محمد حقوقی؛ «کی مرده، کی به‌جاست؟»

  • مهرداد قاسمفر

محمد حقوقی ، شاعر، نویسنده و منتقد

هفته‌ای که پشت سر گذاشتیم مصادف با واقعه ای بود که در حوزه فرهنگ و هنر و ادبیات ایران اتفاق مهمی محسوب می شد. «خاموشی محمد حقوقی ، شاعر ، نویسنده و منتقد برجسته ایران ».

محمد حقوقی بیش از نیم قرن از زندگیش را بر فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم نهاد. این شاعر و نویسنده و منتقد معاصر ، به جز شاعری ، از سوی اغلب چهره های ادب امروز بعنوان مهمترین منتقد ادبیات معاصر ایران شناخته شده است.

محمد حقوقی متولد ۱۳۱۶ در اصفهان بود و از سالهای ۱۳۳۰ ، اشعار خود را در مهمترین نشریات آن زمان به چاپ رساند. او بعد از اتمام تحصیلاتش به اصفهان – زادگاهش – بازگشت و در کنار کسانی همچون هوشنگ گلشیری ، احمد میر اعلایی، ابوالحسن نجفی، محمد کلباسی ، جلیل دوستخواه و بسیاری دیگر، هم با انتشار آثارش و هم با نشر جنگ فرهنگی اصفهان نقش موثری در رونق ادبیات معاصر ایران به جای گذاشت.

دستکم سه مقاله ماندگار به نامهای « کی مرده ، کی بجاست ؟» ، «از سرچشمه تا مصب » و « از نشان دادن تا شعر» در دهه چهل از او به چاپ رسیدند که نقشی ماندگار در ادبیات ایران ایفا کردند.

شعر حقوقی اگر چه دیریاب و لایه لایه است اما برای کسانی که برای رسیدن به لایه های شعر او تامل و حوصله کنند تاثیرات بسیار عمیقی از خود بجای گذاشته است . در این برنامه با دکتر جلیل دوستخواه که خود از چهره های فرهنگی و از شاهنامه پژوهان به نام ایران است و در دهه چهل و در کنار محمد حقوقی از بنیانگذارن جنگ ادبی اصفهان بوده و هم از معرفی کنندگان شعر حقوقی و داستان گلشیری به سایر نشریات سراسری پایتخت بوده است همراه می شویم.

جلیل دوستخواه
آقای دوستخواه، لطفا به ما بگویید که فکر انتشار جنگ ادبی اصفهان از کجا شروع شد؟


جلیل دوستخواه :
شهر اصفهان در زمینه توجه به ادبیات دارای یک پیشینه بسیار طولانی است . که هنوز هم ادامه دارد. انجمن های ادبی بسیاری در این شهر برپا بود. منتها بیشتر انجمن های ادبی حول وحوش محور ادبیات کلاسیک می چرخید و آنها اصلا شعر جدید را به رسمیت نمی شناختند. یعنی از نیما به بعد را جدی نمی دانستند.

ولی گروهی از جوانان که بنده هم از جرگه آنان بودم و همچنین زنده یاد محمد حقوقی هم یکی از چشمگیرترین آنها بود به این فکر افتادیم که تا کی باید مستعمره انجمن های ادبی کلاسیک باشیم ؟ و علاقمند بودیم که سایر رشته های ادبی چون داستان و قصه و شعر و نمایش معاصر از نیما به بعد را هم بررسی کنیم . با این ایده که خودمان را از آن تگناه های انجمن های ادبی کلاسیک بیرون بکشیم این کار را شروع کردیم.

اولین شماره جنگ ادبی اصفهان را در تابستان سال ۱۳۴۴ منتشر کردید؟

بله ، کاملا درست است . بعد از این اتفاقاتی افتاد که منجر به وقفه هایی در این کار شد . دوستانی که جنگ را منتشر می کردند بعضا در حد خودشان کار سیاسی هم می کردند . کسانی مثل گلشیری و چند تن دیگر وارد حوزه سیاست شده زندان و شکنجه هم شده بودند. بعد به جایی رسید که دوستان فکر کردند ما در یک خانه دور هم جمع می شویم و آثار ادبی را می خوانیم اما این آثار جایی منعکس نمی شود. فکر انتشار جنگ از همان جا آغاز شد.

