نورافکن‌های حسینیه، چهره‌پردازی «آقا» و صنعت مقدس‌سازی

روحانیت شیعه از معدود اقشاری در جامعه ایران است که هم به منافع صنفی خود به خوبی وقوف دارد و از آن‌ها با دقت و پیگیری دفاع می‌کند و هم از روش‌های مناسب و کاملا دنیوی برای تداوم‌بخشی به این منافع بهره گرفته است. یک حوزه بسیار مهم برای تداوم‌بخشی به این منافع، به جریان انداختن و روغن‌کاری صنعت مقدس‌سازی برای عوام و درست کردن منزلت اجتماعی از این طریق است.

این صنعت با ۱) ساخت و ساز اماکن مقدسه، ۲) رونق بخشیدن به تجملات چشمگیر (مثل گنبد‌ها و درهای طلایی برای بقاع مربوطه)، ۳) صحنه‌سازی و صحنه‌آرایی و چهره‌پردازی، ۴) امامزاده‌سازی، ۵) فاصله‌اندازی و ۶) هویت‌سازی توانسته است بخشی قابل توجه از منابع کشور را به سمت صنفی که در حال از دست دادن منزلت اجتماعی خویش و کاهش نیاز به خدمات آن است بکشاند.

ساخت و ساز

بقاع مشهور به متبرکه موجود هیچ‌ گاه کافی نیستند. صنعت مقدس‌سازی برای ایجاد تنوع فضایی و جذب باورمندان تازه همواره به فضاهای تازه نیاز دارد. درست کردن شجره‌نامه و حدیث و انتساب به ائمه نیز با یک خواب یا تفسیر تازه از متون موجود ممکن می‌شود. در این مقدس‌سازی‌ها نیز انتساب به ائمه هیچ نیازی به دلیل و سند ندارد و اصولا آن‌ها که به تقدس نیاز دارند دلیلی طلب نمی‌کنند: «مسجد مقدس جمکران از مساجد و مقامات مشرفه به عنایات حضرت بقیة‌الله ارواح ‌العالمین‌ له ‌الفداء است؛ هم از جهت اصل بنا که بر حسب نقل بزرگان حدیث از کتاب تاریخ قم و قبول اعاظم علما و اعتماد آن‌ها بر آن، به امر حضرت بنا شده و از آن زمان تا حال خلفا عن سلف آن را پذیرفته و شرف حضور و نماز و عبادت در آن را مغتنم شمرده‌اند و هم از جهت معجزات باهره‌ای که در آن به ‌واسطه توسلات به آن حضرت وقوع یافته و تشرف بعضی که اجمالا معلوم و مسلم است و مثل توا‌تر معنوی است.» (صافی گلپایگانی در پاسخ به یک استفتا در مورد مسجد جمکران، تابناک، ۷ دی ۱۳۸۹) تاریخ قم و قبول علما و نقل معجزات هیچ یک انتساب به امام زمان را اثبات نمی‌کند، مگر نیاز گروهی به چنین مکانی برای توسل.

وجود امکنه‌ای دیگر از این جنس نیز چیزی را اثبات نمی‌کند مگر نیاز باورمندان به چنین مکان‌هایی برای تمسک و دعا: «و بالجمله فضیلت و موقعیت و انتساب آن به حضرت ثابت است، چنان‌که در بعض مناطق دیگر نیز اماکن و مقامات مقدسه وجود دارد که همه به عنوان مقام و ناحیه مقدسه عنوان می‌شوند؛ علاوه بر سرداب اشرف و اقدس سامره که حتی بعض خلفای بنی‌عباس مثل الناصرلدین‌الله به آن معتقد بوده و معجزات بزرگ در آن دیده شده است، مقام معروف دیگر، مقام حضرت مهدی علیه‌السلام در وادی ‌السلام است که در کشف الاستار معجزه باهره‌ای را که شک در وقوع آن نیست نقل می‌نماید و هم‌چنین مقام آن حضرت در حله نیز از این مقامات و مشاهد مقدسه است.» (صافی گلپایگانی در پاسخ به یک استفتا در مورد مسجد جمکران، تابناک، ۷ دی ۱۳۸۹)

