آمار زد و خوردهای خیابانی در ایران؛ دعواها چگونه بالا می گیرد؟

  • علیرضا کرمانی
گاهی يک اتفاق ساده هم کافی است. چند حرف تند، صداهايی که بالا و بالاتر می روند... دست به يقه شدن، شايد هم دستی به جيب برود و چاقويی بيرون بيايد. پايان کار را ديگر کسی نمی تواند پيش بينی کند.

پزشکی قانونی ايران می گويد که «امسال تا آخر ديماه، يعنی در ده ماه ، نزديک به ۵۲۷ هزار نزاع در ايران گزارش شده است»

زد و خوردهايی که يکی يا هر دو طرف دعوا کارشان به پزشکی قانونی کشيده شده است. يعنی هر ماه بيش از ۵۰ هزار درگيری و زد و خورد که زخمی و مصدوم بر جای گذاشته است. و البته تهران، پايتخت ايران، هم چون خيلی چيزهای ديگر در اين زمينه هم رکورد دار است.

حسين فرهمند، روانپزشک و متخصص روان درمانی در پاريس به ما می گويد:

«۵۰۰ هزار ارجاع به پزشکی قانونی واقعا آمار بالايی است و نشان می دهد که خشونتی در ميان بوده که منجر به ضرب و جرح فيزيکی شده است. تهران يک شهر بزرگ است و در همه شهرهای بزرگ درجه خشونت بيشتر از شهرهای کوچکتر و ده و روستاست. در روستاه ها می بينيم که برخورد فيزيکی کمتر پيش می آيد. برخی از آن ناشی از مکانيزم های حاکم بر روستاست. کدخدا هست، ريش سفيدها نزاع و برخورد را حل و فصل می کنند.»

تهران در اين ده ماه، در هر ماه بيش از نه هزار دعوای همراه با مصدوم و زخمی داشته است و خراسان جنوبی در ميان همه استان ها از همه کمتر شاهد درگيری بوده است.

روزنامه همشهری اوايل مهرماه همين امسال پرسيد چرا با کوچکترين برخوردی کار به نزاع و دعوا می کشد؟ آيا متخصصان جامعه شناس و روانشناس علت اين پديده فراگير در برخی افراد را بررسی و بازشکافی کرده اند؟ اين پرسش را از حسين فرهمند می پرسم.

حسین فرهمند: خشونت از چند کانال مختلف می گذرد. وقتی که راه های ديگری که ما برای حل مشکلات مان در دست می گيريم، بی نتيجه باشد يا امکان پذير نيست که آن راه ها نتيجه بخش باشد. وقتی دستگاه حکومتی، پليسی يا دستگاه قضايی جوابگو نيست. وقتی که اعتماد ما به سيستمی که می تواند مشکلات مان را حل کند، کم می شود، يا اين اعتماد به کلی ازبين می رود. يا زمانی که می بينيم دستگاهی که بايد از حقوق همه ما دفاع کند، در خدمت هدف های ديگری است که به من شهروند ارتباط پيدا نمی کند. اين ماجرا در مغز انسان شکل می گيرد که تنها راه اينکه حق ام را بگيرم خودم هستم.»

خبرگزاری مهر هم در گزارشی يادآور شده که آستانه تحمل افراد رو به کاهش است. به نحوی که اگر زمانی برای برخی درگيری فيزيکی يکی از راه های حل مشکل بود، حالا در نظر اين عده، اين تنها راه حل است.

اما در کنار توصيه های اخلاقی مقام های مذهبی يا سياسی ايرانی، يا آنچه در رسانه های داخلی بدان پرداخته می شود، حسين فرهمند معتقد است نبايد فراموش کرد که فقر و بيکاری در کنار نبودن سيستم انتظامی و قضايی عادلانه ، يکی از مهم ترين علت های افزايش برخوردهای فيزيکی بين افراد جامعه است.

حسین فرهمند: به گمان من يکی از دلايل موفقيت عظيم فيلم «جدايی نادر از سيمين» در همين نشان دادن پديده خشونت، شکل گيری و تبلور آن در همه بخش های يک رابطه اجتماعی است که می تواند خيلی آرام تر باشد. ما هم عامل فقر را در اين فيلم می ديديم و هم عدم اعتماد به دستگاه هايی که بايد علی الاصول بتوانند روابط ما را نظام مند کرده و سازماندهی کنند.»

در کنار گزارش تکان دهنده سازمان نظام پزشکی ايران درباره آمار دعوا و نزاع، حدود يک ماه پيش خبرگزاری فارس در مطلبی طنز به تماشاگران دعواها هم پرداخت. اينکه گاهی هنگام ديدن دعوا، تماشاگران به جای جدا کردن طرفين درگيری، دقيقا مثل زمانی که در ورزشگاه حضور دارند درخواست هايی را هم مطرح می کنند، مثلا «ما چاقو می خواهيم يالا!»