بقای احمدی‌نژاد-مشایی با نامزدی بقایی

از راست: رحیم‌مشایی، احمدی‌نژاد، بقایی

با تاکید بر دعایی که احمدی‌نژاد آن را در آغاز هر سخنرانی‌اش بیان می‌کند -«اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر»- حمید بقایی یکی از یاران وی، برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آتی اعلام نامزدی کرد.

اقدام چهره شناخته‌شده و جنجالی طیف «احمدی‌نژاد|مشایی» درحالی صورت می‌گیرد که او تصریح کرده «این اعلام نامزدی کاملاً مستقل از اشخاص، گروه‌ها، احزاب و جناح‌های سیاسی است.» ادعایی که به‌دشواری می‌تواند مورد پذیرش واقع شود.

چند روز پیش از این اعلام نامزدی، احمدی‌نژاد نیز در اطلاعیه‌ای* غیرمترقبه، ضمن «رد برخی شایعات» مبنی بر حمایت وی از «کاندیدای خاص» در انتخابات سال آینده، تاکید کرده بود که «از هیچ فرد یا جناح و حزب و گروهی حمایت نکرده و نخواهم کرد. این موضع قطعی و غیرقابل تغییر اینجانب است.»

این موضع احمدی‌نژاد در ابتدای طرح، موجب تعجب و پرسش شد؛ مگر قرار بر نامزدی چه کسی است؟ اما حالا، و با اعلام حضور بقایی، بازی سیاسی احمدی‌نژاد|مشایی و حتی معنای اطلاعیه رییس جمهور سابق ایران، مشخص می‌شود.

بعید است از هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی گرفته تا بازیگران سیاسی و ناظران، کسی تاکیدهای مکتوب احمدی‌نژاد و بقایی را باور کند. نامزدی بقایی برکنار از هماهنگی سیاسی در گروه «احمدی‌نژاد|مشایی» و نیز اقدام هماهنگ یک گروه برای پیشبرد پروژه‌ای مشترک، نیست.

واکنش احمدی‌نژاد به «توصیه» رهبر جمهوری اسلامی

مهرماه گذشته بود که پس از دور جدید تحرک سیاسی و رسانه‌ای احمدی‌نژاد، و انتشار شایعاتی درباره مخالفت شخص اول نظام با نامزدی مجدد وی در انتخابات ریاست جمهوری، ناگهان رهبر جمهوری اسلامی خود به‌صراحت در این خصوص اعلام موضع کرد.

رأس هرم نظام سیاسی بدون ذکر نام احمدی‌نژاد، گفت: «یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه‌ صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید... شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دوقطبی در کشور ایجاد می‌شود. دو قطبی در کشور مضر است به حال کشور.»

احمدی‌نژاد خیلی سریع به این موضع رسمی رهبری نظام واکنش نشان داد و با انتشار نامه‌ای سرگشاده، ضمن ابراز «تبعیت» خود از «توصیه» آیت‌الله خامنه‌ای، اعلام کرد: «در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامه‌ای برای حضور در عرصه رقابت‌های انتخاباتی سال آینده ندارم.»

با وجود این، رییس جمهور جنجالی که البته دست‌کم از نیمه دوم دولت دوم‌اش، به‌قدر لازم نسبت به منویات و پروژه‌های شخص اول نظام، «ولایت‌گریزی» و سرکشی بروز داده بود (ازجمله در ماجرای قهر مشهور و خانه‌نشینی ۱۱ روزه‌اش در فروردین ۱۳۹۰)، پس از نامه‌ پیش‌گفته نیز از سفر و سخنرانی کنار نکشید.

فراتر، اینک احمدی‌نژاد که در ظاهر از حضور در انتخابات کناره گرفته، با یکی از بازوها و همراهان اصلی‌اش، دوباره در صحنه سیاسی مرتبط با انتخابات، فعال شده است.

