آیا خطر حمله احتمالی اسرائيل، ايران را به سازش اتمی وادار کرد؟

یک اف-۱۶ ارتش اسرائیل

هدف اصلی توافق غير منتظره جمهوری اسلامی ايران با ارسال ۱۲۰۰ کيلوگرم اورانيوم غنی شده به خارج، که ظاهرا بمنظور مبادله با سوخت بی ارزش اتمی برای يک راکتور از کار افتاده آزمايشگاهی صورت گرفته، خنثی ساختن خطر حمله نظامی نزديک اسرائيل بوده است.

علاوه بر هشدار های اخير و مکرر منابع اطلاعاتی و نظامی روسيه داير بر افزايش خطر حمله نظامی اسرائيل عليه تاسيسات اتمی ايران، جمهوری اسلامی نيز از راه برگزاری دو رشته مانور های چند روزه نظامی طی سه هفته گذشته، و تلاش برای افزايش آمادگی های دفاع هوايی و همچنين نمايش قابليت حمله متقابل موشکی خود عليه اهدافی در داخل اسرائيل، عملا نشان داد که بر خلاف انکار های بيانيه ای، خطر هجوم نظامی را بسيار جدی گرفته است.

با توجه به شرايط محيطی در منطقه و همچنين تحولات سياسی در شرف انجام در داخل و خارج از ايران، بنظر ميرسد که پيشبينی احتمال مبادرت اسرائيل به يک حمله نظامی عليه ايران در ماههای ابتدايی تابستان جاری يک اقدام عمل گرايانه و جدی است.

شرايط در شورای امنيت

با اتمام دوران رياست يک ماهه لبنان بر شورای امنيت در پايان ماه جاری، و به نتيجه رسيدن ديپلماسی نفس گير آمريکا در جهت جلب حمايت روسيه و چين از قطعنامه تنبيهی تازه ای عليه ايران، طرح قطعنامه شورای امنيت طی ماه ژوئن محتمل بنظر ميرسيد.

اظهارات روز گذشته هيلاری کلينتون در اين زمينه را ميتوان تاکيد تازه ای بر ادامه روند زمينه سازی های يک ماه گذشته و به نتيجه رسيدن مذاکرات روزانه گروه ۱+۵ پيرامون مفاد قطعنامه تنبيهی چهارم عليه ايران تلقی کرد. طی يک ماه گذشته گروه ياد شده در مقر سازمان ملل در نيويورک با حضور فعال چين جلسات روزانه داشته اند.

نا آرامی های خرداد

در عين حال ماه ژوئن مصادف با سالگرد نا آرامی های داخلی و اعتراضات گسترده مردم عليه انتخابات و معرفی محمود احمدی نژاد بعنوان برنده آن است.

يکی از نگرانی های غرب در انجام محاسبات مربوط به نتايج حمله احتمالی نظامی عليه ايران، متحد ساختن افکار عمومی و حمايت آن از دولت فعلی است. رويداد های يک سال اخير داخلی در ايران اين امکان را به حداقل کاهش داده و با رسيدن ماه خرداد خط جدايی مابين گروههای ناراضی و دولت ايران پررنگتر از پيش خواهد شد.

شرايط جوی-سابقه تاريخی

در فاصله هفته های ميانی ماه ژوئن تا ماه ژوئيه اوضاع جوی منطقه برای تدارک حملات هوايی مناسب تر از بقيه ماههای سال است. اسرائيل پس از تمرينهای شش ماهه و ايجاد آمادگی، جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ عليه مصر و سوريه را نيز در روز ۵ ماه ژوئن آغاز و آنرا تا ۱۰ ژوئن ادامه داد.

آمريکا نيز عمليات نظامی موسوم به سپر کوير در جنگ اول خليج فارس روز ۷ ماه اوت آغاز کرد. دليل عمده انتخاب تاريخ حمله افزايش ضريب موفقيت هجوم هوايی و استفاده از شرايط جوی بود.

