ایرانیان و اعراب؛ شباهت‌های بسیار، اختلاف‌های آشکار

  • مهرداد قاسمفر

تجمع در مقابل سفارت سعودی در تهران

دولت حسن روحانی پروازهای مرتبط با حج عمره را تا اطلاع ثانوی لغو کرد. این در پی افزایش خشم در هفته‌های اخیر در جامعه ایران علیه عربستان سعودی صورت گرفت.

اگرچه مناقشات ایران و کشورهای عرب از بعد از جنگ ایران و عراق در بیشتر مواقع میان نظام‌های سیاسی طرفین و مواضع منطقه‌ای آنها رخ داده در روزهای گذشته چرخشی آشکار در شیوه بیان آن به چشم می‌خورد.

Your browser doesn’t support HTML5

رضا علیجانی، حسن هاشمیان و سعید پیوندی در گفت‌وگو با مهرداد قاسمفر


مخالفت‌ها از لفاظی‌های دیپلماتیک به خیابان‌ها و بحث‌های عمومی روزمره مردم ایران کشیده شد. اما به نظر می‌رسد دستکم علت ظاهری بروز مخالفت‌های خیابانی علیه کشورهای عرب از انتشار خبر تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده آغاز شده است.

خبری که در روایت یکی از بستگان و همراهان این دو کودک که به سفر حج عمره رفته بودند در گفتگویی با صدا و سیما چنین عنوان شد:

«قربانی اول نوجوان ۱۳ ساله بود که در حین بارزسی در یک اتاقکی او را از پدرش جدا کردند بردند برای بازرسی بیشتر. از اتاق که آمد بیرون دیدیم رنگش خیلی پریده و حالش بد شده و ترس و لرز... دیدیم نفر دوم هم آمد رنگ پریده. جریان را به ما گفت ولی گفت فقط به پدرم چیزی نگویید. خجالت می‌کشید از پدرش.»

پدر یکی از این دو نوجوان در همین گفتگو چنین روایتی دارد:

«من فعلا‌ً‌ هیچ نمی‌توانم بگویم. (گریه)»

این خبر را حسن قشقاوی،‌ معاون وزیر خارجه ایران کمی‌ بعدتر این گونه تایید کرد:

این دو نوجوان مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتند. نه تجاوز، که بعضی از خبرها گفتند.

پس از آن بود که جمعیتی از مردم خشمگین در برابر سفارت عربستان در تهران ساعتی تجمع کرده و فریاد زدند.

در مشهد هم شیشه‌های کنسولگری عربستان سعودی به دست جمعیت به خشم آمده شکسته شد. با بالا گرفت اهمیت ماجرا در میان افکار عمومی پای این مباحث به رسانه‌ها هم رسید و بیش از هر کجا در فضای مجازی.

واکنش‌هایی که در بیشتر موارد حاوی خشم و نفرت بسیار بود. برخی کارشناسان و تحلیلگران چنین رفتاری را جدا از واقعه دو کودک ایرانی امری تاریخی می‌دانند و بروزی از رگه نژادپرستانه در جامعه ایران.

رضا علیجانی، تحلیل‌گر سیاسی ساکن پاریس:

«شروع این ماجرا این یک امر سیاسی است ولی این آتش به انباری است که ریشه‌های تاریخی دارد. از دوره‌های اساطیری ایران، ایران و انیران و توران بگذریم به نوعی اعراب جای توران را می‌گیرند. ما این را در ادبیات فردوسی و مقاومت زبان فارسی می‌بینیم و در نهضت شعوبیه که معتقد بودند اسلام آری ولی سلطه اعراب نه. یعنی اسلام منهای عربیت. اینها یک نهضت اهل تساوی بودند و بعدا‌ً به نهضت اهل تفضیل تبدیل می‌شوند یعنی می‌گویند ایرانی‌ها بر اعراب برتری دارند. اما اینها در یک بستر واقعی و عینی تاریخی است. یعنی پایش روی زمین است. به تدریج این ماجرا ادامه پیدا می‌کند تا در دوران مدرن، در دوران رضاشاه بخشی از روشنفکری ایرانی ضدعرب است و در این دوران هم در این باره ایدئولوژی‌سازی می‌شود. در اینجا خب یک مقداری هم جنبه ضد اسلامی پیدا می‌‌کند. من این حرکت فعلی را یک بیماری تاریخی می‌دانم که اسمش در دوران جدید نژادپرستی است.»