اعلام نامزدی بقایی توسط بازوهای رسانه‌ای باند «احمدی‌نژاد|مشایی» برجسته‌سازی شده؛ تا جایی که ـ به‌عنوان نمونه ـ عبدالرضا داوری نسبت بقایی و احمدی‌نژاد را با رابطه دکتر فاطمی و دکتر مصدق مقایسه کرده یا وی را به‌خاطر «مقاومت»اش در بازداشت هفت‌ماهه‌، در کنار نلسون ماندلا نشانده است.

بقایی کیست؟

حمید بقایی ۴۷ ساله با پیشینه همکاری با وزارت اطلاعات و صدا و سیما و وزارت کشور، در دوران حضور احمدی‌نژاد در شهرداری پایتخت، رییس دفتر اسفندیار رحیم مشایی در سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران بود.

سوابق همکاری درازمدت وی با مشایی، موجب شد که بقایی بعدتر (پس از رییس‌جمهوری احمدی‌نژاد) در مقام معاونت مشایی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مشغول به کار شود.

پس از آن، و در دولت دوم احمدی‌نژاد بقایی بر صدر سازمان پیش‌گفته تکیه زد و کارنامه‌ای پرسش‌برانگیز از خود بجای گذاشت. وی با حفظ سمت، دبیری شورای عالی مناطق آزاد كشور و ویژه اقتصادی را نیز برعهده گرفت.

بقایی از نیمه دولت دوم احمدی‌نژاد، بجای مشایی که مغضوب شخص اول نظام شده بود، سرپرستی نهاد ریاست جمهوری را عهده‌دار شد. افزون بر این، وی در مقام معاون اجرایی احمدی‌نژاد نیز مشغول به‌کار شد. سمت‌هایی که جملگی از مناسبات ویژه بقایی با مشایی و احمدی‌نژاد، و اعتماد آنها به وی، نشانه‌ها دارد.

بقایی درحالی در دولت احمدی‌نژاد ارتقاء جایگاه یافت که دیوان عدالت اداری وی را به‌خاطر ارتکاب «برخی تخلفات» به‌مدت چهار سال از هرگونه کار دولتی منع کرد؛ حکمی که البته نقض و اجرای آن منتفی شد.

خردادماه ۱۳۹۴ بود که بقایی پس از محمدرضا رحیمی (معاون اول احمدی‌نژاد) دومین چهره شاخص دولت احمدی‌نژاد شد که به حبس و زندان گرفتار آمد. قرار بازداشت وی در دی‌ماه همان سال درحالی تبدیل شد که اتهام‌های وی جایی در رسانه‌ها پیدا نکرد و همچنان نامشخص است.

با چنین کارنامه و پیشینه‌ای، حالا بقایی نامزدی خود را برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری اعلام کرده است.

اعاده حیثیت فردی یا بازی سیاسی یک باند؟

بقایی مستظهر به همدلی احمدی‌نژاد و حمایت مشایی وارد صحنه انتخابات شده؛ این اعلام نامزدی چنان برای طیف سیاسی احمدی‌نژاد|مشایی بااهمیت بوده که مشایی خاموش را وادار به اعلام موضعی معنادار کرده است: «شاید از نظر برخی آقایان کاندیداتوری بقایی شوخی باشد همان‌طور که کاندیداتوری احمدی‌نژاد در ۸۴ شوخی بود!»

از این زاویه، به‌دشواری نامزدی بقایی را بتوان اقدامی فردی به عزم بازسازی چهره مخدوش‌شده پس از بازداشت سال گذشته یا اعاده حیثیت فردی قلمداد کرد. او با وجود تکذیب «علنی» احمدی‌نژاد، ایفاگر نقشی مهم در بازی و پروژه «غیرعلنی» یک گروه سیاسی شده است.

کنشگری قابل‌تأمل و پروژه سیاسی مهم «احمدی‌نژاد|مشایی»ها در متن «نهی و توصیه علنی» رأس هرم نظام سیاسی به احمدی‌نژاد مبنی بر پرهیز از کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری آتی.