اولین هیئت تحریریه جنگ ادبی اصفهان به نام شما ، هوشنگ گلشیری ، محمد کلباسی ، فریدون مختاریان و البته محمد حقوقی ثبت شده است

در جنگ ما به شیوه ای عمل می کردیم که هیچ کس مقام اول یا دوم یا مقام بالا نبود . هیچ کس هم حرف آخر را نمی زد. یک شیوه به تمام معنا دموکراتیک را دوستان بر مبنای تفکرات آزادیخواهانه شان و آزاد منشی شخصیشان بنا گذاشته بودند. اما حقوقی نقش بسیار چشمگیری در زمینه شعر و نقد شعر ایفا می کرد.

در همان سال‌ها نام‌های زیادی در خود اصفهان هم بودند که کارهایشان در جنگ اصفهان منتشر شد. کسانی همچون اورنگ خضرایی ، روشن رامی ، رستمیان ، کلباسی ، ابوالحسن نجفی ،احمد میراعلایی ، و ضیاء موحد.

بله . آقای ابوالحسن نجفی استاد ارجمند ، و زنده یاد احمد میر اعلایی که وجودشان در جنگ بسیار موثر بود. و در زمینه ترجمه آثار ادبی جهان تلاش می کردند و درهای ادبیات جهان را به روی جنگ باز کردند.

به اعتقاد شما انتشار جنگ ادبی اصفهان که در حوزه های شعر و ادبیات و داستان و ترجمه و نقد و بررسی و تقویت این حوزه ها عمل می کرد، چه تاثیری بر رشد ادبیات معاصر یک نسل به جای گذاشت؟

خیلی تاثیر گذاشت. این جریان نه تنها بر روی کسانی که در جنگ کار می کردند بلکه بعدها بر حوزه نشریات دیگر نیز اثرگذار بود.

بسیاری از شاعران برجسته زمانه در آن روزها همچون احمد شاملو، اخوان و رویایی نیز که در تهران زندگی می کردند کارهایشان را در جنگ ادبی اصفهان به چاپ می رساندند.

البته نه فوری و نه در زمان انتشار دفتر اول و دوم جنگ. به یاد می آورم گویا وقتی شاملو دفتر نخست جنگ را دیده بود غرو لندی کرده بود که «حالا هر کس که از راه میرسد جنگ ادبی در می آورد» البته این را هم باید بگویم که دفترهای اول کم مایه بود و زمانی منتشر شد که هنوز ابوالحسن نجفی و میر اعلایی از اروپا نیامده بودند. ولی طولی نکشید که همان شاملو و اخوان بعد از چاپ چند دفتر از جنگ ، بدون اینکه کسی درخواست و التماسی داشته باشد.

خودشان آثارشان را توسط دوستان فرستادند برای چاپ . اینها کمی زمان برد. تا زمانی که هم نسل جوان و هم نسلی که از ما ارشدتر بود به جنگ اطمینان پیدا کرد. آنها بیشتر با ابوالحسن نجفی همصدا بودند و شاید هم وقتی که ترجمه های درخشان نجفی را در جنگ دیدند به این نتیجه رسیدند که این جنگ را هر کسی که از راه رسیده در نیاورده است . در این جنگ آثار درجه اول نویسندگان فرانسه ترجمه و منعکس می شد . از دفتر سوم به بعد می شود گفت که جنگ ادبی اصفهان یک جنگ پیشرو ادبی بود. و هر چه به طرف جلوتر گام برمی داشت به اهمیتش افزوده می شد.

شماره یازدهم جنگ بعد از تغییر رژیم منتشر شد و از آن به بعد به دلیل شرایط ناهموار آن زمان ، انتشار جنگ ادامه پیدا نکرد و به دفتر یازدهم ختم شد.

مقاله «کی مرده ؟ کی به جاست » که بسیار هم مشهور شد آیا برای نخستین بار در این جنگ به چاپ رسید؟

بله . و این زمینه ای برای کارهای ادبی مستقل و جداگانه چه در حوزه ترجمه و چه در حوزه تالیف و پژوهش ادبیات شناسی و شعر ایجاد کرد. این مقاله بعدها دستمایه حقوقی برای نگارش کتاب مشهورش به نام «شعر نو از آغاز تا امروز » شد.

