مقاومت کوبانی حاصل«پروژه های خود مديريتی زنان»

  • احسان مهرابی

تصوير متفاوتی که زنان شهر کُرد نشين کوبانیِ سوريه در چند ماه گذشته از زنان کُرد ارائه کرده اند، شايد دليل و فرصتی بود که «پروژه زنانِ کانون پناهندگان سياسی در برلين» برنامه امسال روز جهانی زن را به «تجربه زنان کُرد درروژاوا» (کردستان سوريه )اختصاص دهد.

سخنرانان اين برنامه اما معتقد بودند که مقاومت زنان در کوبانی نه پديده‌ای آنی و کوتاه مدت، بلکه حاصل حدود ۳۰ سال سازماندهی و «پروژه‌های خودمديريتی زنان» بوده است، به گونه‌ای که «حتی اگر هيچ مردی درکوبانی وجود نداشت زنان اين شهر امکان مقاومت در برابر گروه داعش را داشتند.»

مها المحمد، عضو حزب اتحاد دموکراتيک، (حزب چپگرايان کرد يا PYD) دراين نشست از پروژه‌هايی گفت که به صورت مستقل از دولت‌ها در«روژاوا» (کردستان سوريه )برای زنان اجرا شده است. پروژه‌هايی که او از آنها به عنوان پروژه‌های «خود مديريتی زنان» نام برد.

به گفته خانم المحمد،«آکادمی زنان» دراين منطقه به زنان آموزش می دهد و برای آنان امکان مشارکت و کار در پروژه های اقتصادی را هم فراهم می کند.کار درکارخانه،زراعت و مکانهايی مانند نانوائيها که زنان پيش از اين امکان کار کردن درآنها را نداشته اند.

او يادآور شد که هر چند که اين پروژه ها به صورت مستقل از دولتها اجرا شده اما زنان فعال دراين پروژه ها ارتباطات ديپلماتيک با سازمانهای زنان در اروپا نيز دارند، به گونه ای که برای اين پروژه‌ها ۵۰۰ هزار يورو از افراد و نهادهای داوطلب کمک جمع آوری شده است.

به گفته خانم المحمد،دراين آکادمی، زنان برای« دفاع مشروع از خود تحت شرايط کردستان سوريه »آموزش نظامی هم می بينند.
او از ۳۳ قانون به عنوان دستاوردهای زنان «روژاوا» (کردستان سوريه ) نام برد که ممنوعيت دو همسری مردان، ممنوعيت ازدواج دختران زير ۱۸ سال و ازدواجهای اجباری از جمله آن‌ها است.

سخنرانان نشست روز جهانی زن در برلين همچنين يادآور شدند که حرکت زنان در «روژاوا» (کردستان سوريه ) وابسته به گروه های کُردِ مسلح مخالف دولتهای مرکزی در ترکيه و سوريه است و به لحاظ ايدئولوژيک نيز خود را در «سنت فکری چپ» تعريف می کند.

«سهم زنان از احزاب کرد »

فاطمه کريمی، دکترای جامعه شناسی عمومی مدرسه عالی علوم اجتماعی پاريس،ديگر سخنران نشست مراسم روز جهانی زن در برلين،محور اصلی سخنان خود را به عضويت زنان در احزاب سياسی کُرد اختصاص داده بود.

او با اشاره به «مبارزات» کُرد ها برای دستيابی به حقوق سياسی و مدنی گفت که در اين «مبارزات هميشه اين رهبران مرد بوده‌اند که مبارزات را هدايت می‌کرده‌اند و زنان هميشه نقش حاشيه‌ای داشته‌اند. »

به گفته خانم کريمی، همچنين دراين«مبارزات» هميشه حقوق زنان در حاشيه قرار داشته و اولويت با مسائل ديگری چون مسائل سياسی بوده است.

اين فعال و محقق حوزه زنان از نگاه «شک آلودِ» فمينستها به موضوع« فمينسم و ناسيوناليسم » گفت.نگاهی که زنان را حاضرانِ غايب مبارزات ناسيوناليستی می داند و معتقد است،زنان در مبارزات ناسيوناليستی و يا مبارزات سياسی بيشترين نقش را دارند اما کمترين سهم را می‌برند چرا که دراين مبارزات اولويت به مسائل ديگر داده می شود و مسائل زنان هميشه به حاشيه می رود.
خانم کريمی درهمين حال تاکيد کرد: « برای داشتن دولت مدرن از زنان خواسته می‌شود که مدرن و آموزش ديده باشند. درعين حال از آنان خواسته می شود که آداب و رسوم و فرهنگ و لباس خود را حفظ کنند.دراين حالت زنان دچار تناقض جايگاه می‌شوند. از يک طرف سنتی و از يک طرف مدرن. »

او «تقسيم کار جنسيتی» را از ديگر ويژگيهای مبارزات ناسيوناليستی ذکر کرد و افزود که دراين مبارزات هميشه بايد مردان از ملت و سرزمين دفاع کنند و زنان بيشتر به کارهای حاشيه‌ای مانند فرزند آوری مشغول باشند.

