هند و اهمیت استراتژیک چابهار

بندر چابهار

ضرورت‌های سیاسی و اقتصادی مواضع ایران وهند را به هم نزدیک کرده است. هند می‌خواهد نفوذ اقتصادی خود را به کشوهای آسیای میانه و افغانستان گسترش دهد و چابهار را دروازه ورود به این کشورها می‌داند و ایران هم خواهان توسعه این بندر استراتژیک و گسترش روابط اقتصادی با هند است. جدا از این همسویی منافع دو کشور در ارتباط با چابهار، ایران و هند همکاری نزدیکی در بخش انرژی دارند. در میان صادرکنندگان نفت به هند، ایران رتبه ششم را دارد و با صدور ۲۵۰ هزار بشکه در روز نزدیک به ۶ درصد نفت مورد نیاز هند را تأمین می‌کند.

به‌تازگی دو کشور گفت‌وگوهای تازه‌ای را برای تقویت همکاری مشترک در حوزه‌های انرژی برگزار کرده‌اند، از جمله پروژه خط لوله گازی زیردریایی ایران-عمان-هند به طول ۱۴۰۰ کیلومتر با هزینه‌ای معادل پنج میلیادر دلار که در صورت تحقق به ایران امکان خواهد داد از میدان گازی پارس جنوبی روزانه ۳۱٫۵ میلیون متر مکعب گاز به هند صادر کند. در ضمن گفت و‌گوهایی میان مقام‌های دو کشور در جریان است که در صورت به نتیجه رسیدن و لغو تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، واردات نفت هند از ایران به میزان ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش خواهد یافت.

چابهار، منافع بالقوه هند

این بندر در دریای عمان در ۴۴۰ کیلومتری شرق تنگه هرمز قرار دارد که یکی گلوگاه‌های مهم جهان برای تردد کشتی‌ها و نفت‌کش‌ها است. ایران و هند در سال ۲۰۰۳ بر سر طرح توسعه چابهار به توافق رسیدند. اجرای این طرح که به علت تحریم‌های غرب پیشرفت چندانی نداشت، اکنون احیا شده است.

این بندر همچنین به هند کمک خواهد کرد تا صادرات خود را به ایران افزایش دهد و از هزینه ترابری کالاهای صادراتی خود از طریق کریدور شمال-جنوب به میزان ۳۰ درصد بکاهد. در حال حاضر تجارت هند با اروپا از طریق دریای سرخ، کانال سوئز و دریای مدیترانه صورت می‌گیرد که سریع‌ترین و باصرفه‌ترین راه مبادله کالا با اروپا نیست.

توسعه این بندر برای هند از ابعاد گوناگون از جمله راهبردی، اقتصادی و سیاسی حایز اهمیت است. از زاویه اقتصادی این بندر به هند امکان خواهد داد که با دور زدن پاکستان با افغانستان روابط تجاری برقرار کند. توسعه چابهار به اجرای طرح «کریدور شمال- جنوب » کمک خواهد کرد – کریدوری که ارتباط ترانزیتی کشورهای شمال اروپا و روسیه را از طریق ایران و دریای خزر به کشورهای حوزه اقیانوس هند، جنوب خلیج فارس و جنوب آسیا برقرار می‌سازد. در این میان، چابهار به عنوان یک بندر استراتژیک می‌تواند نقش مهمی را در این شاهراه تراتزیتی ایفا کند و دروازه مبادله کالا به کشورهای شرق ایران و آسیای مرکزی باشد.

این بندر همچنین به هند کمک خواهد کرد تا صادرات خود را به ایران افزایش دهد و از هزینه ترابری کالاهای صادراتی خود از طریق کریدور شمال-جنوب به میزان ۳۰ درصد بکاهد. در حال حاضر تجارت هند با اروپا از طریق دریای سرخ، کانال سوئز و دریای مدیترانه صورت می‌گیرد که سریع‌ترین و باصرفه‌ترین راه مبادله کالا با اروپا نیست.

