی را از دست دهد.

گزارش موسسه‌های آمریکایی یاد شده با توجه به این اظهارات تاکید دارد که سوریه در گذشته هم‌پیمان مستقل جمهوری اسلامی بود و حتی در مواردی منافع دمشق در تضاد با تهران بود. اما اکنون با توجه به جنگ داخلی سوریه، اسد به‌شدت به جمهوری اسلامی تکیه کرده و در واقع مدیون تهران است.

تغییر استراتژی؟

همین گزارش در پایان آورده است که در حال حاضر اهداف جمهوری اسلامی در سوریه محدود به جلوگیری از سقوط رژیم اسد نیست، بلکه حفظ منافع تهران در لبنان و سوریه پس از سقوط اسد است. جمهوری اسلامی حامیان رژیم اسد را در مناطق علوی‌نشین حمایت می‌کند و به احتمال قوی پس از سقوط اسد نیز به این کار ادامه خواهد داد.

جمهوری اسلامی در حالی که به ارتش سوریه کمک می‌کند تشکیل شبکه‌های نیابتی تندرو را نیز از نظر دور نداشته است. در صورت سقوط اسد، جمهوری اسلامی می‌تواند با وحدت و همگرایی یگان‌های باقی‌مانده از ارتش سوریه، یگان‌های شبه‌نظامی حامی اسد و همچنین حزب‌الله لبنان و تیپ ابوالفضل عباس بخش کوچکی از سوریه فعلی را حفظ نماید و استراتژی خود را در سطح محدودی دنبال کند.

جمهوری اسلامی با این استراتژی دوسویه ممکن است در کوتاه‌مدت به موفقیتی دست یابد و درگیری نظامی را به درازا بکشاند، ولی سقوط رژیم اسد عمق استراتژیک تهران را به‌شدت محدود خواهد کرد. علاوه بر این بخش کوچکی از سوریه تحت کنترل یگان‌های باقی‌مانده ارتش فعلی و شبه‌نظامیان، میزان بازدارندگی جمهوری اسلامی به میزان زیادی کاهش خواهد داد و در درازمدت نیروهای مخالف اسد زیر پای جمهوری اسلامی را خالی خواهند کرد.

در حالی که اسد کنترل سوریه را به تدریج از دست می‌دهد جمهوری اسلامی مجبور خواهد شد به ارزیابی سرمایه‌گذاری سنگین خود در سوریه بنشیند و بین ادامه این سرمایه‌گذاری یا تعمیق و تقویت شبکه‌هایش در دیگر نقاط منطقه یکی را انتخاب کند.