××××

«حقوقی شاعر ِ شاعران بود»


در ادمه به اصفهان می‌رویم تا با محمد رحیم اخوت گفت‌وگو کنیم. محمد رحیم اخوت داستان نویس و مقاله نویسی است که اهل ادبیات ایران با آثار متعدد او آشنایی دارند. داستان ها و مقالات او در نشریاتی همچون زنده رود به چاپ رسیده است.

آقای اخوت شما که از نزدیکان آقای حقوقی از سال‌های دور تا کنون بودید این چهره فرهنگی ایران را چگونه توصیف می کنید؟

رحیم اخوت: من فکر می کنم آقای محمد حقوقی علاوه بر اینکه یک شاعر متشخص و دارای سعه صدر و صاحب سبک د رادبیات معاصر و در حوزه شعر بود اما بیشترین تاثیری که بر روی مخاطبان شعر معاصر داشت از طریق نقدها و تفسیرهایی بود که در زمینه شعر معاصر بسیار راهگشا بودند و به صورت کتاب منتشر شده است.

حقوقی کسی بود که از ۴۵ سال پیش در تبیین راهی که نیما و پیروان نیما گشودند بیش از همه کوشید. حقوقی یک شاعر چند وجهی بود.

استاد ادبیات معاصر و ادبیات کلاسیک خصوصا در حوزه شعر بود. شاعر صاحب سبکی بود. و منتقدی بسیار دقیق و راهگشا بود
کاری که حقوقی در عرصه شناخت شعر معاصر فارسی نه تنها به نسل خودش و معاصرانش که به نسل امروز انجام داد، تصور نمی کنم هیچ کس دیگری تا به این درجه از تاثیرگذاری کرده باشد.

به‌رغم آثار فراوان او در زمینه تالیف شعر و آثار نقد ادبی و پیشتازی او در حوزه نقد به شیوه علمی، چرا محمد حقوقی به طور شایسته‌ای به جز در میان اهل قلم شناخته شده نیست؟

به قول آقای مجابی که بر سر مزار حقوقی سخن می گفت «حقوقی شاعر شاعران بود» مقصود ایشان این بود که بیش از آنکه مردم با شعر حقوقی آشنا باشند این شاعران هستند که می دانند حقوقی چه کرد؟ من از دید خودم در دو مقاله نسبتا مفصل که درباره بازخوانی شعر است و قبلا به چاپ رسیده، حرف‌هایم را کمابیش در این زمینه بیان کرده ام.

من فکر می کنم آقای حقوقی به این دلیل کمتر توجه مخاطب عام را جلب می کرد که ذهن بسیار پیچیده ای داشت . شعر حقوقی شعر آسانی نیست . شعر پیچیده ای است . این که این پیچیدگی نوعی حسن است یا عیب؟ بررسی اش با نقادان شعر است . اما این ویژگی شعر او بود که همه به آن معترفند.

شعر او به دلیل اشاره ها و نقب هایی که هم به شعر کهن و هم به شعر امروز می زد و همه چیزهایی که از دیدگاه و زندگی شخصی اش سرچشمه می گرفت و به اشاره می گفت ، و از کنار آن می گذشت دارای یک ویژگی است که نمی توان با یکی دو بار خواندن به آن رخنه کرد. شعر حقوقی به اعتقاد من به این دلیل کمتر مورد توجه و اقبال عمومی قرار گرفت.

در مراسم به خاکسپاری حقوقی در اصفهان چه گذشت؟

روز دوشنبه ایشان از دار دنیا رفت . و روز چهارشنبه پیکرش را از بیمارستان خورشید اصفهان به سمت باغ رضوان تشیع کردند. البته نه با جمعیت. بلکه جمعیت در گورستان باغ رضوان اصفهان گردآمده بودند. بعد از دفن ایشان خانم سیمین بهبهانی و آقای جواد مجابی در ستایش حقوقی حرف زدند و ویژگی های شعر او را برشمردند.

بعد هم آقای محمد کلباسی بخشی از شعرهای او را دکلمه کرد و روز جمعه نیز در دبیرستان سعدی که سال های سال حقوقی در آن دبیرستان حضور داشت مراسمی برگزار گردید.