از نظر سیاسی، دسترسی هند به چابهار وابستگی افغانستان محصور در خشکی را به پاکستان کاهش خواهد داد و می‌تواند به کاهش میزان نفوذ پاکستان در افغانستان منجر شود. در عین حال تحقق یافتن طرح توسعه چابهار به هند فرصت خواهد داد که با حضور چین در دریای عمان و بندر گوادر پاکستان رقابت کند و روابط بازرگانی خود را با کشورهای عرب خلیج فارس و خاورمیانه گسترش دهد.

از دیدگاه نظامی، دسترسی هند به چابهار می‌تواند به تحقق آرزوی دیرینه نیروی دریایی هند برای تبدیل شدن به یک نیروی آب‌های آبی (نیروی دریایی راهبردی) کمک کند.

توسعه ظرفیت بندر

یکی از ضعف‌های استراتژیک ایران فقدان بندر ژرف‌آب در جنوب کشور است. نزدیک به ۸۵ درصد مبادلات دریایی ایران از طریق بندر عباس انجام می‌گیرد و این بندر قادر به پذیرش کشتی‌های بیش از ۱۰۰ هزار تن نیست و از این رو کشتی‌های بالای این تناژ که حامل کالا برای ایران باشند مجبورند بار خود را از طریق بندر جبل علی در امارات متحده عربی و با استفاده از کشتی‌های کوچک‌تر به ایران بفرستند.

توسعه بندر چابهار، نخستین بندر ژرف آب ایران با استاندارهای امروزین می‌تواند برخی از محدودیت‌های بنادر ایران و نارسایی‌های ساختاری آنها را مرتفع کند و مهمتر اینکه وابستگی ایران را به تسهیلات بندری امارات کاهش دهد و در عین حال از هزینه ترابری کالا به ایران بکاهد.

تا به حال ایران نزدیک به ۳۴۰ میلیون دلار برای توسعه چابهار هزینه کرده و یک منطقه آزاد تجاری-صنعتی در شرق چابهار با مساحت ۱۴ هزار هکتار ایجاد نموده است.

هند در نظر دارد که چابهار را در دو فاز توسعه دهد. در فاز اول دو اسکله موجود در بندر مذکور با نصب دستگاه‌ها و تجهیزات جدید قادر خواهند شد که کشتی‌های کانتیر بر و کشتی‌های باری چندمنظوره را بپذیرند (یک اسکله ۶۴۰ متری برای کانتینر برها و یک اسکله ۶۰۰ متری برای کشتی‌های باری). در این رابطه، هند در ماه مه ۲۰۱۵ بر پایه یک یادداشت تفاهم با ایران، ۸۵ میلیون دلار برای اجرایی کردن این فاز اختصاص داد.

توسعه بندر چابهار، نخستین بندر ژرف آب ایران با استاندارهای امروزین می‌تواند برخی از محدودیت‌های بنادر ایران و نارسایی‌های ساختاری آنها را مرتفع کند و مهمتر اینکه وابستگی ایران را به تسهیلات بندری امارات کاهش دهد و در عین حال از هزینه ترابری کالا به ایران بکاهد.

در فاز دوم توسعه، هند با احداث، تجهیز و اداره یک اسکله جدید در چابهار برای کشتی‌های کانتینر بر ظرفیت این بندر را افزایش خواهد داد.

بر پایه همین یادداشت تفاهم، هند همچنین پذیرفت که با ۱۱۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری خط آهن ۹۰۱ کیلومتری چابهار به معدن سنگ آهن «حاجی گاک» در شرق استان بامیان افغانستان را تکمیل کند.

گام‌های دولت هند

نخست‌وزیر هند، نارندا مودی، پس از به قدرت رسیدن در ماه مه ۲۰۱۴، تلاش کرده است که روابط هند را با کشورهای مختلف خاورمیانه، حتی در مواردی با کشورهای رقیب و مخالف یکدیگر در منطقه، گسترش دهد، رویکردی که ریشه در سیاست خارجی غیروابسته هند دارد. برای نمونه مودی ضمن تقویت روابط خود با ایران در زمینه انرژی، یک قرارداد همکاری‌های دفاعی با عربستان سعودی در سال ۲۰۱۴ امضا کرد.

