ايرانيان مهاجر در آمريکا، افزايش مشارکت سياسی و دغدغه ای به نام ايران

ولی نصر

امير باقر پور، کارشناس ايرانی علوم سياسی و مسائل استراتژيک در آمريکا در مقاله ای در مورد موقعيت مهاجران ايرانی در آمريکا طی ۳۰ سال گذشته می نويسد «مشارکت سياسی ايرانيان آمريکا در سال های اخير رو به افزايش بوده است. به عنوان مثال سه نفر از هر چهار ايرانی معمولا رای می دهند و حدود سی درصد در مبارزات سياسی احزاب در سطح کشور يا ايالت ها فعال هستند. ولی با اين وجود هنوز هم دغدغه اصلی ايرانيان اوضاع و حوادث در ايران است چون بسياری احساس می کنند که بايد به فکر هموطنان و خانواده های خود در ايران باشند.»

آقای باقرپور معتقد است که اکنون پس از سی سال ايرانی ها در کشور ميزبان خود ثبات وموقعيت محکم تری پيدا کرده و در مسائل سياست داخلی و خارجی آمريکا نقش فعال تری ايفا می کند.

امير باقر پور در مقدمه تحليل خود که وب سايت انگلیسی « فرانت لاين» آنرا منتشر کرده می نويسد که از زمان وقوع انقلاب اسلامی بخش مرفه ايرانيانی که راه مهاجرت را در پيش گرفتند در آمريکا ساکن شده و در دهه ۱۹۸۰ و بخصوص دهه ۱۹۹۰ رقم اين مهاجران به اوج خود رسيد. از آن زمان تاکنون نگاه جامعه ايرانی به نقش خود در کشور جديد و ميزبان تغيير فراوانی کرده است چون آنها دريافته اند که آمريکا کشور و وطن هميشگی آنهاست.

در آغاز سال های مهاجرت و اسکان ايرانيان در آمريکا ذهنيت بسياری اين بود که به زودی به ايران بازخواهند گشت . از همان سال های نخست فعاليت های فرهنگی و حتی رسانه ای جامعه ايرانيان در آمريکا به راه افتاد که نمونه آن تاسيس شبکه تلويزيونی «آی آر تی وی» در سال ۱۹۸۱ بود. اما مضمون اکثر برنامه های فرهنگی و رسانه ای برای نسلی بود که هنوز اميد بازگشت به زندگی گذشته خود در ايران را داشت.

از شهردار بورلی هیلز تا مشاور ریاست جمهوری

اميرباقرپور خاطر نشان می کند که طبق آمارهای غير رسمی بیش از يک ميليون ايرانی يا ايرانی تبار ساکن آمريکا هستند و براساس داده های مرکز آمار رسمی آمريکا آنها يکی از تحصيلکرده ترين و موفق ترين گروه های مهاجر ساکن اين کشورند. معمولا در جوامع مهاجری که سياست و تبعيد عامل مهاجرت است وابستگی و يا اختلافات سياسی تا يک يا دو نسل ادامه می يابد و به همين خاطر جامعه مهاجر در کشور ميزبان هنوز به فکر گذشته های خود است.

جیمی دلشاد
به نظر می رسد که مشارکت سياسی ايرانيان آمريکا در سال های اخير رو به افزايش بوده است. به عنوان مثال سه نفر از هر چهار ايرانی معمولا رای می دهند و حدود سی درصد در مبارزات سياسی احزاب در سطح کشور يا ايالت ها فعال هستند. ولی با اين وجود هنوز هم دغدغه اصلی ايرانيان اوضاع و حوادث در ايران است چون بسياری احساس می کنند که بايد به فکر هموطنان و خانواده های خود در ايران باشند.

امير باقرپور در ادامه مطلب خود در وب سايت « فرانت لاين» می نويسد که بررسی های جديد نشان می دهد که ايرانيان ساکن آمريکا نقش فعالتری در مسائل سياسی اين کشور ايفا می کنند. به عنوان مثال طی سال گذشته چندين آمريکايی تبار در مبارزات انتخابات برای مقام های ايالتی و محلی شرکت کرده اند. در حال حاضر تعدادی از قضات مناطق مختلف در ايالت کاليفرنيا ايرانی تبار هستند و شايد موفقيت آميز ترين نمونه ازموقعيت های سياسی ايرانيان را بايد شهردار شدن جيمی دلشاد در بورلی هيلز کاليفرنيا دانست.

اما هنوز هيچ ايرانی به کنگره آمريکا راه نيافته است. رامين عسگرد يکی از کارمندان ارشد وزارت خارجه آمريکا می گويد برای تقويت نقش و نفوذ جامعه ايرانی بايد وارد کنگره آمريکا شد ولی اين کار به سازماندهی و تلاش فراوانی نياز دارد. به اعتقاد اين ديپلمات ايرانی تبار بسياری از ايرانيان متمول و موفق مناسبات خوب و نفوذ چشمگيری در ميان اعضای کنگره دارند ولی به جای مناسبات فردی بايد به فکر سازماندهی و تقويت نقش ايرانيان به عنوان يک جامعه واحد بود.

امير باقرپور سپس به نمونه هايی از شکل گيری تشکل های با نفوذ ايرانيان در آمريکا اشاره می کند مثل «شورای سراسری ايرانيان ساکن آمريکا» و يا « دفتر روابط عمومی ايرانيان آمريکا» و می افزايد که اين گروهها به آرامی در حال گسترش و بنابراين تقويت نفوذ خود در مراکز تصميم گيری های سياسی هستند.

در پايان اين مطلب نويسنده به موقعيت و شرايط نسل دوم ايرانی تباران ساکن آمريکا اشاره کرده و می نويسد آنها به خاطر نداشتن دلمشغولی های والدين خود موفق تر بوده اند و بعيد نيست که اين نسل به نسبت نسل های قبلی در عرصه گسترش نفوذ خود در سياست آمريکا نيز دستاوردهای بيشتری داشته باشند.

امير باقرپور مقاله خود را با اين نکته به پايان می برد که در دهه های گذشته ايرانيان موفق بسياری در آمريکا زيسته اند که هيچگاه نه از هويت ايرانی خود شرمگين بوده و نه از هويت آمريکايی. افرادی مثل ولی نصر که اکنون جزو مشاوران دولت باراک اوباما است و يا هومن مجد که در زمره موفق ترين روزنامه نگاران آمريکايی قرار دارد.

در هر حال يک نکته مسلم است و آن اينکه جامعه ايرانی تبار آمريکا ديگر مثل گذشته به بازگشت سريع به ايران فکر نمی کند ، زندگی در آمريکا برای آنها تثبيت شده و روند ريشه دواندن در وطن جديد آغاز شده است.