احمدی‌نژاد و مشایی و یاران ایشان، مطلوب‌ها و چشم‌اندازهای سیاسی ـ ایدئولوژیک خود را می‌کاوند و تعقیب می‌کنند. هم‌زمان با تکیه‌های قابل توجه به «امام زمان» و تبلیغ پیرامون اهمیت آمادگی برای «زمان ظهور»، آنان مدعی نوعی ایرانی‌گری شده‌اند؛ از کوروش می‌گویند و حتی مصدقی را که در جمهوری اسلامی به حاشیه تبلیغات رسمی رانده شده، مورد توجه و اشاره توام با تمجید قرار می‌دهند. و این همه، مستقل از تاکید برجسته آنان بر عدالت و فقر و مفاهیم همسوست. تاکیدی که با پوپولیسم و وعده‌های پررنگ و پرشمار، پیوند خورده است.

سماجت ایدئولوژیک در بازیگری سیاسی

احمدی‌نژاد، مشایی و همراهان قصد کنار کشیدن از بازیگری در میدان سیاست ندارند. مستقل از آنچه به حقوق اساسی و شهروندی آنان مربوط است، واقعیت نشانگر عزم و سماجت آنان برای پیگیری برنامه‌های سیاسی و ایدئولوژیک‌شان است.

نامزدی بقایی وجهی از این عزم را محسوس می‌کند؛ صلاحیت بقایی توسط شورای نگهبان تأیید یا رد شود، تأثیری در مطلوب «احمدی‌نژاد|مشایی»ها ندارد. آنان در پی تبلیغ دیدگاه‌های خود هستند؛ اگر مشایی مورد حساسیت امنیتی هسته اصلی قدرت قرار گرفته و امکان تحرک و تبلیغ موثر اجتماعی ندارد؛ و اگر احمدی‌نژاد توسط شخص اول نظام از سفرهای تبلیغاتی و نامزدی برای انتخابات منع می‌شود؛ یک چهره دیگر را روانه میدان کرده‌اند: بقایی.

طیف احمدی‌نژاد|مشایی می‌دانند که به پشتوانه خاطره خوش بخشی از جامعه از دوران ریاست‌جمهوری پرریخت و پاش وی ـ متکی بر درآمد نجومی و چند صد میلیارد دلاری نفت ـ می‌توانند خود را در «بزنگاه»ی مطرح کنند و لایه‌ای از جامعه را با خویش همراه سازند و تحقق مطلوب‌های خود را پیگیر شوند.

آنان از سویی منتقد دولت روحانی هستند؛ از سوی دیگر با اصول‌گرایان سنتی مرزبندی کرده‌اند؛ از طرفی چندان اعتنایی برای مرجعیت سنتی و روحانیان سیاسی همسو با کانون مرکزی قدرت قائل نیستند؛ و از طرف دیگر با اصلاح‌طلبان و سبزها و اپوزیسیون مخالف حکومت، میانه خوبی ندارند.

«احمدی‌نژاد|مشایی»ها خود را «نیرو»یی متفاوت از دیگر بازیگران سیاسی و نیروهای اجتماعی موثر در ایران امروز ارزیابی می‌کنند. به نظر می‌رسد که آنها با نقطه‌عزیمتی ایدئولوژیک، خویش را موظف به استفاده از فرصت انتخابات برای تبلیغ حداکثری و کامیابی سیاسی ـ در کوتاه‌مدت یا میان‌مدت و حتی درازمدت ـ می‌دانند.

اعلام نامزدی رسمی یا غیررسمی برخی دیگر از نزدیکان احمدی‌نژاد|مشایی برای حضور در انتخابات آتی (ازجمله رستم قاسمی، وزیر سابق نفت؛ حمیدرضا حاج بابایی، وزیر سابق آموزش و پرورش؛ و مسعود زریبافان، رییس سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران و معاون احمدی‌نژاد) بر ارزیابی اخیر، مهر تأیید مشدد می‌زند.

حکایت «احمدی‌نژاد|مشایی» همچنان باقی است، و نامزدی بقایی تنها یک گواه آن محسوب می‌شود.

---------------------------------------------------------------

یادداشت‌ها و مقالات، آرای نویسندگان خود را بازتاب می‌دهند و بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.

*لینک‌ها به وب‌سایت‌های دیگر به معنی تائید متحوا یا درستی آن‌ها از طرف رادیو فردا نیست.