المپيک و تکرار حاشيه ها برای مدال آورترين ورزش ايران

لوگوی المپیک لندن

پس از المپيک ۱۹۵۶ ملبورن و مشخصاً بعد از رقابت های جهانی ۱۹۵۹ تهران، کشتی ايران همواره در آستانه رقابت های المپيک با حاشيه هايی مواجه بوده که مانع از کسب نتايج مطلوب در کارزار المپيک شده است.

به باور صاحب نظران اين رشته ورزشی، کشتی گيران ايرانی در نيم قرن اخير قبل از آنکه در المپيک مغلوب حريفان نيرومند خود شوند، مقهور حاشيه هايی شده اند که در حين برپايی اردو به آنها تحميل شده است.

حالا در فاصله يکصد روز تا رقابت های المپيک لندن، انتقادات اوج گرفته است و کشتی گيرانی که جايی در برنامه مربيان تيم ملی ندارند به اتفاق مربيانی که جايی در کادر فنی تيم ملی ندارند، روياروی اردونشينان و مربيان تيم ملی ايستاده اند.

نحوه ابراز مخالفت ها متفاوت است. يا وضعيت موجود را بسيار نامطلوب ارزيابی کرده و پيشاپيش خبر از شکست می دهند، يا اين که وعده کسب هفت مدال در آزاد و هفت مدال در فرنگی را مطرح می کنند. به اين معنا که اگر تعداد مدال های کمتری به دست آمد، پس تيم های ملی انتظارات را برآورده نکرده و بايد شکست خورده تلقی شوند.

محمد بنا سرمربی تيم ملی کشتی فرنگی از اين نوع برآوردها گله مند است و آن را غير منطقی می داند. بنا گفته است: "متاسفانه برخی افراد می‌گويند ان‌شاءالله ۷ مدال در کشتی فرنگی می گيريم. مگر المپيک خانه خاله است که ۷ مدال به ما بدهند. مگر آنجا مدال ها را ريخته‌اند که همه‌اش را ما برداريم؟"

پيش از اشاره به مهم ترين انتقاداتی که در يک هفته اخير پيرامون تيم های ملی مطرح شده، مروری شده است بر خبرسازترين حاشيه های قبل از المپيک برای کشتی ايران در نيم قرن اخير.

۱۹۶۰ رم

بعد از موفقيت در مسابقات جهانی تهران و افزايش بيش از پيش اقبال عمومی به ورزش کشتی، جو پر رنگی عليه حبيب الله بلور شکل گرفت. منتقدان می گفتند او کار خاصی نکرده و کشتی ايران تحت هر شرايطی بايد قهرمان جهان و المپيک شود!

انتخاب پرحاشيه ملی پوش وزن اول از بين محمدعلی خجسته پور با تجربه و محمدابراهيم سيف پور جوان نيز حجم انتقادات را گسترش داد.

غرور ملی پوشان و پيش فرض اشتباه آنها در نگرش يکسان به رقابت های تهران و المپيک رم نيز مزيد بر علت شد تا کشتی ايران در المپيک به نقره تختی و برنز سيف پور قناعت کند.

۱۹۶۴ توکيو

بازگشت تختی پس از دو سال دوری و اختلاف نظر کادر فنی تيم ملی با او، پيکره تيم ملی را دچار آشفتگی کرده بود. خصوصاً که کادر فنی نيز تغيير کرده و ديگر نه از بلور المپيک های قبلی خبری بود و نه مثل پارسال، علی غفاری و نبی سروری تصميم گيرنده بودند.

از زخم زبان ها و درگيری های لفظی داخل اردو نيز مطالب متعددی به نقل از قهرمانان وقت و سيدرضا سکاکی مسئول اردوی تيم ملی در نشريات منتشر شده است.

حاصل آن حاشيه ها کسب فقط دو مدال برنز توسط علی اکبر حيدری و محمدعلی صنعتکاران در المپيک توکيو بود. پس از اين رقابت ها بود که عباس زندی از سرمربيگری کنار گذاشته شد و مجدداً نبی سروری هدايت اين تيم را به عهده گرفت.

۱۹۶۸ مکزيکوسيتی

تيمی که می توانست حتی رکورد ملبورن را بشکند، به خاطر اختلافات داخلی از جمله تنشی که بين عطا بهمنش دبير وقت فدراسيون کشتی با ابوطالب طالبی وجود داشت، از خلق اين رکورد باز ماند.

