شادی صدر؛ این بار برنده پروانه طلایی

شادی صدر

بعد از لاله طلایی حقوق بشر هلند، این بار نوبت به پروانه طلایی است که بر دوش شادی صدر بنشیند. شادی صدر حقوقدان و فعال حقوق بشر ایرانی است که چهارمین جایزه خود را در سال های ۲۰۰۹- ۲۰۱۰ کسب می کند. وی که پس از تحمل ۱۱ روز بازداشت در روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری اکنون در آلمان زندگی می کند، جایزه پنج هزار یورویی پروانه طلایی را به دلیل نمایش امیدبخش ترین و باابهت ترین فعالیت در فیلم «زنان در کفن» دریافت کرده است.

«زنان در کفن» فیلم مستند ساخته مشترک محمدرضا کاظمی و فرید حائری نژاد است. این مستند تلاش های چند فعال حقوق زنان در تهران و به ویژه شادی صدر را در کمپین قانون بی سنگسار را به تصویر کشیده است. شادی صدر از موسسان قانون بی سنگسار در ایران است. این کمپین از سال ۱۳۸۵ برای لغو قانون سنگسار و دفاع از متهمان به سنگسار تلاش می کرد که البته فعالیت های آن در سال های گذشته توسط جمهوری اسلامی ایران ممنوع شد.



محمدرضا کاظمی، یکی از دو کارگردان این فیلم به رادیو فردا می گوید: «این فیلم در مورد سازمان غیردولتی به نام راهی است که خانم صدر و همکارانشان تاسیس کرده بودند. چند سال پیش در دوره آقای خاتمی توانسته بودند مجوز بگیرند. فعالیت شان هم روی مبارزه با قوانین زن ستیز و تبعیض آمیز در ایران بود و مشخصاً سعی می کردند زن هایی که در ایران که در دادگاه به اعدام و بخصوص سنگسار محکوم شده بودند، را نجات بدهند و در کنار آن سعی می کردند اعتراض کنند اصلاً به وجود چنین قانونی مثل قانون سنگسار و سعی می کردند با کمپین های عمومی توجه را جلب کنند به این موضوع، به این امید که شاید این قوانین تغییر کند.»

نقش خانم صدر در این فیلم مستند چه بود؟

محمد رضا کاظمی: من چند هفته خانم صدر را همراهی کردم در موسسه اش و حتی در زندگی خصوصی اش در خانه اش با همسر و بچه اش و افرادی که سعی می کرد به آنها کمک کند، با همکارانش و جلساتی که داشتند. موضوع فیلم نگاهی است به بخشی از فعالیت سازمان غیردولتی و این زنهایی که آنجا کار می کنند.

آقای کاظمی پس از شرح اینکه زندگی شادی صدر در زمان ساخت این فیلم زندگی خیلی فعالی بود و اینکه با تلاش های فراوان کوشش داشت زنهایی را که به اعدام محکوم شده بودند نجات دهند، می گوید: «در این فیلم خانمی را داریم که در شیراز حکم سنگسار برایش صادر شده بود و یک سال در زندان گذرانده بود، که دعوت شده بود از سوی سازمان راهی و آمده بود تهران، خانم صدر با او دیدار می کند و او از دغدغه ها و نگرانی هایش و از اینکه تمام زندگی اش متلاشی شده است، و چه کابوسی داشته در زندان، صحبت می کند. بخشی از فیلم درباره دختری است به نام لیلا که به خاطر اینکه برادرانش به او تجاوز کرده بودند، حکم اعدام برایش صادر شده بود و خانم صدر و همکارانش توانسته بودند حکم را تغییر دهند. خانم صدر به دیدن این دختر رفت و ما با او رفتیم.»

آقای کاظمی ضمن توضیح اینکه چگونه در جریان ساخت این فیلم دیگر همکاران خانم شادی صدر نیز در فیلم حضور یافتند، از علل توجه سازمان های حقوق بشر جهانی به خانم صدر می گوید: «کاری که اینها انجام می دادند و امیدوارم بازهم فرصت پیدا کنند و انجام دهند، کار بسیار مهمی بود و بعضی ها از می پرسند برای چه این موضوع برایت جالب بود و چرا رفتی دنبال این موضوع. من می گویم کاری که اینها انجام می دهند، منافع مردها را هم در خود دارد. به خاطر اینکه سرنوشت ایران و آینده ایران به این حرکت ها وابسته است. به خاطر همین دولت آمریکا جایزه زنان شجاع جهان را به خانم صدر داده، دولت هلند جایزه لاله حقوق بشر را به او داد و این جوایز دیگر که اشاره کردید.»

محمدرضا کاظمی در پاسخ به این پرسش که فیلم تا چه حد توانست فیلم موفقی باشد، می گوید: «ما در جشنواره فیلم برلین توانستیم جایزه ای بگیریم. در جشنواره های مختلف مانند جشنواره فیلم مستند در آمستردام، جشنواره حقوق بشر در مونترآل کانادا و همینطور در چک در شورای حقوق بشر فیلم ما نمایش داده شده. به هر صورت اگر هم همه جا جایزه نبوده، همین که مردم می بینند و استقبال می کنند، همین خوب است.»

شادی صدر در وبلاگ خود نوشته است: در واقع این جایزه باید به کمپین قانون بی سنگسار داده می شد که من جزوی از آن بودم و اگر روزی موزه جنبش زنان درست شود، جایزه باید به بخش مربوط به کمپین قانون بی سنگسار منتقل شود. وی در وبلاگش آورده است که می خواهد این جایزه پنج هزار یورویی را «به شخص یا گروهی هدیه کند که در یک پروژه بصری گوشه ای از درد و رنج زنان ایران را در یکی از تاریک ترین دوران ها از نظر نقض حقوق بشر یعنی دهه ۵۷ تا ۶۷ مستند کند.» او با اشاره به اینکه خاطرات این نسل از زنان ایران هیچگاه بازگو نشده است، ابراز امیدواری کرده است که این جایزه بتواند شروعی برای نوشتن بخشی از تاریخ زنان باشد.