طلای مقدس

آن چه فقرا و اغنیا را به اماکن مقدسه می‌کشاند مشاهده کالاهایی است که آرزوی آن را دارند. اماکن ظاهرا مقدسه این کالا‌ها را به صورت انبوه در گنبد‌ها و درهای طلایی و نقره‌ای در معرض دید فقرا و دینداران ثروتمند یا آزمند قرار می‌دهند. این تلاش برای به کار بردن طلا در اماکن مذهبی در سال‌های قبل از تشکیل حکومت دینی عمدتا با کمک‌های مردمی صورت می‌گرفت، اما اینک درآمدهای نفتی است که به گنبد و درهای طلا و نقره تبدیل می‌شوند. ساخت و تزیین اماکنی که برای آن‌ها وجه تقدس ساخته و پرداخته می‌شود همواره ابزاری برای نهادینه کردن دین و تداوم فرهنگ دینی و دین‌داری و ایجاد اشتغال برای روحانیون به عنوان متولی و عضو هیئت امنا بوده است.

با همین دیدگاه، یکی از ماموریت‌های دیوان‌سالاری دینی در حکومت دینی ساختن سازه‌هایی با طلای مقدس است: «ساخت ضریح حبیب‌ بن‌مظاهر و ابراهیم مجاب در کربلای معلی توسط ستاد بازسازی در دست اجراست؛ این ۲ ضریح در ایران در حال ساخت است.... همچنین ۱۳ در طلای حرم حضرت اباعبدالله الحسین در حال ساخت است و در نجف اشرف نیز ۸ در طلای حرم حضرت امیرالمؤمنین توسط ستاد در حال ساخت است.

... قصد ستاد بر این است که تمام درهای چوبی حرم امام حسین‌ تعویض و در‌های طلا جایگزین آن شود که تاکنون ۱۰ در طلا برای حرم امام حسین‌ ساخته شده و ۱۳ در طلا نیز در حال ساخت است. همچنین درهای کوچک داخل رواق‌ها به حرم نیز با نقره در حال ساخت است... گنبد طلای امام جواد‌ و موسی‌ بن جعفر‌ با ۳ گلدسته به اتمام رسیده، سنگ‌‌کاری صحن حرم کاظمین نیز تمام شده و کاشی معرق و رواق‌های حرم در حال انجام است. همچنین سنگ‌ کاری داخل حرم امامین کاظمین تاکنون ۲۰ درصد پیشرفت داشته و مسجد صفوی در قسمت بالای سر حرم نیز ۳۰ درصد از عملیات بازسازی و توسعه آن انجام شده است.» (علیرضا فداکار، معاون اجرایی ستاد بازسازی عتبات عالیات، پایگاه اطلاع‌رسانی حج، ۵ دی ۱۳۸۹)

نور‌پردازی و ریش نقره‌ای

مردمی که از سر فلاکت یا زیاده‌خواهی به بار عام ولایت فقیه می‌آیند و آورده می‌شوند باید با بازیگری پیچیده در زرورق تقدس روبه‌رو شوند. از همین جهت از بیشترین نور در حسینیه امام خمینی برای القای احساس نورانی بودن «آقا» استفاده می‌شود. در اتومبیلی که خامنه‌ای را در شهر قم حرکت می‌داد نیز سقف خودرو از داخل با ورقه‌های منعکس‌کننده نور پوشانده شده و نورافکنی در قسمت جلو در داخل تعبیه شده بود تا با انعکاس نور، ولی فقیه به نظر خلائق نورانی بیاید (موضوع نور‌پردازی با توجیه نیاز عکاسان به نور داخلی در رسانه‌های نزدیک به حکومت تایید شده است).

همچنین ریش‌های «آقا» بلافاصله پس از رسیدن به مقام رهبری با بی‌رنگ کننده و رنگ نقره‌ای سفید می‌شوند تا وانمود شود که ریش «آقا» در خدمت به اسلام سفید شده و وی در قالب تصور مردم از «پیر» دانا و عارف جای گیرد.