مدال طلای طالبی به برنز تبديل شد و تا لحظه مرگش در سال ۱۳۸۷، هرگاه مصاحبه می کرد، گريزی هم به جزئيات حاشيه های مکزيکوسيتی می زد.

۱۹۷۲ مونيخ

اين تيم يکی از بدترين نتايج کشتی ايران در تاريخ المپيک ها را رقم زد و به تک مدال برنز ابراهيم جوادی بسنده کرد. آن هم در شرايطی که جوادی طی سه سال گذشته قهرمان بی رقيب جهان شده بود!

تعلل علی غفاری و پرويز سيروس پور مربيان وقت تيم ملی در انتخاب فرد برتر اين وزن، بيشترين لطمه را به جوادی زد. آن ها تا لحظه آخر نمی دانستند از بين علی اصغر اسلامی و ابراهيم جوادی کدام يک را بايد به روی باسکول بفرستند.

۱۹۷۶ مونترال

مونترال پرحاشيه ترين المپيک قبل از انقلاب اسلامی برای ورزش ايران و خصوصاً کشتی آزاد و فرنگی بود. به نحوی که حتی شاه را پس از بازی های مونترال وادار به اعلام انحلال دستگاه ورزش کرد.

اختلافات بين محمدعلی صنعتکاران سرمربی وقت تيم ملی با کشتی گيران در طراحی تمرينات و اصرار صنعتکاران بر مدرن بودن تمريناتش منجر به ناکامی هر دو تيم آزاد و فرنگی شد. از آن مجموعه پر اميد، فقط برزگر بود که با شکست ضربه فنی در فينال نقره گرفت و دست خالی نماند.

در دهکده بازی ها صنعتکاران با بيژن رفيعی سردبير وقت مجله دنيای ورزش درگير شد و دامنه حاشيه ها تا مدت ها پس از المپيک نيز ادامه داشت.

۱۹۸۸ سئول

منصور برزگر سرمربی تيم ملی را در آستانه اعزام به سئول خط زدند و تيم ملی بدون سرمربی عازم المپيک شد. از اين عجيب تر، حذف دو کشتی گير از ترکيب اصلی به دستور مصطفی هاشمی طبا رييس وقت کميته ملی المپيک بود.

هاشمی طبا بنا به دلايلی که هيچ وقت جزئياتش اعلام نشد، کاظم غلامی در ۱۰۰ کيلو و عليرضا سليمانی در ۱۳۰ کيلوگرم را خط زد و تيم ملی با ترکيب ناقص به سئول رفت.
مدتی بعد، جواد رفوگر رييس فدراسيون کشتی را هم به خاطر انتقاداتش از اين موضوع برکنار کردند.

۱۹۹۲ بارسلون

تيم ها و ورزشکاران همواره از قضاوت داوران گله مند هستند. اما در ماجرايی کم نظير، تيم ملی ايران يک مدال قطعی را در ۶۸ کيلوگرم به خاطر اشتباه داور ايرانی از دست داد!

علی اکبرنژاد که به رقيب بلغاری باخته بود، در صورت برتری کريس ويلسون کانادايی مقابل نماينده کره جنوبی راهی فينال می شد تا با آرسن فادزائف از شوروی روبرو شود.

ويلسون حريفش را شکست داد تا اردوی ايران غرق در شادی شود. اما مهدی خالدی رييس تشک آن مسابقه، رای به برتری نماينده کره جنوبی داد تا اکبرنژاد از راهيابی به فينال باز بماند.

او پس از رقابت ها گفت: "اگر پيروزی حق کره جنوبی بود دلخور نمی شدم. اما حق کشتی گير کانادايی ضايع شد تا در پی آن، حق من و حق ملتم نيز پايمال شود."

۱۹۹۶ آتلانتا

در پر حاشيه ترين المپيک پس از انقلاب، تيم ملی کشتی آزاد ايران سه تکه شده بود. برزگر، صنعتکاران و محمد خادم هر کدام مسئوليت گروهی از کشتی گيران را برعهده داشتند.

حاج کناری، فلاح و جديدی بارها در مصاحبه های خود با شرح جزئياتی حيرت آور، به ابعاد مختلف اين ماجرا اشاره کرده اند. حاشيه هايی که اگر در ميان نبودند، تيم پر ستاره ايران می توانست نتيجه ای بی سابقه در تاريخ المپياد را به جا بگذارد.