به گفته خانم کريمی، با ظهور جنبشهای چپ گرايانه در کردستان ايران و کردستان ترکيه در دهه ۸۰ ميلادی از جمله تشکيل سازمان زحمتکشان کومله در کردستان ايران و حزب کارگران کردستان (پ کا کا)در ترکيه بحث حضور زنان در احزاب سياسی نيز مطرح شد.
اين فعال و محقق در حوزه زنان اضافه کرد: «تا قبل از اين مرحله تنها زنان خانواده‌های مهم و يا همسران مردان مهم مطرح می‌شدند برای نمونه زن قاضی محمد همزمان با تشکيل جمهوری مهاباد مطرح شد. اما با ظهور جنبش چپ درکردستان زنان از همه طبقات برای اولين بار مطرح می‌شوند. »

«ساختار مردانه» کومله

او با اشاره به شروع درگيريها بين دولت ايران و احزاب کُرد درسالهای ابتدايی پس از انقلاب اسلامی ،افزود: « با عقب نشينی احزاب کومله به سمت مناطق روستايی، زنان زيادی که در فعاليت علنی حزب کومله شرکت کرده بودند نيز همراه اين حزب عقب نشينی می‌کنند و به صورت ناخواسته زنان وارد مبارزات مسلحانه می‌شوند. تا اين دوره پشمرگه بودن، مبارزه و زندانی شدن فقط مخصوص مردان است اما از اين دوره زنان هم اين نقش‌ها را بر عهده می‌گيرند.»

به گفته خانم کريمی، در ميان کشته شدگان حزب کومله نام ۱۰۳ زن مطرح شده است.
وی درعين حال با يادآوری اينکه حزب کومله يک حزب چپ بود، افزود: « برای احزاب چپ مهم بود که به فرهنگ خلق‌ها احترام بگذارند و حزب کومله متاسفانه فرهنگ سنتی کرد‌ها که خيلی ضد زن بود، را زير سئوال نمی برد. »

فاطمه کريمی تاکيد کرد که عليرغم تلاش‌ها، ساختار حزب کومله مردانه باقی می‌ماند و حتی بعد‌ها که اين حزب در اتحاد با احزاب ديگر،حزب کمونيست ايران را تشکيل می‌دهند باز هم روند دستيابی زنان به قدرت محدود می‌شود. به گونه ای که حزب کومله برای اولين بار در سال ۲۰۰۰ يک زن را در شورای مرکزی خود قبول می‌کند و در حزب کمونيست ايران هم يک زن در سال ۹۲ وارد شورای مرکزی می‌شود.

او اضافه کرد: « احزاب چپ دراين دوره احساس می‌کردند با رسيدن به سوسياليسم بحث زنان هم به صورت اتوماتيک وار حل می‌شود. »

حضور زنان در حزب کارگران کردستان (پ کا کا)
اين محقق سپس با اشاره به ظهور حزب کارگران کردستان (پ کا کا) در ترکيه يادآور شد که در اولين کنگره اين حزب دو زن به نامهای« سکينه جان سيز» و «کثيره ييلدريم» حضور داشتند.

او با اشاره به تحليلی که عبدالله اوجالان، رهبر حزب کارگران کردستان (پ کا کا) در« مانيفست زنان کُرد » ارائه داده است افزود: «او دراين تحليل يک اعتماد به نفس به کرد‌ها و زنهای کُرد می‌دهد و جايگاه زنان کُرد را برجسته می‌کند اما متاسفانه دچار ذات گرايی می‌شود و می‌گويد که زن الهه مقدس است و مرد‌ها خشونت را به وجود آوردند. »

فاطمه کريمی با اشاره به رشد حضور زنان در حزب کارگران کردستان (پ کا کا)ياداور شد که طبق آمارها ۲۰ درصد از نيروهای فعال حزب کارگران کردستان(پ کا کا) در سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۴ زن بوده اند درحالی که در سال ۸۷ اين آمار يک درصد بوده است.

او درعين حال گفت که اين حزب تا سال ۲۰۱۳ که بحث «رهبری مشترک» مطرح می‌شود رهبر زن نداشته است.

خانم کريمی درنهايت نتيجه گرفت که زنان از فرصت موجود دراين حزب بهره گرفته و قدرت خود را بر حزب تحميل کرده اند.