از ولایت فقیه تا حزب‌الله لبنان؛ نگاهی به آرای سیاسی علامه فضل‌الله

سيد محمد حسين فضل الله، مرجع عالى شيعيان لبنان، روز يكشنبه در سن ۷۴ سالگى و بر اثر خونريزى شديد معده در بيمارستانى در جنوب بيروت درگذشت. او در سال ۱۹۳۵ در نجف عراق به دنيا آمد و در سن ۹ سالگى تحصيلات حوزوى خود را در همين شهر آغاز كرد، در سن ۱۷ سالگى به لبنان سفر كرد و پس از مجددا در سال ۱۹۶۶ به لبنان بازگشت و تا زمان مرگ در اين كشور ماند.

سيد محمد حسين فضل الله در طول حيات خود بيش از ۷۰ عنوان كتاب منتشر كرد كه حاوى ديدگاه هاى او در ارتباط با اسلام، سياست و زنان است.

اين روحانى بلندپايه همچنين چندين مدرسه علوم دينى و موسسه هاى خيريه تاسيس كرد كه براى افراد فقير خدمات اجتماعى و پزشكى ارائه مى كنند. وی از منتقدان سرسخت سیاست‌های آمریکا بود. این روحانی بلندپایه شیعه در طول عمر خود فتواهاى مهمى نیز صادر كرد.

در گفت‌وگو با دو صاحب‌نظر در امور فقهی و دینی در مورد زندگی و ویژگی‌های علامه فضل‌الله پرسیده‌ایم.


محمد جواد اکبرین، روزنامه‌نگار و دین‌پژوه در مورد او به رادیو فردا می‌گوید: دوران مختلف زندگی علامه فضل الله را باید از جهات گوناگونی نگریست، و شخصیت او را تفسیر کرد. او شخصیتی چند وجهی داشت که فکر می کنم متناسب با جامعه متکثر و متنوع لبنان بود.

او به لحاظ فقهی از سال ۶۶ که از نجف اشرف و از محضر بزرگانی چون آیت الله خویی و آیت الله حکیم به بیروت برگشت، فقیهی متفاوت اندیش در حوزه فقه بود. اما در حوزه سیاست بسیار حساس و در عین حال منتقد به سیاست های قدرت های بزرگی چون آمریکا در حوزه خاورمیانه بود.

اما او نسبت به جمهوری اسلامی – به عنوان تنها حکومت شیعی- نگاهی توام با اتحاد و انتقاد داشت. به لحاظ تاسیس نظام جمهوری اسلامی و اصل انقلاب اسلامی به رهبری آیت الله خمینی، بسیار موافق بود و این حرکت را باعث عزت مسلمانان می دانست.

اما به دوران بعد از آیت الله خمینی انتقاد داشت. به ویژه به جایگاه ولایت فقیه و شخص آیت الله خامنه ای به لحاظ حضور در این جایگاه انتقاد داشت.

دلایل جدایی فکری و زاویه پیدا کردن آیت الله محمد حسین فصل الله با جمهوری اسلامی در زمان حکومت آیت الله خامنه ای چه بود؟

دو نکته بسیار جدی وجود داشت. نکته اول اینکه ایشان اساسا آیت الله خامنه ای را دارای مرتبه فقهی که سزاوار مرجعیت و ولایت باشد، نمی دانست.

بنده از خود ایشان شنیدم که معتقد بود آیت الله خامنه ای تا قبل از رحلت آیت الله خمینی ، مقلد بود. ایشان از این ماجرا مطلع بود. می پرسید چطور یک مقلد در فاصله پس از یک سال درگذشت آیت الله خمینی، تبدیل به یک فقیه و مجتهد می شود و به مقام مرجعیت می رسد؟

او معتقد بود این اتفاق، یک اتفاق سیاسی است که به سیر علمی و سنتی فقاهت و مرجعیت آسیب می زند.

نکته دوم نوع تعامل جمهوری اسلامی با حزب الله لبنان بود. ایشان معتقد بود که حزب الله باید با جامعه لبنان، بومی رفتار کند و شرایط لبنان را در نظر بگیرد. ولی دیکته و سرمشقی که جمهوری اسلامی برای حزب الله تدوین کرده بود و حزب الله مو به مو در حال عملی کردن آن بود، با شرایط بومی و فرهنگی لبنان سازگار نیست. اگر چه ایشان در حوزه مقاومت در مقابل اسرائیل با حزب الله هم نظر بود.

او نسبت به جمهوری اسلامی – به عنوان تنها حکومت شیعی- نگاهی توام با اتحاد و انتقاد داشت. به لحاظ تاسیس نظام جمهوری اسلامی و اصل انقلاب اسلامی به رهبری آیت الله خمینی، بسیار موافق بود و این حرکت را باعث عزت مسلمانان می دانست. اما به دوران بعد از آیت الله خمینی انتقاد داشت. به ویژه به جایگاه ولایت فقیه و شخص آیت الله خامنه ای به لحاظ حضور در این جایگاه انتقاد داشت..
آقای سعد حریری، نخست وزیر لبنان در پیامشان برای درگذشت آیت الله فضل الله، ایشان را صدای اعتدال جامعه لبنان خواندند. شما چه تفسیری از این حرف دارید؟


در طول دوران زندگی ایشان در لبنان، آراء فکری و فقهی ایشان متناسب با جامعه متنوع لبنان بود. مثلا در میان فقیهان شیعه که بسیاری از آنان معتقدند غیر مسلمانان، پاک نیستند. و یا برخی از آنها که متفاوت با فقهای پیشین می اندیشند و معتقدند که کلا اهل کتاب و کسانی که پیرو کتاب آسمانی هستند، پاکند، اما آقای فضل الله بر این باور بود که نباید انسانها را از لحاظ پاکی و ناپاکی با ادیان و مذاهبشان سنجید. چرا که انسان ذاتا پاک است. و ملاک طهارت در انسان را باید در روح او جستجو کرد، نه در دین و مذهب او. به همین جهت، گروه های مختلف لبنانی و ادیان و مذاهب مختلف در لبنان برای ایشان احترام ویژه ای قائل بودند.

