«پژوهشگر آینده نگر»، یک دانشمند ایرانی در آمریکا

امیر حسین گنج بخش رییس یکی از بخش های بیو فیزیک در موسسه ملی بهداشت آمریکا است

در شماره اخير نشريه «اِن آی اِچ کاتاليست» NIH CATALYST که تحقيقات و پژوهش های موسسه ملی بهداشت آمريکا، يکی از بزرگترين موسسات علمی جهان را منعکس می کند، دکتر امير حسين گنج بخش به عنوان «پژوهش گر آينده نگر» برگزيده شده است.


دکتر امير حسين گنج بخش، رييس يکی از بخش های بيوفيزيک در موسسه ملی بهداشت آمريکا، اِن آی اِچ NIH است.


آقای گنج بخش خيلی ساده پژوهش علمی خودتان را توضيح دهيد.


تحقيقات من اساسا استفاده از نور و ليزر برای تشخيص و درمان بيماری ها به ويژه بيماری سرطان است.
وقتی نور به نسوج فرستاده می شود، بسته به نوع نسوج، ميزان نوری که از آن برمی گردد و همچنين طول موج و اندازه آن، متفاوت است.


کاری که بخش من می کند اين است که اين تغيير را اندازه می گيرد و سپس بر اساس بدخيم يا خوش خيم بودن تومور، حالت های مشخص تومور از جمله اسيدی بودن آن، ميزان خونی که در آن جريان دارد، ميزان اکسيژن موجود در آن، و غيره، تغييرات را بررسی می کند. اين پارامترها برای تشخيص دقيق بيماری ها و از همه مهمتر تشخيص نوع درمان لازم است.


آن بخشی از رشته شما که آن را «آينده نگری» ناميده ايد، کدام است؟


آن بخشی است که ما در آن از ذرات نانو استفاده می کنيم. نانو ذراتی است که اندازه آن ده به توان منهای نه متر است. برای اينکه بتوانيد کوچکی اين ذرات را تصور بکنيد، در نظر بگيريد که اگر صد هزار ذره نانو را در کنار هم بچينيد، تقريبا به ضخامت موی انسان می شود. اين ذراتی که ما استفاده می کنيم، خاصيت فلورسنت دارند.


برشی از یک سلول پایه جنینی

در نظر بگيريد که بيمار مايعی را که حاوی اين ذرات است بنوشد و اين ذرات بر اساس پادزهرهای موجود در آن، به طور مشخص به نسوج تومور برود. با دستگاهی که ما درست کرده ايم و با رياضياتی که در اين زمينه فراهم شده، می توان تشخيص داد که اين تومورها در کجا قرار گرفته اند و اندازه آن ها چقدر است ويژگی های آن ها به چه ترتيب است.


اگر فيلم «پيشتازان فضا»را به خاطر داشته باشيد، دستگاهی روی بدن انسان قرار می گرفت و از طريق آن می توانستند يک رشته پارامترهای متابوليسم يا بيماری ها را تشخيص دهند. اميدواريم قرن بيست و يکم، چنين قرنی باشد برای ما.


پس به همين دليل هم هست که گفته شده اگر اين تکنيک که فعلا در مورد حيوانات آزمايشگاهی موفق بوده، به انسان تعميم داده شود، می تواند انقلابی در زمينه تشخيص درمان ايجاد کند. اين رشته به نظر می رسد که بيشتر رو به آينده داشته باشد.


بله اساسا تحقيقاتی که ما می کنيم و اين هزينه ای که در اختيار ما می گذراند، برای ده سال آينده يا بيست سال آينده يا حتی سی سال آينده است. يعنی، پايه های يک آينده نگری را در زمينه تشخيص و درمان بنا می کنيم. ممکن هم هست موفق نشود، اما به هر حال دورنمای بهتری را برای مسايل پزشکی ترسيم کرده است. به اين جهت است که گفته می شود شايد قرن بيست و يکم، قرن استفاده از تکنولوژی ليزر باشد.


NIH يکی از بزرگترين مراکز تحقيقات علمی جهان است با ده ها هزار کارمند و پژوهشگر، بودجه ان آی اچ، به طور مشخص از کجا فراهم می شود؟


در آمريکا چند سازمان وجود دارد که به طور مستقيم بودجه خود را از کنگره آمريکا دريافت می کنند. يکی از اين سازمان ها NIH است. NIH از ۲۷ زير مجموعه يا موسسه ديگر از جمله موسسه سرطان، کليه و خون تشکيل شده و اين بودجه ميان اين ۲۷ مرکز و موسسه تقسيم می شود.


