سگ‌‌هایی که کشتیم؛ پلنگ‌هایی که زجرکش کردیم

پلنگی که با دارو سرانجام آسوده گرفت.

در چهارمین مجله محیط زیست رادیو فردا، یک خانه، یک زمین، درباره ارتباط رود کارون با آلودگی‌های زیست‌محیطی و افزایش سرطان و درگیری‌های اجتماعی انتقال آن به اصفهان می‌خوانید. همچنین از پلنگ نر تنکابن با ده‌ها گلوله در بدن، دو پای فلج و قطع نخاع در انتظار مرگ آرام با دارو می‌گوییم و شروع دوباره سگ‌کشی در تهران و برخی شهرهای دیگر.

آلودگی کارون سرطان‌زاست؟

کارون، پرآب‌ترین و بزرگ‌ترین رود ایران که در بخشی از آن کشتیرانی انجام می‌شود و آب آشامیدنی اهواز و برخی دیگر از شهرها را فراهم می‌کند، مدتی است بین اصفهانی‌ها و خوزستانی‌ها بحث برانگیز شده است. موضوعی که به گفته برخی کارشناسان می‌تواند در کنار معضل اجتماعی، به یک نابسامانی و ویرانی زیست‌محیطی تبدیل شود.

معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشكی جندی شاپور اهواز از آمار بالای سرطان در خوزستان در مقايسه با استان‌های ديگر گفت و این ارقام را با آلودگی رود کارون مرتبط اعلام کرد.

با وجود این آلودگی، انتقال آب کارون به اصفهان و بقیه شهرهای موضوعی است که صدای مردم و نمایندگان مجلس را درآورد. کاری که قرار شده به جای فرستادن آب کارون به خلیج فارس انجام شود.

Your browser doesn’t support HTML5

چهارمین برنامه یک خانه، یک زمین؛ مجله محیط زیست رادیو فردا


خسرو بندری، مهندس مشاور پیشین توسعه منابع آب در ایران، که حالا در آمریکا زندگی می‌کند، می‌گوید در کنار مشکلات اجتماعی، این موضوع برای شرایط زیست‌محیطی این منطقه خطرناک است. او اضافه می‌کند:« جدا از اثرات منفی که این روش بر سیستم رودخانه می‌گذارد و جدا از مشکلات اجتماعی که ایجاد می‌کند، شما آبی را با هزینه بسیار زیاد، از یک سیستم رودخانه‌ای بر می‌دارید، به محیط دیگری می‌برید و طبیعت را به شدت تغییر می‌دهید. طبیعتی که کوه‌های زاگرس این دو منطقه را که رودخانه کارون و دز در غرب آن و رودخانه زاینده رود در شرق آن است، از نظر اقلیمی از هم جدا کرده است.»

در ماه‌های گذشته زنجیره انسانی تشکیل شد. کشاورزان اعتراض کردند. نمایندگان خوزستانی از مجلس استعفا کردند. اما چرا انتقال آب کارون اینقدر خبرساز است؟ چرا فعالان محیط زیست و کشاورزان در مورد این موضوع حساسند و نگران.

خسرو بندری، تلاشگر و پژوهشگر محیط زیست در زمینه منابع آب، می‌گوید: «این تغییرات وقتی در سطح هزار و صد میلیون متر مکعب آب است، اصلا امکان ندارد، بماند و قطع نشود. آلودگی‌ای که در شرق ایجاد می‌شود و مشکلاتی که در مسیر عبور و رسیدن این آب به جایی که ظرفیت رشد ندارد، باعث می‌شود که این آب درجایی قطع شود و این چیزی نیست که مردم مسیر، تحمل کنند.»

او تاکید می‌کند: «همین الان، مشکلات و تنش‌های اجتماعی ایجاد کرده که فقط ناشی از، ظواهر این قضیه است و باطن قضیه این است که محیط زیست نابود می‌شود و تغییرات جدی و بدی خواهد داشت.»