به نظر شما آیت الله فضل الله در فضای مذهبی – سیاسی لبنان چه میراث فکری از خود بر جای گذاشت؟

من فکر می کنم این اواخر ایشان با همه انتقادهایش به نظام جمهوری اسلامی، برای اینکه در این انتقاد، اصل نظام را هدف نگیرد و هم صدا با برخی از قدرت های منطقه ای که مورد انتقاد ایشان بودند، نشود، در مواجهه با نظام جمهوری اسلامی احتیاط می کرد. این احتیاط باعث شد که فضایی از تردید در اطراف ایشان به وجود بیاید. من معتقدم که خاطره این تردید به لحاظ سیاسی باقی خواهد ماند.

اما به لحاظ فقهی و فکری ، آراء متفاوت و روشن ایشان، احترام ویژه ایشان به انسان و آزادی و اخلاق و به ویژه اخلاق که همیشه مورد تاکید شان بود، در فضای فکری و فرهنگی لبنان، به ویژه شیعیان لبنان باقی خواهد ماند.

***

ایلیا جزایری خبرنگار حوزه خاورمیانه که هم در عراق و هم در بیروت سکونت کرده است، در مورد آخرین ماه‌های زندگی شیخ فضل‌الله و واکنش شهروندان شیعه لبنان پس از مرگ او به رادیو فردا می‌گوید: علامه سید محمد حسین فضل الله، از مراجع بزرگ شیعیان در لبنان بود، که از حدود سه ماه پیش به عارضه قلبی دچار شد. از آن زمان تا کنون حال جسمی ایشان خیلی مساعد نبود و در این مدت فقط سه بار موفق شد تا در خطبه های نماز جمعه شرکت کند.

اما از روزجمعه ایشان به طور کامل به حالت اغماء رفت. اگر چه وضعیت جسمی شان ثابت بود، تا اینکه در ساعات بامداد امروز در بیمارستان بهمن واقع در ناحیه جنوبی شهر بیروت فوت کرد و ناحیه ضاحیه جنوبی شهر بیروت به طور کامل به حالت تعطیل درآمد. در این منطقه حالت سکوتی حکمفرما شده و مردم دور مسجد و بیمارستان تجمع کرده اند، تشیع جنازه ایشان روز سه شنبه بعد از نماز ظهر برگزار شده و ایشان در مسجد حسنین دفن خواهند شد.

علامه فضل الله به عنوان شخصیتی که جزو مراجع تقلید بود، همیشه سعی می کرد در موضع گیری هایش، مسئله وحدت ملی لبنان را حفظ کند. او بارها و بارها بر لزوم وحدت بین شیعه و سنی و لزوم وحدت بین مسلمان و مسیحی تاکید می کرد و همواره محل رجوع تمام گروه های لبنانی برای مشورت بود.
آقای سعد حریری، نخست وزیر لبنان، علامه فضل الله را صدای اعتدال جامعه مذهبی لبنان خطاب کرده اند، به اعتقاد شما این حرف به چه معناست؟


در جامعه داخلی لبنان علامه فضل الله همیشه سعی می کرد جانب میانه را رعایت کند. جامعه لبنان یک جامعه به شدت طایفه ای است. عمده مردم، گرایشان سیاسی خود را بر اساس گرایشات طایفه انتخاب می کنند.

شیعیان، سنی ها و مسیحیان نگاه می کنند ببینند بزرگان شیعه، سنی و مسیحی، چه مواضعی اتخاذ می کنند. ولی علامه فضل الله به عنوان شخصیتی که جزو مراجع تقلید بود، همیشه سعی می کرد در موضع گیری هایش، مسئله وحدت ملی لبنان را حفظ کند. او بارها و بارها بر لزوم وحدت بین شیعه و سنی و لزوم وحدت بین مسلمان و مسیحی تاکید می کرد و همواره محل رجوع تمام گروه های لبنانی برای مشورت بود.

علامه فضل الله در سال گذشته در نامه ای که خطاب به رئیس جمهور آمریکا، آقای باراک اوباما نوشتند، موضع ضد اسرائیلی خود را حفظ کردند، اما در عین حال با نگارش این نامه یک جور فاصله ای هم بین ایشان و حزب الله لبنان ایجاد شد، نظر شما در این مورد چیست؟

علامه فضل الله در اوایل تاسیس جنبش حزب الله لبنان در سال ۱۹۸۲ ، خیلی به تشکیلات این جنبش نزدیک بود. در سال های اولیه، به عنوان پدر معنوی حزب الله به حساب می آمدند.

اما در سال های بعد، اختلافاتی پیش آمد، از جمله اینکه علامه فضل الله، اصل ولایت فقیه را قبول نداشت. این باعث ایجاد یک فاصله بزرگ بین ایشان و حزب الله لبنان شد و حتی بحث های مختلفی در محافل تندرویی که علیه ایشان موضع گیری می کردند، درباره مرجعیت ایشان به وجود آمد.

اما ایشان با موضع گیری هایی که می کرد همیشه احترامشان محفوظ بود. البته سال هایی بود که موضع گیری ها علیه ایشان شدت گرفت. اما کم کم این موضع گیری ها کاهش یافت. همان طور که گفتم عمده اختلاف ایشان با رهبران ایران و رهبران حزب الله بر سر اصل ولایت فقیه بود.