آیا تهران و واشینگتن مشغول نوعی همکاری تاکتیکی در عراق هستند؟

یک نیروی پیشمرگه کرد در جبهه نبرد علیه «خلافت اسلامی»

مقامات ایران، از جمله آیت‌الله خامنه‌ای، سکوت قابل تاملی را در قبال بمباران خاک عراق توسط نیروهای آمریکایی برگزیده‌اند. حتی چنین به نظر می‌رسد که رئیس جمهوری ایران، مقامات سپاه پاسداران و رسانه‌های دولتی ایران هم تمرکز چندانی به حمله نظامی آمریکا و بمباران مواضع «خلافت اسلامی» در عراق ندارند.

انتقادات صورت گرفته از ایالات متحده آمریکا توسط جمهوری اسلامی ایران بیشتر متوجه اهداف وسیع‌تر آمریکاست تا تحولات اخیر، حملات و بمباران‌ها.

از سوی دیگر، مقامات آمریکایی نیز مواضع انتقادی محدود تری را نسبت به فعالیت‌های نظامی ایران، کمک‌های آن به دولت عراق و حضور نیروهای ایران در خاک عراق اتخاذ کرده‌اند. تهران و واشینگتن – که اغلب رقبای یکدیگر تلقی می‌شوند- به نظر در عراق مشارکت نزدیکی دارند و دوش به دوش یکدیگر برای شکست «خلافت اسلامی» و تقویت نیروی نخست وزیر جدید و دولت عراق تلاش می‌کنند.

آیا سکوت جمهوری اسلامی ایران و استقبال آن از بمباران‌های صورت گرفته توسط آمریکا در عراق را می‌توان نوعی دوگانگی تصور کرد؟ در خصوص سکوت آمریکا چه می‌توان گفت؟ آیا استقبال آمریکا از ایران و نیروی نظامی تهران در سرکوب گروه «خلافت اسلامی» و نیز تقویت توانایی نیروهای عراقی نوعی رویکرد دوگانه است؟ یا اینکه هر دو طرف – یعنی تهران و واشینگتن- مشغول نوعی همکاری تاکتیکی هستند؟

رهبر ایران در یکی از آخرین سخنرانی‌های خود لحن خود در مورد ایالات متحده را به طور قابل ملاحظه‌ای تغییر داده است. خامنه‌ای، که از دیرباز فردی ضد آمریکایی تصور می‌شده، و هرگونه مذاکره با «شیطان بزرگ» را رد می‌کرده است، اخیرا از لحن ملایم تری در صحبت در خصوص آمریکا استفاده می‌کند.

گرچه او در سخنرانی اخیرش برای دیپلمات‌های ایران مجددا مذاکره با آمریکا را بی‌فایده قلمداد کرد، افزود که گاهی در شرایط خاص استثنائاتی نیز می‌تواند موجود باشد. وی در خصوص مذاکرات هسته‌ای گفت: «بی‌شک ما ادامه مذاکرات را ممنوع نمی‌کنیم».

در سایه تحولات اخیر، و در نتیجه پیشرفت‌های نظامی «خلافت اسلامی» در عراق، ایران و ایالات متحده به همکاری تاکتیکی با یکدیگر روی آورده‌اند. در درجه نخست، تهران و واشینگتن هر دو در اعمال فشار به نوری مالکی جهت استعفا از مقام نخست وزیری عراق نقش موثری ایفا کردند. استعفای نوری مالکی بی‌تردید با برخی تضمین‌ها از سوی رهبران ایران و ایالات متحده آمریکا به وی همراه بود. پس از آن نیز، رهبر ایران نخست وزیری حیدر عبادی در عراق را تبریک گفت.

چنین همکاری و همپیمانی امنیتی و اطلاعاتی میان ایران و ایالات متحده چیز تازه‌ای نیست. در واقع پس از حملات ۱۱ سپتامبر، تهران و واشینگتن در موارد متعددی در زمینه امنیتی با یکدیگر همپیمان شدند. این همکاری‌ها با برگزاری مذاکرات دو جانبه، سه جانبه و چند جانبه میان دو دولت آغاز شد. گرچه این مسئله به طور علنی از سوی ایالات متحده رد شد است، اما ایران به این کشور در براندازی حکومت طالبان در عراق کمک کرد. این اقدام با دست دادن نمادین وزیر خارجه ایالات متحده کالین پاول و وزیر خارجه ایران کمال خرازی در ساختمان سازمان ملل در نیویورک همراه بود. در سال ۲۰۰۳، تهران استقبالی تاکتیکی از حمله ایالات متحده و آمریکا به عراق و سقوط صدام حسین، رقیب استراتژیک ایران داشت. وزارت خارجه ایران هم به سبب تضمین منافع ملی و هم از ترس حمله احتمالی آمریکا به ایران با واشینگتن همکاری کرد. از سوی دیگر، ایران برنده اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی حمله آمریکا به عراق بود. در سال ۲۰۰۷، زمانی که آتش جنگ، مخاصمات قومی قبیله‌ای و خشونت‌ها در عراق بالا گرفت، دولت بوش به سفیرش در بغداد، راین کروکر، اجازه داد تا با همتای خود حسن کاظمی قمی دیدار داشته باشد.

ریشه همپیمانی امنیتی، نظامی و اطلاعاتی- از جمله تحولات اخیر عراق و همکاری تاکتیکی میان تهران و واشینگتن- این است که همپوشانی میان منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی دو طرف نسبت به تفاوت‌های سیاسی آن‌ها اهمیت بیشتری دارد و از این روی موجب تنش زدایی می‌شود. هر زمان که منافع ایران و آمریکا ایجاب می‌کند، دو دولت اختلاف نظر‌ها را کنار می‌گذارند و به همکاری با هم دست می‌زنند.

عراق همچنان تحت نفوذ ایران و آمریکا قرار خواهد داشت

پرسش اینجاست که نتایج اصلی همکاری تاکتیکی میان ایران و ایلات متحده در زمینه نظامی در مقابله با «خلافت اسلامی» کدام خواهد بود؟ اگر ایران و آمریکا موفق به بیرون راندن «خلافت اسلامی» از خاک عراق شوند، نخست وزیر تازه عراق حیدر عبادی و دولت جدید این کشور مدیون تهران و واشینگتن خواهد بود. به عبارت بهتر هم ایالات متحده و هم ایران نفوذ اقتصادی و سیاسی قابل ملاحظه‌ای در عراق خواهد داشت و به دنبال منافع ملی، ژئوپلتیک، استراتژیک و امنیتی خود خواهند بود.

در درجه دوم، گرچه این همکاری امنیتی و نظامی میان تهران و واشینگتن می‌تواند عاملی برای پیشبرد مذاکرات هسته‌ای و بهبود روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا شود، همچنان خلاء‌هایی در روابط میان دو کشور وجود خواهد داشت. در این مورد خاص نمی‌توان گفت که دشمن دشمن من لزوما دوست من خواهد بود.

هنوز تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای میان بلند پروازی‌ها و اهداف منطقه‌ای و ژئوپلتیک ایران و آمریکا وجود دارد. تنش‌های بنیادین میان دو کشور، که حاصل موضع ایران در قبال همپیمان استراتژیک آمریکا در منطقه، یعنی اسرائیل، و حمایت تهران از حزب الله و حماس است همچنان عاملی برای تنش در روابط دیپلماتیک و سیاسی میان ایران و آمریکا خواهد بود.

----------------------------------

نظرات مطرح شده در اين نوشته، الزاما بازتاب ديدگاه راديو فردا نيست.