۲۰۰۰ سيدنی

شاهرخ شهنازی از مسئولين وقت کاروان ورزش ايران در المپيک سيدنی از حضور برخی افراد کنار تيم ملی گله مند بود و آن ها را مسئول ناکامی تيم ملی می دانست.
شهنازی می گفت اين افراد سال هاست کنار کشتی هستند و حاصل حضورشان جز ناکامی و حاشيه سازی نبوده است. به باور او تا زمانی که اين افراد کنار کشتی باشند اين ورزش رنگ آرامش به خود نخواهد ديد.

۲۰۰۴ آتن

اختلافات علنی بين رييس فدراسيون و سرمربی تيم ملی، هم در نحوه انتخاب تيم تاثير گذاشت و هم در نتايج. همکاری اين دو بلافاصله پس از بازگشت تيم ملی به ايران قطع شد. اما ديگر دير شده بود و اختلافات آنها تاثير خود را در ناکامی نسبی تيم ملی به جا گذاشته بود.

۲۰۰۸ پکن

بی نظم ترين اردوهای تاريخ کشتی ايران هم در آزاد و هم در فرنگی (از نگاه کشتی گيران و خبرنگاران ناظر بر اردو) تشکيل شد. نکته ای که حتی فدراسيون کشتی نيز پس از المپيک به آن معترف بود و کادر هر دو تيم را اخراج کرد.

حميد سوريان که قهرمان بی رقيب جهان بود، قربانی حاشيه های اردو شد و از دستيابی به مدال بازماند. کشتی آزاد هم به تک مدال مراد محمدی بسنده کرد.

۲۰۱۲ لندن

"خيلی از آقايان بعد از المپيک می‌‌روند، آنها دلشان برای کشتی نسوخته. اگر قرار است کمکی به پيشبرد کشتی شود، اين عده نيستند."

اين بخشی از اظهارات محسن کاوه در مصاحبه با خبرگزاری فارس است. کاوه که توسط رسول خادم از سمت خود برکنار شده است، انتقادات شديد اللحنی را عليه خادم مطرح کرده.

او همچنين گفته است: "مطمئنم در المپيک در تمام اوزان می‌توانيم مدال بگيريم و اين شايستگی را داريم. اين قدر از المپيک نترسند. المپيک را بزرگ می‌کنند؛ از کره مريخ که کشتی‌گير نمی‌آورند."

خوشبينی کاوه به کسب مدال در تمام وزن های المپيک در شرايطی مطرح شده است که تيم ملی ايران با هدايت او، در مسابقات جهانی ۲۰۰۵ بوداپست فقط يک برنز گرفت و در مسکو ۲۰۱۰ نيز به يک نقره و يک برنز قناعت کرد!

منصور برزگر سرمربی سابق تيم ملی نيز در مصاحبه با ايسنا، تاکيد کرده است که کادر فنی تيم ملی بايد بين کشتی‌گيران حاضر در هفت وزن برای انتخاب نفر اصلی برای لندن، انتخابی برگزار کند.

منتقدان او اما می گويند، برزگر خود از برگزاری مسابقه انتخابی برای المپيک آتلانتا اجتناب کرد و طی اين سال ها هرگاه با انتقادی در اين خصوص روبرو می شد، تشخيص خود را بر برگزاری رقابت های انتخابی ارجح می دانست.

اکبر فلاح نيز يکی ديگر از منتقدان تصميمات کادر فنی است و به خبرگزاری فارس می گويد: " انتظار داشتيم انتخاب کشتی گيران بر اساس ضوابط باشد نه روابط، اما ساده ترين کار را انتخاب کرده‌اند؛ اين تصميم را نگهبان باشگاه هم که تا به حال کشتی کار نکرده است می‌توانست بگيرد."

در اين بين، کشتی گيران پشت خط مانده نيز حضور چشمگيری در صفحات رسانه های ورزشی دارند.

حاشيه های لندن در مقايسه با المپيک های قبلی، بسيار زودتر آغاز شده و چه بسا اگر همين روند ادامه يابد، مهار آن در روزهای پايانی اردو بسيار دشوار باشد. خصوصاً که هنوز تيم ملی معرفی نشده و اصولاً موج حاشيه های مخرب، همواره پس از معرفی تيم ملی به راه افتاده و به بدنه تيم ملی کشتی آزاد و فرنگی ايران صدمه زده است.