بخشی از تالاب پریشان پيست اتومبيلرانی شده است

  • مانیا منصور

سال ۲۰۰۹ کارگران راهسازی حدود سی هکتار از نيزار را آتش زدند. تخم های لاک پشت از بين رفت.

به گزارش خبرگزاری مهر، تالاب پريشان در نزدکی شهر کازرون در استان فارس حدود نود درصد ازحياتش را به دليل کاهش حجم آب و تخريب اکوسيستم از دست داده و به تازگی بخش از بسترآن به پيست اتومبيل رانی تبديل شده است. اين اقدام، کانون گردوغبار در منطقه ايجاد کرده است. به نوشته مهر، حريم تالاب از بين رفته و به همين دليل هر روز از بستر تالاب به نفع سودجويان کاسته می شود.

راديو فردا درگفت وگو با سام خسروی فرد کارشناس محيط زيست، ابتدا از او دليل گستردگی مرگ اين تالاب را جويا شده است.

سام خسروی فرد می گوید: «تغييرات اقليمی و خشکسالی بهترين بهانه است برای اينکه همه چيز را به گردن طبيعت انداخت. اما مديريت سرزمين مقوله ای است که کارش با بهانه ارتباط ندارد. مديريت سرزمين ما درست نبوده است. تمام رودخانه های منتهی به تالاب ها را به طور عموم و به طور خاص به همين تالاب پريشان را بستيم و سد ساختيم. آب اجازه نمی دهيم که آب بعد از سد آن نيروی لازم را داشته باشد و حق آبه بعد از سد جريان پيدا کند. اين صورت کلی وضعيت ايران است که پريشان هم يکی از آنهاست.»



الان يک بخش از اين تالاب را پيست اتومبيلرانی کرده اند. اين چقدر می تواند تاثير بگذارد در اين وضعيت اسفناکی که دارد؟ آيا تاثير بدتری خواهد داشت؟


اين جای سئوال است. برای اينکه اصلاً چگونه چنين اتفاقی می افتد. منطقه ارژن و پريشان در واقع يک پارک ملی است. يک نگاهی به تاريخچه اش بکنيم، از جمله اينکه مثلاً در سال ۱۹۷۴ به عنوان ذخيره گاه زيستی معرفی شده يعنی اينکه آن منطقه مشابهی در دنيا نداشته و يونسکو آن را ثبت کرده. سال ۵۱ پارک بين المللی بوده و سال ۵۳ آمدند با ۶۵ هزار هکتار آن جا را پارک ملی اعلام کردند.

البته در سال ۵۴ شمسی يا ۱۹۷۵ آن منطقه شده تالاب بين المللی. اينکه حالا در اين تالاب بين المللی و ذخيره گاه زيستی و پارک ملی چرا چنين حوادثی اتفاق می افتد، اين را آقايانی که در سازمان محيط زيست هستند بايد پاسخگو باشند. چگونه در پارک ملی با توجه به قوانين چنين اتفاقاتی می افتد. اما اينکه چه اثری می گذارد، طبيعی است که شما آرامش منطقه را از بين می بريد، روغن و دود و آلاينده های مختلف را وارد محيط می کنيد و طبيعی است که همه چيز آن حالت طبيعی خودش را از دست می دهد و اکو سيستم را دچار تنش و تشنج می کند.

آقای خسروی فرد! آيا برای تجديد حيات اين تالاب می شود اقدامی کرد برای احيای اين تالاب؟

قطعاً. قطعاً می شود برای تجديد حياتش اقدام کرد. شما می بينيد که فوريه سال ۲۰۰۹ کارگران راهسازی حدود سی هکتار از نيزار را آتش زدند. تخم های لاک پشت و تخم پرندگان آتش گرفت و از بين رفت. مردم تجمع کردند مقابل سازمان محيط زيست. معاون وقت سازمان قولی داد که نه خودش عمل کرد و نه نفر بعد از او تا امروز عمل کرده، که يک فکر اساسی برای تالاب ها کنند.

مديريت سرزمين کوچکترين عبارتی است که من می توانم به کار ببرم برای برونرفت از اين وضع موجود. يعنی وزارت نيرو اجازه دهد آب بعد از سد راهی شود و اين تالاب دو مرتبه احيا شود. زهکشی انجام نشود برای کشاورزی. عموماً در تالاب های مختلف آب شيرين و يا حتی برای کشاورزی و استفاده از زمين های کشاورزی به طور عموم. می بينيم که اين اتفاق ها نمی افتد. پريشان هم جزو همان دسته از تالاب هايی است که آب بعد از سدها راهی نمی شود. خوب طبيعی است که خشک می شود.

آيا احتمال اين وجود دارد که اين تالاب کلاً از روی نقشه ايران پاک شود و به کل خشک شود؟


ما يک تجربه مشابه داشتيم. تالاب کمجان. گرچه تالاب آب شيرين بود و مختصاتش کمی با پريشان فرق می کند. اما هر دو در فارس است. اين تالاب به دليل اينکه مردم زهکش کردند آب را و راهی کردند جای ديگر و کشاورزی کردند و در بستر همان تالاب دارند کشاورزی می کنند، کاملاً کاربری اش عوض شد. ولی هنوز در فهرست تالاب های بين المللی است.