هند از نظر انرژی به خارج وابسته است. این کشور در سال گذشته میلادی نزدیک به ۵۷ درصد نفت مورد نیاز خود را از کشورهای خاورمیانه وارد کرد و نشانه‌های اقتصادی حاکی از آن است که نیازمندی‌های هند در زمینه انرژی در دهه آینده سیر صعودی خواهد داشت.

علاوه بر انرژی، دولت هند در راستای استفاده از بندر چابهار به منظور توسعه روابط تجاری با افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی در پانزده سال گذشته یعنی از سال ۲۰۰۱ میلادی، دو میلیارد دلار به افغانستان کمک کرده است تا زیرساخت‌های این کشور را تقویت کند. در دسامبر سال گذشته مودی به کابل رفت تا در مراسم افتتاح پارلمان تازه ساخته شده افغانستان شرکت کند، ساختمانی که هند برای ساختن آن ۹۰ میلیون دلار به افغانستان کمک مالی داد.

در سال ۲۰۰۹ هند با احداث جاده‌ای به طول ۲۱۷ کیلومتر و صرف هزینه‌ای معادل ۱۰۰ میلیون دلار شهر دلارام افغانستان را به شهر زرنج در نزدیکی مرز ایران متصل کرد، جاده‌ای که از طریق جاده‌های ایران به چابهار منتهی می‌شود. هند در سال ۲۰۱۲ از طریق چابهار و جاده‌های مذکور ۱۰۰ هزار تن گندم به افغانستان صادر کرد.

انتظارات، واقعیات

هند با استفاده از چابهار می‌تواند ضمن دور زدن پاکستان روابط اقتصادی خود را با افغانستان، کشورهای آسیای مرکزی و دیگر کشورها از طریق کریدور شمال-جنوب تقویت کند. اما نیل به این هدف با دشواری‌ها، چالش‌ها و سردرگمی‌های جدی مواجه است.

اول اینکه بندر چابهار چه از نظر جذب ترافیک دریایی و کشتی‌های تجاری و چه از نظر جذب سرمایه برای توسعه آن، با رقبای زیادی در خلیج فارس و دریای عمان مواجه است. به برآورد ایران، توسعه بندر چابهار و مجتمع شیمیایی نزدیک این بندر به ۳۱ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارد که تاکنون هند و ایران فقط ۳۴۰ میلیون دلار برای پیشرفت این پروژه هزینه کرده‌اند و قرار است در آینده نزدیک ۱۹۵ میلیون دلار دیگر نیز برای این کار اختصاص دهند. به عبارت دیگر، این دو کشور فقط دو درصد مبلغ مورد نیاز را برای اجرای طرح توسعه چابهار تامین کرده‌اند. هند و ایران برای تسریع اجرای این طرح و رسیدن به اهداف مورد نظرشان، به سرمایه‌گذاران خارجی نیاز دارند و در عین حال لازم است سرمایه‌گذاران بالقوه را مجاب کنند که سرمایه‌گذاری در چابهار بازدهی بهتری در مقایسه با سایر بنادر منطقه خواهد داشت مانند بندر خلیفه در ابوظبی یا بندر دُقم در عمان و یا بندر گوادر در بلوچستان پاکستان.

حسن روحانی طی سفر اخیرش به پاکستان از «رقابت سالم و مکمل میان چابهار و بندر گوادر و نزدیکی و همکاری این دو بندر» سخن به میان آورد. این در حالی است که توسعه چابهار و اتصال آن به کشورها و مناطق مورد نظر در مراحل ابتدایی است و توسعه بندر گوادر با ظرفیت‌ها و توانایی‌های ساختاری قابل توجه‌اش، به مراحل پایانی نزدیک می‌شود و جایگاه رقابتی بالایی در منطقه دارد.