ناظرانی هم این ابراز مخالفت‌ها را در چارچوب مخالفت‌های عمومی اجتماع دسته‌بندی می‌کنند. سعید پیوندی، جامعه شناس در پاریس:

«به نظر من این را موج نگاه منفی و تنفر نسبت به اعراب می‌شود نامید، که تکیه می‌کند بر یک وجدان عمومی که به دلایل تاریخی یا به دلایل مسائلی که در این چند دهه اخیر اتفاق افتادند، نگاه مثبت و دوستانه‌ای به اعراب نداشته و به نوعی احساس می‌کند که اعراب به ایران ظلم کردند یا کارهای منفی و بدی در مورد ایرانیان مرتکب شدند. اما ما این را نمی‌توانیم همزمان به طور کامل معادل نژادپرستی بگیریم. برای اینکه نژادپرستی بیشتر یک ایدئولوژی و جهان‌بینی است که استدلال‌ها و گزاره‌هایی دارد که بر اساس آن یک گروهی را پست‌تر و گروهی را برتر محسوب می‌کند.»

موافقان ابراز موافقت‌های اخیر در جامعه ایران علیه اعراب می‌گویند نقش اعراب را هم در برانگیختن خشم ایرانیان نباید نادیده گرفت. به گفته آنان نشریات و رسانه‌های عربی در ماه‌های اخیر مملو از برخوردهای تحقیرآمیز علیه ایرانیان‌اند.

حسن هاشمیان تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ترکیه نظر دیگری دارد:

«این را من به طور قطع می‌توانم بگویم که هیچ چیز ضد ملت ایران یا ضد قوم فارس آن طور که در ایران متاسفانه بر ضد عرب یا بر ضد یک حکومتی صورت می‌گیرد در نشریات عربی یا تلویزیون‌های عربی وجود ندارد. مثلا‌ً‌ ما تیتری نداریم مثل یکی از روزنامه‌هایی که در ایران چاپ شده صد هزار نفر به آل سعود تجاوز کردند. منتها آن چیزی که موجب نفرت از حکومت ایران شده عملکرد این حکومت در سه چهار سال گذشته است. بنابراین می‌بینیم هرجا که ایران دست گذاشته برای آن کشور و برای آن مردم مشکل ایجاد کرده. این مسائل خود به خود و برعلیه ایران تبلیغ می‌شود و رسانه‌های عربی این را به شکل بسیار گسترده در افکار عمومی جهان عرب منعکس کردند.»

با این حال مقالات و سرودها و ویدیوهای مخالف ایران در مقیاس گسترده‌ای ماه‌ها است که در کشورهای عربی منتشر می‌شود. ویدیوهایی که این نمونه‌اش از شبکه الاخباریه متعلق به دولت سعودی منتشر شد که در بخشی از آن می‌‌گوید:

«منتظران موعود را زیر گامهایمان له خواهیم کرد. رافضیان مجوس و نجاست‌ها را از کربلا تا بوشهر پاک کنید.»

حسن هاشمیان در ترکیه اما می‌گوید که اینها نشانگر تفکر مردم جوامع عربی درباره ایرانیان نیست:

«این سرود به این شکل نمی‌گوید که بایستی در آینده بیاییم این کار را بکنیم یا از بصره تا بوشهر را تصرف کنیم. بلکه این سرود می‌گوید در واقع بحث‌هایی که در سخنان مثلا‌ً آقای یونسی آمده که بغداد را به عنوان پایتخت ایران در نظر می‌گیرد به این اشاره می‌کند. هیچوقت یک اشاره مستقیم که مثلا‌ً فرهنگ یا آداب و رسوم یا نژاد ایران را به شکلی در بر می‌گیرد من در این سرودها ندیدم. البته گروه‌هایی هستند که به شکل منفرد در عربستان کار می‌کنند مثل ائمه جماعت بعضی از مساجد دست به تبلیغات شدید علیه شیعه می‌زنند، دست به تبلیغات شدید علیه مردم ایران می‌زنند. حساب اینها جدا است و کسی قبولشان ندارد. اینها پارامترهای اتخاذ تصمیم‌های سیاسی در یک کشور به حساب نمی‌آیند.»