تفسير امنيتی قطعنامه

مفهوم ساده تصويب قطعنامه تنبيهی تازه ای عليه ايران در شورای امنيت، محکوميت دوباره ايران در جامعه جهانی است. نتيجه گيری از اين مفهوم نيز بر ادامه سر پيچی ايران از قبول خواسته های جامعه جهانی و شورای امنيت سازمان ملل تکيه خواهد داشت.

در آخرين قطعنامه شورای امنيت عليه ايران که د رسال ۲۰۰۸ صادر شد، با استناد به بند ۴۱ اصل ۷ منشور ملل متحد از فعاليتهای اتمی و موشکی ايران بعنوان خطر عليه امنيت و صلح جهانی ياد شده است. بند ۴۲ همان فصل به استفاده از نيروهای هوايی، دريايی، يا زمينی هريک از دول عضو، عليه دولت خاطی به منظور ( بهانه ) پاسداری از صلح و امنيت بين المللی صراحت دارد.

در جريان تصويب قطعنامه قبلی عليه ايران، روسيه اصرار داشت که از استناد به اين ماده خودداری گردد. استدلال روسيه در توجيه نگرانی خود بر امکان استفاده بعدی از تفسيرخطر عليه امنيت و صلح جهانی و در نتيجه زمينه سازی جنگ استوار بود.

رآکتور بوشهر

بعلاوه راکتور ۱۰۰۰ مگاواتی اتمی بوشهر در شرف راه اندازی نهايی است. اين راکتور قرار است در ماه اوت مورد بهره برداری مقدماتی قرار گيرد. در صورت روشن شدن کوره اصلی راکتور اتمی بوشهر، مبادرت به حمله نظامی عليه آن بدليل مخاطرات غير قابل اجتناب ناشی از پراکنده شدن پرتو های راديو اکتيو، به منزله خود کشی جمعی و از اين لحاظ منتفی خواهد بود.

بکار افتادن راکتور بوشهر نيز از نظر اسرائيل به معنی ايجاد محيط امنيتی مصون از حمله، و در نتيجه، خطر امنيتی بالقوه برای تل آويو تلقی ميشود. ايران در صورت خروج از ان-پی-تی، با نصب چند آبشار از سانتريفوژها ی خود در جوار راکتور بوشهر، ميتواند بدون نگرانی از حمله نظامی، بخشی از فعاليتهای غنی سازی اورانيوم را بجای بردن در دل کوه در آن محل متمرکز سازد.

با احساس خطری مشابه و به قصد پيشگيری از شکل گرفتن آن، اسرائيل در گذشته با توسل به حمله هوايی در روز ۷ ژوئن سال ۱۹۸۱ راکتور در دست ساختمان عراق (اوسیراک) را مورد حمله قرار داد و آنرا بطور کامل منهدم ساخت.

طی حمله هوايی ديگری در انتهای تابستان سال ۲۰۰۷ ، اسرائيل مبادرت به تخريب بنايی در جنوب سوريه نمود. بعد از ماهها سکوت، اسرائيل تلويحاً مدعی شد که سوريه با کمک کره شمالی در تدارک ساختن يک راکتور اتمی در آن محل بوده است.

حمله نظامی احتمالی اسرائيل عليه ايران طی هفته های آينده، پيش از آغاز بکار رآکتور بوشهر، ميتواند بعنوان استفاده اخرين فرصت ممکن برای متوقف ساختن اين طرح تلقی شود.

به اين ترتيب بنظر ميرسد اسرائيل با محاسبه شرايط جوی، منطقه ای، وضعيت داخلی ايران و همچنين روند رسيدگی به پرونده اتمی در شورای امنيت، امکان استفاده از ظرفيتهای نظامی عليه ايران را بار ديگر در دستور کار قرار داده است. هفته قبل ويليام هيگ وزير خارجه جديد دولت محافظه کار بريتانيا، ضمن ديدار از واشنگتن، امکان استفاده از نيروی نظامی عليه ايران را بار ديگر مورد تاکيد قرار داد.