کارون در شرایطی خبرساز است که رئیس مرکز بهداشت خوزستان درباره تخلیه فاضلاب برخی بیمارستان‌های اهواز در این رودخانه هشدار داده است. به گفته او هیچ وقت میزان ورودی فلزات سنگین، مواد شیمیایی و صنعتی به این رودخانه بررسی نشده؛ آن هم کارونی که ۸۰ درصد آب نوشیدنی مردم استان خوزستان را تامین می‌کند.»

پلنگ البرز با مرگ آرام رفت

ده تا دوازده پلنگ کمیاب ایرانی در یک ماه کشته شده‌اند؛ زیر خودرو رفته‌اند، مسموم شده‌اند، در تله جان داده اند یا به آنها شلیک شده است.

آخرین پلنگ به نام البرز که دو هفته پیش در تنکابن زخمی و در حال مرگ پیدا شد، به تهران فرستاده شد. پلنگ نر تنکابن با حدود ده‌ها گلوله در بدن، دو پای فلج، دست شکسته و قطع شده، قطع نخاع و دندان‌های شکسته با وزنی نزدیک به یکصد کیلوگرم مدتی منتظر ماند تا به شیوه مرگ بدون درد با تزریق دوز بالای داروی بمیرد.

ایمان معماریان، دامپزشکی که در دانشگاه تهران در تیم متخصصان برای نجات این پلنگ تلاش کرده می‌گوید او چاره‌ای جز مرگ ندارد: «در سیتی‌اسکنی که انجام دادیم، بعد از رادیوگرافی مشخص شد، تعداد زیادی ساچمه گلوله در بدنش وجود دارد. دستش از مچ قطع شده و این قطع شدگی قدیمی است، به این معنا که دست در تله گیر کرده بوده و بر اساس گفته‌های افرادی که دیده‌اند، مدتی دستش در تله گیر کرده بوده تا اینکه از مچ قطع شده است. چند بار هم به او شلیک شده و در آخرین بار که به سوی او شلیک شده، یکی از گلوله‌ها وارد کانال نخاعی شده و الان فقط یک اندام حرکتی دارد، و متعاقب درد و استرسی که این حیوان دارد، در این مدت هیچ چیزی نخورده است.»

«البرز» هفته گذشته با تزریق دارو، کشته شد. موضوع کشتار پلنگ‌های ایرانی آنقدر جدی شده که معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت محیط زیست این هفته گفته بخشی از این تلفات پلنگ‌ها به خاطر تصادف جاده‌ایاست. برای همین وزارت حفاظت محیط زیست، به شکل رسمی از وزیر راه درخواست کرده نقاط آسیب‌پذیر و حادثه‌خیز برای این پلنگ‌ها را را شناسایی کند.

ایمان معماریان دامپزشک مسوول روند درمان این پلنگ، می‌گوید یکی از انگیزه‌های اصلی کشتن این پلنگ‌های رو به انقراض را نوع نادرست دامداری به خصوص در شمال ایران است و بی‌توجهی به زیستگاه این حیوان وحشی: « پلنگ ایرانی، بزرگ‌ترین پلنگ دنیاست و یکی از گونه‌های بسیار با ارزش این حیوان است که متاسفانه در حال حاضر وضعیت درستی ندارد و تهدید‌های بسیار زیادی در زیستگاه‌هایش وجود دارد.»

او روش‌های سنتی دامداری را که گوسفند‌ها و گاو‌ها در جنگل‌‌ رها می‌شوند، محکوم می‌کند: «در این شرایط کسانی که تمام سرمایه‌شان، همان گاو و گوسفند است، پلنگ‌ها را تهدیدی برای سرمایه‌هایشان می‌بینند، در حالی که آن پلنگ در زیستگاه اصلی خود زندگی می‌کند و آن گاو یا گوسفند است که به زیستگاه پلنگ وارد شده است.»

این دامپزشک می‌گوید: «حتی اگر این اتفاق بیفتد و پلنگ، گاو یا گوسفندی را هم بگیرد، تهدیدی برای منافع دامداران حساب نمی‌شود. این روش دامداری، علاوه بر آنکه باعث می‌شود این پلنگ‌ها آسیب ببینند، مشکلات زیست‌محیطی بسیار زیادی هم ایجاد می‌کند مثل تخریب جنگل‌ها و مراتع مناطق حفاظت شده و پارک‌های ملی هم هستند، برای همین اصلا در این مناطق نباید دامی وجود داشته باشد.»