در عین حال در همین تب و تاب در ایران هم مقالات و ویدیوها و ترانه‌های حاوی نفرت علیه‌ کشورهای عرب منتشر شده است.

سعید پیوندی جامعه شناس در این باره می‌گوید:

«می‌شود گفت بخشی از جامعه ایران این نظرات را قبول دارد و این نگاه منفی را درونی کرده و بخشی از وجدان عمومی جامعه ایران شده. همانطور که گفتم این هم برمی‌گردد به حوادث تاریخی خیلی دورتر یعنی در زمان حمله اعراب به ایران و هم دوره اخیر به خصوص بعد از سال ۱۳۵۷، جنگ ایران و عراق و بقیه اتفاقات. مردم ایران در واقع نقش اعراب را منفی می‌دانند در تحول تاریخ ایران و بدبختی‌هایی که بر سر ملت ما آمده.»

رضا علیجانی می‌گوید علاوه بر دیرینگی تاریخی این نگاه منفی برانگیخته‌شده علیه کشورهای عربی در میان ایرانیان مسائل معاصرتری هم هست که ریشه در بازی‌های سیاسی درون ایران دارد:

«به هرحال جریان‌های رقیب دولت می‌خواهند می‌خواهند ماجرای موفقیت‌ها در توافق هسته‌ای را که از نیمه ضرر بازگشتن هم باعث خوشحالی جامعه ایران هست، به درستی این را تحت‌الشعاع قرار دهند. یعنی یک نوع جنگ روانی که هم کوچک کنند و هم به فراموشی بسپارند، در سالی که می‌خواهد به دو انتخابات منجر شود. از این جنبه به نظر می‌رسد که دارد اغراق می‌شود مسئله‌ای که یک امر بسیار منفی است ولی باید در حد و حدود خودش و از کانال‌های خودش برخورد شود.»

پس از این امواج پرخشم و خروش نگرانی بابت بالاگرفتن نفرت‌های اجتماعی علیه خارجی یا کشورهای همسایه در ایران موضوع هشدار بسیاری از تحلیلگران جامعه ایران است. سعید پیوندی، جامعه شناس:

«تاثیرش به نظر من از یک جهت در این است که ما یک وجدان عمومی را داریم در جامعه‌مان گسترش می‌دهیم یا گسترش دادیم که به نوعی از طریق این نگاه و این تنفر سم وارد این وجدان عمومی و هشداری تاریخی ما شده. یادمان نرود که بخشی از جامعه ایران عرب زبان و عرب هستند و اینها بخشی از جامعه ایران هستند و همزمان ما در منطقه‌ای زندگی می‌کنیم که باید بتوانیم با همسایگان عرب خودمان روابط خوبی داشته باشیم. متاسفانه جامعه ایران به خاطر آن بن‌بست‌هایی که در آن هست و به خاطر بحثی که در سطح عمومی انجام نمی‌شود در عمل گاهی اسیر تنفرهایی می‌شود که از نظر مردم شکست‌ها و ناکامی‌های گذشته‌ تاریخی را توضیح می‌دهند.»

رضا علیجانی تحلیلگر سیاسی:

«جامعه ایران به نظر من بایستی از این بیماری که بدن و اندام روانی ما مستعدش هست فاصله بگیرد و هرنوع غیرستیزی و دیگر ستیزی را به احترام انسانیت و همسایه اعراب‌مان و مهمتر از همه به احترام هموطنان عرب‌زبان‌مان در استان خوزستان که یکی از مهمترین استان‌های اقتصادی سیاسی ما هست به خاطر انسانیت و به خاطر ایرانیت و به خاطر مهربانی با این بیماری نژادپرستی برخورد کنیم.»

با توجه به همچنان داغ بودن درگیری‌های سیاسی میان نظام جمهوری اسلامی که نماینده ایدئولوژی شیعی در منطقه است با کشورهای عربی سنی‌مذهب از لبنان تا یمن و از عراق تا شمال آفریقا باید دید که آیا این موج ابراز خشم در جامعه ایران به بالاگرفتن تب درگیری و رقابت‌های منطقه‌ای میان حکام ایران و اعراب خواهد انجامید یا طرفین آن را به نفع منافع ملی خود مهار خواهند کرد؟