نوع حمله نظامی

در صورت اتخاذ تصميم به حمله نظامی، اسرائيل ممکن است طی هجوم های اوليه، تنها مراکز محدودی را در داخل ايران هدف قرار دهد. در صورت اقدام تلافی جويانه و متقابل ايران، اسرائيل ميزان حملات بعدی خود را افزايش داده و در اين مرحله متصور است که آمريکا نيز با استفاده از قابليتهای نظامی گسترده، و به بهانه مورد حمله قرار گرفتن از سوی نيروهای نظامی ايران، به اين هجومها بپيوندد.

گريز از انتقاد

از نگاه اسرائيل، مبادرت به حمله نظامی عليه ايران در هفته های آينده و پس از تصويب يک قطعنامه تنبيهی ديگر در شورای امنيت، بدليل استناد به سرپيچی های مکرر جمهوری اسلامی از قبول خواسته های جامعه جهانی، ميتواند انتقاد های ملايمتری را متوجه آن کشور بسازد.

بنظر ميرسد تلاويو با توجه به نارضايتی های يک سال اخير افکار عمومی در داخل ايران و بر خورد خشونت آميز نيروهای نظامی با مردم بمنظور سرکوب ميليونها معترض به وضع موجود و نتايج انتخابات، مبادرت به حمله نظامی احتمالی را عامل پراکندگی بيشتر افکار عمومی در داخل ايران و همزمان، عامل يک پارچه ساختن مردم اسرائيل در حمايت از اقدام نظامی پيشگيرانه دولت آن کشور ميداند.

صلح خاورميانه

حمله نظامی احتمالی محدود اسرائيل عليه ايران ميتواند اثر قاطع و فوری بر تلاشهای کنونی برای از سر گيری صلح اعراب و اسرائيل داشته باشد. در صورت انجام حمله عليه ايران، مذاکرات اعراب و اسرائيل بافاصله متوقف خواهد شد. در اين صورت امکان انجام اقدامات تلافی جويانه ای از مناطق جنوب لبنان و نوار غزه عليه اسرائيل نيز ميتواند متصور باشد.

ولی در صورت پشت سر نهادن مسئله کنونی ايران با توسل به جنگ، که اسرائيل از آن بنام «خطر عليه موجوديت خود» نام ميبرد، دادن امتيازات بيشتر به اعراب و نزديک شدن به طرف مقابل برای دولت اسرائيل بمراتب آسانتر امروز خواهد شد.

بنظر ميرسد مجموعه اين شرايط که بر حساس بودن زمان و نزديک شدن ايران و منطقه به نقطه بحران با چراغ خاموش صراحت دارد، ايران را وادار ساخته که با دست کشيدن از بخش عمده اورانيوم غنی سازی شده خود، سعی در خنثی ساختن خطر حمله نظامی آينده نمايد.

چنانچه خطر حمله نظامی اسرائيل عامل تعيين کننده در تصميم عجولانه اخير نمی بود، ايران فرصت داشت که در ماه اکتبر با قبول فرمول وين ضمن از ميان برداشتن خطر تصويب قطعنامه چهارم، گفتگو های گسترده تری را با گروه ۱+۵ تدارک ببيند. در آن زمان ايران از حمايت سياسی بيشتر روسيه و جانبداری چين نيز برخوردار بود و ديپلماسی تهاجمی آمريکا عليه جمهوری اسلامی در مراحل اوليه قرار داشت.

تغيير جهت ناگهانی ايران در آخرين دقايق در حالی صورت گرفته که تنها چند هفته قبل ( ۳۰ آوريل ) علی اکبر ولايتی مشاور رهبر جمهوری اسلامی در امور بين المللی ضمن گفتگو با خبر گزاری ايرنا اظهار داشته بود : «ما بايد ساده لوح باشيم که به غرب اعتماد کنيم! چرا آنها به انجام مبادله سوخت اصرار ميکنند؟ اين نشان ميدهد که آنها دارای مقاصد شيطانی اند... ما هر گز به آنها اعتماد نخواهيم کرد و اورانيوم غنی شده خود را به خارج نميفرستيم.»