تئاتر دولتی ایران «تنها، مهجور، فقیر»

  • مانیا منصور

تئاتر شهر تهران

تئاتر در ايران با بودجه دولت تأمين شده و زير نظر وزارت ارشاد اسلامی اداره می شود.

اختصاص ندادن بودجه کافی برای تئاتر از يک طرف و نظارت مستقيم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر کليه ارکان تئاتر -از متن تا کارگردانی و در نهايت اجرا- از مسائلی است که تئاتر دولتی در ايران با آن رو‌به‌رو است.

عدم تامين بودجه کافی برای تئاتر از جانب دولت و گاه مجلس شورای اسلامی (که بودجه تعيين شده از سوی دولت را بايد تصويب کند) مسائلی دیگر از قبيل کمبود امکانات تکنيکی و اجرايی، کمبود مکان های اجرا و مهم تر از همه پايين بودن دستمزد و حق و حقوق هنرمندان تئاتر را نیز در پی دارد.

از سال ها پيش زمزمه خصوصی سازی تئاتر ایران وجود داشته و با گذشت زمان در میان دست‌اندرکاران تئاتر ایران، بر جدیت این طرح افزوده شده است.

از روز يکشنبه ۲۹ دی ماه، سمينار «تئاتر خصوصی» به مدت سه روز در سالن کنفرانس تئاتر شهر تهران برپا بود و در آن محققان، استادان و کارگردانان تئاتر ايران شرکت کرده و با ارائه مقالاتی به بيان نظرات خود در اين مورد پرداختند.

بهزاد فراهانی، مدرس و کارگردان قديمی و از پيش‌کسوت تئاتر ايران، در گفت و گو با «راديو فردا»، در مورد اهداف خصوصی سازی تئاتر در ايران می گوید: «پيشنهاد ما در خانه تئاتر اين است، که امنيت شغلی برای سرمايه گذاری در تئاتر ايجاد شود. اين امنيت شغلی تا زمانی که تمام مفاهيم و مسايل تئاتر، دولتی است، امکان پذير نيست. در بخش های مشابه تئاتر مانند سينما، بخش خصوصی فعال است ولی در تئاتر بخش خصوصی فعال نداريم. علت اين است که امنيتی برای سرمايه گذاری در بخش "سخت افزار" تئاتر وجود ندارد. يعنی کسی نمی آيد برای راه اندازی يک تئاتر، سرمايه گذاری کند، تا بعد بتواند اين تئاتر را بگرداند.»

آقای فراهانی می افزاید: « چون دولت در کار تئاتر سرمايه گذار است، طبيعی است که در خواست ها و چشم‌داشت هايی را هم عنوان کند. شرايط، بخش خصوصی را می طلبد؛ به شرطی که دولت بخواهد وظايف خود را در بخش دولتی به خود مردمان تئاتر، نهادهای غير دولتی و گروه ها واگذار کند. سالن ها را به گروه های تئاتر واگذار کند تا گروه ها خودشان برنامه ريزی کنند و اعتماد به وجود آيد. بحث بر سر اين است که تنها به سالن ها اکتفا نکرده و بتوانيم در همه جا تئاتر اجرا کنيم. اين مسئله که هر تئاتری بدون گرفتن مجوز در وزارت ارشاد، نتواند کار خود را انجام دهد به تئاتر مهجور و کوچک ايران به شدت لطمه می زند.»

اما تئاتر هنری است که در بسیاری از کشورهای دنيا با حمايت دولت و يا نهادهای عمومی، مانند شهرداری یا شورای شهر اداره می شود و به جز استثناءهايی -مانند تئاتر حرفه ای برادوی در نيويورک-، نمی تواند تنها با فروش بليت درآمد زايی داشته باشد.

در ايران نيز، بيم آن می رود که بخش خصوصی به تنهايی قادر به تامين بودجه تئاتر نباشد.

بهزاد فراهانی معتقد است: « اکنون وضعيت به گونه ای است که دولت بسيار اندک از تئاتر حمايت می کند. کل بودجه تئاتر بر مبنای نظريه مسئول تئاتر کشور [حسین پارسایی، مدیر کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی]، چهار و نيم ميليارد تومان است. اين مبلغ خیلی کمتر از بودجه يک باشگاه ورزشی است. کشور ما در حدود ۴۸۰ انجمن نمايش در سطح شهرها و شهرستان ها دارد و حداقل بيش از هزار گروه تئاتری در کشور وجود دارد. فارغ التحصيلان تئاتر گسترده شده اند، فارغ التحصيلان بخش خصوصی تئاتر نيز هستند و يک ارتش عظيمی از درام نويسان، کارگردانان، طراحان و بازيگران بيکار وجود دارد. اگر برای اين مشکلات فکری بشود، شايد حرفه ما به صورت يک جريان فرهنگ ساز درآيد.»

سمينار «تئاتر خصوصی» روز اول بهمن ماه در حالی به پايان رسید که تنها يک روز بعد از آن، بيست و هفتمين جشنواره بين المللی تئاتر فجر در تهران به مدت ۱۰ روز با حضور چندين گروه تئاتر از کشورهای ديگر فعاليت خود را آغاز کرد.