ده درصد بودجه تحقيقات مختص NIH است و نود درصد هم گرانت هايی است که NIH به مراکز تحقيق دانشگاهی مثلا هاروارد، استنفورد يا هر مرکزی که تحقيق خود را ارايه دهند، عرضه می کند.


از وسعت اين موسسه بگوييد. پژوهشگران تقريبا همه کشورهای جهان در اين موسسه علمی کار می کنند.


نزديک به ۲۵۰ آزمايشگاه در موسسه ملی بهداشت آمريکا وجود دارد. در اين ۲۵۰ آزمايشگاه، از رشته های مختلف، پزشک، بيولوژيست، تکنسين، بيوفيزيکدان و غيره کار می کنند. بودجه NIH، نزديک به ۲۹ ميليارد دلار است که بودجه عظيمی محسوب می شود.


در مرکز اصلی NIH در نزديکی واشينگتن، ۵ هزار پزشک و پژوهشگر اشتغال دارند. اين رقم، تنها رقم پزشکان و پژوهشگران است و خوب تصور کنيد که ده ها هزار نفر هم در زمينه های مختلف ديگر در اين موسسه علمی کار می کنند.


نزديک به ۲۵۰ آزمايشگاه در موسسه ملی بهداشت آمريکا وجود دارد. در اين ۲۵۰ آزمايشگاه، از رشته های مختلف، پزشک، بيولوژيست، تکنسين، بيوفيزيکدان و غيره کار می کنند

نکته جالب ديگر اين است که NIH واقعا از يک نظر، مفهوم «هفتاد و دو ملت» را تداعی می کند. يعنی تعداد پژوهشگرانی که از کشورهای مختلف جهان در اين مجموعه گرد آمده اند، کاملا چشمگير است.


يکی از نکات قابل تاسف از نظر من هميشه اين بوده که به علت رابطه پر تنش ايران و آمريکا، ايران که در يک مقطع زمانی بيشترين دانشجوی خارجی را در آمريکا داشته، اکنون نمی تواند از اين فرصت استفاده کند.


منظور شما پژوهشگرانی ايرانی است که به طور مستقيم از ايران بيايند و گرنه پژوهشگران ايرانی بسياری در NIH و مراکز تحقيقی جهان به کار مشغول هستند.


بله هستند و بسيار هم هستند. صحبت سر اين است که يک برنامه سازمان يافته ارتباط ميان آمريکا و ايران لازم است که دانشجويان بتوانند از ايران به آمريکا بيايند. اين اصلا به اين معنا نيست که دانشجويان الزاما در اينجا ماندگار می شوند، بسياری از اينها برمی گردند و از نيروی انسانی که در ايران از نظر هوش و استعداد کم نظير است، بهترين استفاده به عمل می آيد.


به نکته حساس رابطه ايران و آمريکا اشاره کرديد. شما به جز کارهای علمی که خوب در آن ممتاز هستيد، يک فعال سياسی هم هستيد. اين سوال را از سر کنجکاوی مطرح می کنم، وقت کار سياسی را از کجا می آوريد؟!


والله حقيقت اين است که از اين جا رانده و از آنجا مانده ايم! سياست در کشورهای استبداد زده ای نظير ايران، به سراغ آدم می آيد، نه اينکه آدم به سراغ آن می رود.


به هر حال يکی از کارهايی که ما در خارج از کشور داريم، اين است که نشان دهيم چه روش هايی در کشورهای ديگر به کار گرفته شده و موفق بوده تا بتوانيم اين روش ها را چه در زمينه علمی و چه در زمينه سياسی، به کشورمان ببريم.


من يک جمهوری خواه هستم و فکر می کنم جمهوری خواهی (نه به مفهوم حزبی آن) که در آمريکا، فرانسه و يا در کشورهای ديگر وجود دارد، مهمترين شکلی است که می تواند يک جامعه را به سمت پيشرفت ببرد.


به همين دليل هم فعاليت سياسی می کنم. از طرف ديگر به هر حال به علت سانسوری که در ايران است، حرف هايی را ممکن است نتوان بدون هزينه زد، اما همان حرف ها را به اين دليل که در يک کشور آزاد زندگی می کنيم، می توانيم در اينجا به راحتی بزنيم.