«چگونه نخستین جنگ هسته‌ای خاورمیانه آغاز شد»

نشریه آمریکایی پولیتیکو در روزهای اخیر که اوج مذاکرات هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی بود با انتشار یک داستان تخیلی، مشخصه‌های آینده‌ای را برای خوانندگان خود توصیف کرد که با هسته‌ای شدن ایران شاید به‌طریقی رقم بخورد.

این داستان که روز شنبه، اول آذر در صفحه نخست روزنامه آنلاین پولیتیکو منتشر شد، از آنجا اهمیت می‌یابد که نویسنده آن ماتیو باروز از اعضای موثر شورای اطلاعات ملی آمریکاست، نهادی که گزارش‌های پیش‌بینی کننده آن درباره آینده مورد توجه کاخ سفید، وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا قرار دارد.

«چگونه نخستین جنگ هسته‌ای خاورمیانه آغاز شد» عنوان داستان ماتیو باروز است که با عبور از تونل زمان، چگونگی به‌هم ریختن نظم کنونی جهانی را شرح می‌دهد. داستان با محوریت شخصیتی به نام جمیل خوری پیش می‌رود، پزشکی لبنانی و متعلق به خانواده‌ای پرنفوذ و قدیمی که ردپای برخی از اعضای آن را در ماجراهای جاسوسی خاورمیانه دهه‌ ۱۹۲۰ می‌توان یافت، دهه پس از جنگ جهانی اول که با فروپاشی امپراتوری عثمانی نظم تازه‌ای در خاورمیانه شکل گرفته و کشورهای عربی که از دل این نظم زاده می‌شوند.

در داستان ماتیو باروز نیز این بار جمیل است که نقش جاسوس را ایفا می‌کند، چهره‌ای که اکنون جا پای پدربزرگ خود گذاشته و ناآگاهانه به وقوع جنگ اتمی در خاورمیانه یاری می‌رساند.

ایده کلی نویسنده داستان این است که ایران اتمی شده و به سلاح هسته‌ای دست یافته و عربستان سعودی و اسرائیل، ناراضی و نگران از این رویداد، راه‌حل را در هجوم نظامی به ایران می‌بینند. این میان جمیل باید نقش جاسوس سازمان اطلاعات عربستان را بازی کند. در حقیقت، عربستانی که ناتوان از تدارک نظامی علیه ایران است به متحد قدرتمندی نیاز دارد که در این راه به آن تکیه کند و این متحد برخلاف آن‌چه تصور و پیش‌بینی می‌شود، آمریکا نیست بلکه اسرائیل است و جمیل رابط میان موساد و سازمان اطلاعات عربستان خواهد بود.

اما آمریکا جایگاه ویژه دیگری در داستان ماتیو باروز یافته که نسبت به وقوع جنگ و پیامدهای آن مدام هشدار می‌دهد و تلاش می‌کند نظم کنونی در خاورمیانه و جهان همچنان به‌هر طریقی حفظ شود. حتی آمریکا و ایران به یکدیگر نزدیک هم شده‌اند که این خود بهانه و دلیلی برای شکل‌گیری ائتلاف عربستان و اسرائیل می‌شود.

نویسنده اکنون که همه عناصر داستان را گردآورده، حالا دنبال نتیجه‌گیری‌ست. اگر عربستان و اسرائیل، زمانی ایران را در هم بکوبند، ایران چگونه پاسخی به آن می‌دهد و آیا این کنش و واکنش تنها منطقه خاورمیانه را متاثر از خود خواهد کرد یا ابعادی فراتر از آن خواهد داشت.

مرحله بعدی در طرح داستانی ماتیو باروز این است که ایران با سلاح هسته‌ای عربستان و اسرائیل را مورد هجوم قرار دهد. اسرائیل در این تهاجم تا حدی می‌تواند خود را حفظ کند، اما عربستان نه. با این حال اسرائیل هم صدمات فوق‌العاده‌ای از هجوم حماس و حزب‌الله لبنان و گروه‌هایی نظیر آن می‌بیند.

این میان فاجعه‌های انسانی بزرگی در ایران و عربستان به وقوع می‌پیوندد که ناشی از تشعشعات هسته‌ای است، چنان‌چه شمار قربانیان بر صدها هزار تن بالغ می‌شود. صحنه بین‌المللی هم دستخوش هراس و جنونی‌ست که مهارناپذیر می‌نماید. قیمت نفت به بشکه‌ای ۴۰۰ دلار صعود می‌کند. آمریکا که ناوگان خود را برای مصون ماندن از حملات هسته‌ای از منطقه فراخوانده، مجازات‌هایی اقتصادی علیه اسرائیل و عربستان درنظر می‌گیرد. مسکو تهدید می‌کند که اگر هر کدام از طرف‌های درگیر تن به آتش‌بس ندهند، آنها را هدف حمله قرار خواهد داد.

در غیاب آمریکا، چین قدرت بیشتری در منطقه می‌یابد و ژاپن که از این امر احساس خطر می‌کند، رو به تولید سلاح هسته‌ای می‌آورد و این‌ها همه گوشه‌ای از سناریویی هستند که ماتیو بارز پیامبرانه از وقوع آن در آینده خبر می‌دهد، به سیاق همه داستان‌های آخرالزمانی که فروپاشی نظام مسلط جهان و برآمدن شر ناشی از این فروپاشی را تخیل می‌کنند.

این نخستین بار نیست که داستانی در مورد درگيری هسته ای در خاورميانه نوشته می شود.

پل اردمن، سال ۱۹۷۶، کتاب معروف و پرفروش «سقوط ۷۹» را نوشت. در اين داستان شاه ايران که به تکنولوژی هسته ای دست یافته، قصد تصرف منطقه نفت خيز خاورميانه و اعلام امپراطوری ايران را دارد. درگيری و انفجار اتمی در «سقوط ۷۹» موجب می شود که مناطق نفتی ايران، عربستان سعودی و کويت بيش از بيست سال قابل دسترس نباشند و دنيای غرب با بحران بی نظيری مواجه می شود.