به گفته رئیس سازمان محیط زیست، هنوز حتی در گذرگاه‌های عبور و مرور پلنگ‌ها و جانوارن وحشی، سرعت‌گیر و علامت هشدار وجود ندارد. هنوز طرح مشخصی برای شکارچیان هم وجود ندارد و مسئولان می‌گویند تازه بعضی از وزرات‌خانه ها باید برای حمایت از این حیوان رو به انقراض دست‌به کار شوند.

سگ‌کُشی در خیابان‌ها

ساعت از نیمه‌شب که می‌گذرد، صدای شلیک گلوله در خیابان‌های بعضی از منطقه‌ها در تهران و کرج بلند می‌شود. موج تازه‌ شلیک به سگ‌های ولگرد در محله‌های مسکونی؛ موضوعی که تلاشگران محیط زیست و حقوق حیوانات، غیرقانونی می‌دانند که هر چند وقت یک‌بار در دستور کار مدیران شهری قرار می‌گیرد.

مشاور رئیس انستیتو پاستور ایران می‌گوید، دست‌کم یک میلیون قلاده سگ ولگرد و بدون صاحب در کشور وجود دارد که می‌توانند باعث انتشار بیماری‌های گوناگون و مشترک بین انسان و حیوان شوند، اما آیا راه حل کشتن آنها با اسلحه است؟

هومن مُلوک‌پور، جراح و دامپزشک در تهران می‌گوید در کشورهای دیگر دولت و شهرداری با کمک مردم و افراد کارآزموده، سراغ این سگ‌ها می‌روند. اما آنها راه دیگری را انتخاب می‌کنند: «با کمک وسایل خاصی این سگ‌ها را می‌گیرند و منتقل می‌کنند به فضاهای در نظر گرفته شده و عقیم‌شان می‌کنند. بعد به آنها واکسن می‌زنند و دوباره آنها را‌‌ رها می‌کنند و از طریق قلاده و یا نشانه‌گذاری روی گوش آن‌ها، علامت گذاری می‌کنند که معلوم شود این حیوان واکسینه او عقیم شده است. بعضی وقت‌ها هم آنها را در همان محل‌ها، نگهداری می‌کنند تا صاحبی برایشان پیدا کنند. این روش انسانی‌تری است نسبت به اینکه حیوان را با سلاح بکشند.»

برخی تلاشگران حقوق حیوانات می‌گویند راه حل مسالمت‌آمیز و بدون خشونت برای جلوگیری از ورود سگ‌ها به سطح شهر، زنده‌گیری آنها در روند منظم زمانی و انتقال آنها به طبیعت است. هر چند که ممکن است روش کشتن سگ‌های خیابانی یا ولگرد در کشورهای دیگر هم انجام شود اما هومن ملوک پور می‌گوید برای این کار، روشی انسانی و مطابق قانون و اصول محیط زیست اجرا می‌شود: « اول، حیوان را می‌خوابانند و با تزریق دارو قلبش را از کار می‌اندازند. این طوری زجر نمی‌کشد. از طرف دیگر جسد حیوان را می‌سوزانند تا برای مردم، آلودگی محیطی نداشته باشد. در روش کشتن سگ با تفنگ، حیوان زخمی و مفقود می‌شود و مسافتی می‌رود تا بالاخره می‌میرد. در این مسیر خون‌اش ریخته می‌شود. خون به تنهایی می‌تواند دلیل عفونت و افزایش بیماری ‌شود.»

در سال ۱۳۶۴ خورشیدی، بیماری هاری در ایران شیوع پیدا کرد. پنج سال طول کشید تا این بیماری با تشکیل کمیته‌ای ویژه تاحدی مهار شد. اما حالا باز هم با روش سگ‌کشی که آن سال‌ها در کشور انجام می‌شد روش غیربهداشتی با ریختن خون سگ‌های احتمالا ناقل بیماری، چقدر احتمال حفظ سلامت مردم و طبیعت و محیط زیست وجود دارد؟