ريه های رنجور در روزگار مستعمل های آکبند

عبارت "مستعمل آکبند" استعداد تبديل شدن به يک نماد تاريخی در زبان فارسی را دارد. يعنی از آن دست عباراتی که تفسيرشان نيازمند ارجاع به شرايط خاص تاريخ برآمدن آنهاست و از اين نظر می توانند به مثابه يک سند تاريخی هم به کار آيند.

اين عبارت هم اکنون توصيف دقيقی از کيفيت محصولات در فعالترين حوزه های اقتصاد و صنعت ايران يعنی خودروسازی و مستغلات را ارائه می دهد. مستعمل آکبند يعنی محصولی که حتی در زمان توليد و نو بودن هم در قياس با استانداردهای روزآمد مرتبط می تواند مستعمل و خيلی کهنه قلمداد شود. مثل عمده خودروهايی که هم اکنون در تهران در تردد هستند.

از عمر فناوری غالب اين خودروها بين پنجاه تا سی سال می گذرد. اما با فناوری و سيستم احتراق و راندمان سوخت دهها سال پيش کماکان توليد شده و در انحصار اجتناب ناپذير بازار خودرو به عنوان خودرو نو به مصرف کنندگان فروخته می شوند.

قطعات نو هستند، اما چون فناوری کهنه و از رده خارج است در تست های فنی و زيست محيطی حتی در روز اول توليد کيفيتی همچون يک خودرو مستعمل و کهنه را از خود نشان می دهند. به ويژه تست های مرتبط با راندمان سوخت.
قطعات نو هستند، اما چون فناوری کهنه و از رده خارج است در تست های فنی و زيست محيطی حتی در روز اول توليد کيفيتی همچون يک خودرو مستعمل و کهنه را از خود نشان می دهند.


برای مثال، يک حودرو استاندارد و روزآمد با ظرفيت موتور حدود ۱۵۰۰ سی سی امروزه حداکثر متوسط سوخت هشت ليتر به ازای هر صد کيلومتر دارد. همين خودرو بعد از دو سال استفاده به خاطر کهنه شدن قطعات راندمان سوخت پايينتری پيدا کرده و همان صد کيلومتر را از آن پس با متوسط مصرف ده ليتر طی می کند. بعد از پنج سال اين مقدار ممکن است به دوازده ليتر و بعد از ده سال به پانزده ليتر برسد. در اروپا خودرويی با اين عمر و با اين راندمان سوخت ديگر حق تردد نخواهد داشت.

اما جالب است بدانيم که انواع خودروهای گروه پيکان، مثل پيکان روا و پيکان آردی و پيکان وانت که با تکنولوژی دهه شصت ميلادی کماکان با تيراژ افزون بر سيصد هزار دستگاه در سال توليد می شوند در لحظه تولد بعضا مصرف افزون بر هفده ليتر به ازای صد کيلومتر دارند! آن هم در حالی که نسبت به خودروهای ۱۵۰۰ سی سی استاندارد و مشابه برخوردار از قدرت و شتاب خيلی کمتری هستند.

همين قاعده در باره حوزه ساخت و ساز هم صادق است. امروزه در اروپا حتی خانه های چوبی و پيش ساخته هم با ضمانت پنجاه ساله توليد و فروخته می شوند در حالی که در ايران خانه هايی از بتون آرمه ساخته می شود که حتی بعد از پانزده سال اصطلاحا کلنگی شده و می بايست خراب شوند.


لابد بايد به اين فهرست مستعمل های آکبند همه استادان و نويسندگان و مفسرانی را که حرفهای سی سال پيش را کماکان تکرار می کنند و يا با مبانی تحليلی چهل سال پيش به دنبال تفسير مسائل امروز هستند نيز افزود. به هر حال، آلودگی هوا فقط يکی از مصائب زندگی در روزگار مستعمل های آکبند است. اگر چه شايد آشکارترين آنها باشد. هشتاد درصد آلودگی هوای تهران ناشی از تردد خودروهای آلاينده است.

رسما در طرح جامع کاهش آلودگی هوای تهران اعلام شده که سالانه بين هفت تا نه هزار نفر در تهران به خاطر آلودگی هوا جانشان را از دست می دهند. يعنی به طور متوسط هر سال هشت هزار نفر.

رسما در طرح جامع کاهش آلودگی هوای تهران اعلام شده که سالانه بين هفت تا نه هزار نفر در تهران به خاطر آلودگی هوا جانشان را از دست می دهند. يعنی به طور متوسط هر سال هشت هزار نفر.

يعنی اينکه انحصار توليد و توزيع خودرو در ايران رانتی است خونبار که سالانه دست کم شش هزار نفر را فقط در شهر تهران به کشتن می دهد. و اين فقط يکی از آثار زيانبار واداشتن شهروندان به استفاده از خودروهای مستعمل آکبند است. زيان های تعطيلی مدام ادارات و مراکز آموزشی و تخريب زيستبوم پايتخت و فراگيری بيماريهايی مثل افسردگی و استرس و انواع ناراحتی های تنفسی را هم بايد به اين فهرست افزود. به گفته وزير بهداشت در همين هفته گذشته با شدت گرفتن آلودگی هوا شمار مراجعان به بيمارستان های قلب در تهران حدود سی درصد افزايش يافت.

در باره معضل آلودگی هوای تهران در روزهای اخير رسانه های جمعی بسيار گفتند و نوشتند. اما به جرات می توان گفت جان ماجرا فقط همان است که کفته شد: اجبار شهروندان به استفاده از خودروهای آلاينده و غير استاندارد.

اجباری آهنين و نيرومند که هيچ کدام از سازمان های مسئول مثل محيط زيست و شهرداری و نيروی انتظامی و وزارت بهداشت نتوانسته اند اندک خللی به آن وارد کنند. اگر چه مديران اين سازمانها به کرات در رسانه های رسمی و دولتی و حتی صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران به اين اجبار تاخته اند، اما کماکان ريه شهروندان آماج ذرات معلق مرگباری است که از ميليونها اگزوز شليک می شود. احتمال ابتلا به سرطان خون در تهران هشت برابر افزايش يافته، سن سکته قلبی به زير چهل سال رسيده، آلودگی هوا که قبل از اين فقط ويژگی پايتخت بود اکنون به معضل معمول ديگر کلانشهرها هم تبديل شده، اما . . . خيابان های شهر همچنان در تسخير خودروهای مستعمل آکبند است.


--------------------------------------------------------------------------------------------------
* نظرات مطرح شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.