«ايران، راه امن تر برای صادرات نفت حوزه خزر»

دکتر منوچهر تکين، کارشناس ارشد امور نفت در لندن، می گوید خط لوله انتقال نفت منطقه خزر بهتر است از ایران بگذرد.

صدمه ديدن لوله های انتقال نفت در گرجستان در جريان عمليات نظامی روسيه، صدور نفت از طريق تفليس و بندر سوپسا را زير سئوال برده است.


برخی از کشورهای صادر کننده نفت و گاز حوزه دريای خزر، از جمله آذربايجان، کوشش مي کنند که راه های متنوعی را برای صدور نفت خود بيابند.


در اين رابطه، جمهوری آذربايجان اکنون روزانه پنج تا ده هزار بشکه نفت خود را به صورت معاوضه ای يا «سوآپ»، از طريق بندر نکا در ایران، به خارج صادر مي کند.


رادیو فردا در گفت و گو با دکتر منوچهر تکين، کارشناس ارشد امور نفت در لندن، پیامدهای بحران قفقاز و مسئله انرژی در این منطقه را مورد بررسی قرار داده است.


رادیو فردا: آيا ايران در مقايسه با ساير کشورهای منطقه راه مطمئن تری برای صدور نفت است و ايران چه توانائي هایی دارد ؟


البته راه مطمئنی است، چون ما بايد، در اين نوع مسائل، بحث های سياسی را کنار بگذاريم. در اوائل دهه نود که اين بحث ها شد و شروع به کشف منابع دريایی خزر کردند و فکر می کردند به توليد برسد، هميشه ما از ايران اصرار داشتيم، که بياييد از طريق خط لوله ای که ما از جنوب به شمال داريم، نفت خود را به بازار آزاد و دريای آزاد و شرق آسيا صادر کنيد.


متاسفانه مسائل سياسی، خصوصا حساسيت بين ايران و آمريکا از اين کار جلوگيری کرد.آمريکایی ها روی شرکت های نفتی که علاقمند بودند سرمایه گذاری در نفت ايران را بررسی کنند، فشار آوردند. ايران را منزوی کردند و خط لوله شرقی غربی را آن طور کشيدند و به اينجا رسيدند.


  • «استفاده از مسير ايران ، برنامه دراز مدتی است که اگر پياده شود و اگر اين کشورها مسائل سياسی را کنار بگذارند و از ديد اقتصادی فکر کنند، برای همه کشورها مفيد است».
منوچهر تکين، کارشناس ارشد امور نفت در لندن

حالا که اين سئوال در مورد امنيت گرجستان پيش آمده، طبيعی است که شرکت ها و کشورها، که فکر می کنند می خواهند منابع خود را به بازار دنيا برسانند، مي گویند چرا از مسير ايران اين کار را نکنيم.


ما هم آن زمان شروع کرديم، خط لوله ای ساختيم از نکاء که از البرز رد می شود و می آمد به شرق تهران و خط لوله به پالايشگاه تهران، تبريزو غيره... ما از ترکمنستان، چند سال است که داريم نفت می گيريم.


در حال حاضر، ايران می گويد که آذربايجان روزانه حدود پنج هزار تا ده هزار بشکه از پايانه سنگ چال می فرستد به نکاء. آيا اين واقعا يک رقم قابل توجهی است؟ آذربايجان حدود نود هزار بشکه از طريق باکو - سوپسا می فرستاد. نکته ديگر اينکه در دریای خزر کشتی های بزرگ هم نداريم. تسهيلات و امکانات ايران تا چه حد است؟ به نظر نمی رسد ده هزار بشکه مقدار زيادی باشد. آيا در شرايط فعلی، امکان دارد که آذربايجان، مقدار متنابهی از نفت خود را، از طريق ايران به خارج صادر کند؟


نه من فکر نمی کنم. ظرفيت خط لوله ای که از نکا و البرزمی گذرد وبه حوضه ری می آيد و به خط لوله داخلی ايران وصل می شود، حدود چند صد هزار بشکه بيشتر نيست.


قرار بود که توسعه پيدا کند، بنابراين ظرفيت ما در اين حد است. از نظر کشتی هم، واقعا مطمئن نيستم. شايد کشتی های کوچک تر کافی باشند برای حمل اين نفت، به صورت موقتی برای چند ماه يا يک سال.


اما استفاده از مسير ايران، برنامه دراز مدتی است که اگر پياده شود و اگر اين کشورها مسائل سياسی را کنار بگذارند و از ديد اقتصادی فکر کنند، هم برای قزاقستان مفيد است، هم برای آذربايجان و همينطور هم برای ترکمنستان، که با اين کشور خط لوله مشترک برای صادرات گاز و به طور کلی نفت داريم.


البته اين کار زمان خواهد برد، يک، دو، سه سال يا چند سال طول می کشد که اين خط لوله ها نصب شود و هزينه زيادی خواهد داشت و بايد با هم توافق کنند. در جواب سئوال شما، صحبت از چند ده هزار بشکه است.


به هر حال نمی شود مسائل سياسی را از مسائل اقتصادی جدا کرد. اگر توانائی ايران، برای انتقال نفت از طريق سواپ، يا به طور مستقيم، بيشتر شود فکر نمی کنيد که ايران در مقابل روسيه قرار گيرد که می خواهد بيشتر نفت دريای خزر و آسيای مرکزی از طريق بندر نواروسيسک در دريای سياه و لوله های خودش رد شوند؟


ايران وروسيه از ديد مسئله سياسی و مسئله ايستادن در مقابل آمريکا هميشه با هم تفاهم و هماهنگی داشته اند. اصولا در مورد صادرات گاز ما رقيب روسيه هستيم، زيرا ذخيره دوم گاز رادر دنيا داريم. با اينکه توليد کم است، ولی اين پتانسيل را داريم و در مورد نفت هم همینطور.


در مورد مسير خط لوله هم طبيعی است که ما رقيب روسيه هستيم. در نهايت اين کشورها و شرکت های بزرگ هستند که دارند در اين کشورها سرمايه گذاری می کنند برای نفت و گاز دريای خزر.


چون اينها هر چقدر هم که سياست اين کشورها برای آنها موثر باشد وقتی که صحبت از ميلياردها دلار سرمايه گذاری می شود، هميشه سعی می کنند جنبه تجاری را در نظر بگيرند.