گوادر در ۷۲ کیلومتری شرق چابهار واقع است و چین ده سال پیش،در سال ۲۰۰۶، فاز اول توسعه آن را با صرف ۲۴۸ میلیون دلار به پایان رساند و فاز دوم آن از سال ۲۰۰۷ با هزینه پیش‌بینی شده ۹۳۲ میلیون دلار ادامه دارد. این بندر را یک شرکت دولتی چین اداره می‌کند و همین شرکت منطقه آزاد تجاری این بندر به مساحت ۲۰۰۰ هکتار را به مدت ۴۰ سال اجاره کرده است. علاوه بر این چین در آوریل سال ۲۰۱۵ اعلام کرد که با صرف ۴۶ میلیارد دلار «کریدور اقتصادی چین و پاکستان» را ایجاد خواهد کرد، کریدوری که از بندر گوادر تا شهر کاشغر در منطقه سین کیانگ (یا شین جیانگ) در غرب چین ادامه خواهد یافت.

نکته دوم اینکه هیچ نشانه‌ای از بهبود اوضاع امنیتی در افغانستان مشاهده نمی‌شود و پیشروی طالبان در برخی موارد نشان می‌دهد که این کشورسال‌های بسیار دشواری را در پیش دارد. از این رو آینده روشنی برای اجرای پروژه اتصال چابهار به افغانستان از طریق راه‌آهن وجود ندارد.

نکته دیگر اینکه نظام اداری و بوروکراتیک هند و ناهماهنگی‌های میان ایران و هند یکی از موانع پیشرفت پروژه چابهار می‌باشد. در ماه مه ۲۰۱۵، یک یادداشت تفاهم شش‌ماهه بین ایران و هند به امضا رسید ولی در پایان مدت تعیین شده، این یادداشت راه به جایی نبرد. این اولین بار نیست که گفت‌وگوها و یادداشت‌ها بی‌نتیجه مانده و ضرب‌الاجل‌ها تمدید شده است. نزدیک به دوازده سال است که ایران و هند به تناوب گفت‌وگوهایی برای توسعه چابهار برگزار کرده‌اند ولی نتیجه ملموس و کارسازی حاصل نشده است. ایران و هند در فوریه ۲۰۱۳ قراردادی را امضا کردند که بر مبنای آن هند تقبل کرد که ۱۵۰ میلیون دلار اعتبار برای توسعه راه‌آهن چابهار اختصاص دهد ولی این اعتبار شش ماه دیرتر از موعد مقرر در اختیار ایران قرار گرفت زیرا وزارت دارایی هند خواهان اطلاعات بیشتری درباره این بخش از پروژه چابهار بود.

ضمناً ایران قبل از یادداشت تفاهم ۲۰۱۵ میان دو کشور، هند را از اجاره دادن بندر چابهار به شرکت ایرانی آریا بندر بی‌خبر گذاشت که اعتراض مقام‌های هندی و تأخیر در اجرای این یادداشت را به دنبال داشت. این مشکل در نهایت با گفت‌وگوی حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، و ناراندا مودی در ژوئیه ۲۰۱۵ در حاشیه نشست سازمان همکاری‌های شانگهای در شهر اوفا در روسیه حل‌وفصل گردید.

سرانجام دو کشور هند و ایران هنوز نتوانسته‌اند بدهی ۶.۵ میلیارد دلاری دهلی نو به تهران را که از خرید نفت حاصل شد به نحوی حل و فصل کنند. ایران خواهان پرداخت این بدهی به دلار یا یورو است ولی هند مایل است که این بدهی را به روپیه بپردازد.

فرجام

ایران و هند برای تکمیل پروژه چابهار و نیل به اهداف‌شان با مشکلات و چالش‌هایی چند مواجهه‌اند. این دو کشور می‌توانند دو فاز اول این پروژه را که در زمینه ساختمانی است تکمیل کنند ولی به نتیجه رساندن این پروژه در سال جاری و حتی چند سال آینده نا ممکن به نظر می‌رسد. اظهارنظرهای خوش‌بینانه ای در مورد «سیاست نگاه به شرق» نخست وزیر هند و ایجاد ارتباط با آسیای جنوب شرقی ابراز شده است که در واقع یکی از مؤلفه‌های مهم سیاست خارجی نارندا مودی برای تقویت حضور و نفوذ در اوراسیا است. اما نگاه او به غرب به طرف چابهار و دور نمای توسعه کامل این بندر و اتصال آن به آسیای مرکزی و فراتر از آن امیدوارکننده نیست.

......................................................................................................

نظر نویسنده بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.