امامزاده‌سازی

حکومت دینی برای ایجاد خلل در فضای ذهنی سکولار در دانشگاه‌ها به دفن بازمانده‌های اجساد دوران جنگ در محیط‌های دانشگاهی اقدام کرده است تا قبور آن‌ها را به «امامزاده»‌هایی نو در این فضا‌ها تبدیل کند و این مکان‌های «مقدس‌شونده» به محلی برای دخیل بستن و نیز گردهمایی‌های سیاسی- مذهبی بسیجیان تبدیل شوند.

تولیت این آستان‌های قدس نیز طبعا به دست بسیج و نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها خواهد بود و از این طریق این نهاد‌ها می‌توانند بودجه‌هایی را دریافت کنند یا مراسمی را برگزار نمایند. مقامات جمهوری اسلامی به خوبی به این نکته واقف‌اند که امامزاده‌های ایران که حدود هشت هزار در هشت هزار روستا و شهر کشور هستند همه نمی‌توانند فرزندان ائمه بوده باشند و اگر در دوره‌ای این امکنه به تدریج قدسیت یافته‌اند حکومت نیز می‌تواند مکان‌های تازه‌ای را با تمسک به جنگ و شهادت قدسیت ببخشد.

روحانی/غیرروحانی

روحانیت با نامیدن خود به روحانی از ابتدا میان خود و غیرخود فاصله منزلتی و به تبع آن فاصله طبقاتی ایجاد می‌کند. با همین فاصله‌اندازی است که مردم باید در برابر آن‌ها از حقوق خود بگذرند (مثلا خانم‌ها حجاب داشته باشند یا آن‌ها را در صدر بنشانند یا احترام کنند) و آن‌ها نباید در برابر مردم از حقوق خود بگذرند یا حداقل حقوق آن‌ها را رعایت کنند. هویت اجتماعی روحانیت بر ساخته مجموعه‌ای از این تبعیض‌های ناشی از فاصله‌اندازی است. این فاصله‌ها وقتی با سیاست آمیخته شد به نظام جمهوری اسلامی که تبعیض و امتیاز در آن نهادینه شده می‌انجامد.

هویت‌سازی

«سید» بودن یا انتساب خانوادگی به خاندان پیامبر برای دارندگان این انتساب در یک جامعه مبتنی بر روابط خویشاوندی و قبیلگی منزلت‌آور بوده است. در بازاری که دولت دینی برای منزلت مذهبی ایجاد کرده طبعا «سید» بودن کالایی قابل توجه است. از این جهت نه تنها در دوره‌هایی از تاریخ ایران «سیادت» خرید و فروش می‌شده، در حکومت دینی «سید» بودن با تقلب و جعل به دست می‌آمده است. بهترین نمونه‌های این امر ادعای سیادت احمدی‌نژاد توسط برخی از هواداران دولت و گذاشتن قید سیادت پیش از نام جهرمی، وزیر کار دولت، بوده است.

بنا به گفته مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزیر کشور در دولت خاتمی، «حکم ‏استانداری وی در فارس به نام «علینقی جهرمی» صادر شد، اما امروز او به نام «دکتر سید محمد جهرمی» سمت وزارت کار را ‏اشغال کرده است. [وی] باید توضیح دهد در چه سالی و چگونه «سید» شده است؟» (موج سوم، ۱ آبان ۱۳۸۷)

صنعت مقدس‌سازی با تلاش چند قرنه روحانیت و نهادهای دینی آن چنان با فرهنگ مردم ایران درآمیخته است که جدا کردن آن‌ها نیازمند جراحی‌های تحلیلی عمیق است. سال‌ها طول خواهد کشید تا تک‌تک مردم ایران این نکته را با گوشت و پوست و خون خود دریابند که تبعیض و امتیازات موجود در بخش‌هایی ناشی از مقدس‌سازی‌هاست.