کرونا و سازمان جهانی بهداشت؛ به نام آمریکا، به کام چین؟

تا کنون دست‌کم ۳۲۵ هزار نفر در سراسر دنیا بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست داده‌اند. عکس یک گورکن را در لباس ضدکرونا در گورستانی در حومه مسکو نشان می‌دهد.

یادداشتی از عرفان کسرایی: این نخستین بار نیست که سازمان جهانی بهداشت (WHO) به‌دلیل کندی و بی‌عملی و دست‌کم گرفتن خطرات بیماری‌ها این‌گونه مورد انتقاد قرار می‌گیرد. اما نه ابعاد همه‌گیری‌های جهانی بیماری سارس در سال‌های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ مانند امروز بود و نه شیوع آنفلوآنزای خوکی در سال ۲۰۰۹، زیکا در سال ۲۰۱۶ و ابولا در سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ و ۲۰۱۸.

بیماری کووید ۱۹ اینک با گذشت چهارماه، چهره جهان را همچنان غمزده و هولناک نگاه داشته است. مسائلی چون فاصله‌گیری اجتماعی، بسته شدن مرزها، لغو المپیک و رقابت‌های ورزشی، و اجباری شدن ماسک همه‌چیز را تغییر داده است.

این تغییرات در این چند ماه هنوز به عنوان یک روند عادی پذیرفته نشده و به سبک زندگی روزمره و قابل‌قبول تبدیل نشده است و همه در انتظار پایان این وضعیت‌اند؛ وضعیتی که البته سازمان جهانی بهداشت که یکی از مهم‌ترین وظایف آن مقابله با همه‌گیری بیماری‌هاست، در بروز آن بی‌تقصیر نیست.

صرف‌نظر از انتقادهای دولت ایالات متحده و تعلیق پرداخت‌های مالی این کشور به سازمان جهانی بهداشت به دلیل آن‌چه آمریکایی‌ها آن را «چین‌محور» بودن سازمان جهانی بهداشت می‌خوانند، بررسی گزارش‌ها و نگاهی به روزشمار واکنش سازمان جهانی بهداشت نشان می‌دهد که عملکرد این نهاد بین‌المللی در مقابله با کرونا بسیار غیرحرفه‌ای و مغایر با اساسنامه این سازمان بوده است.

ادعای ایالات متحده درباره چین‌محور بودن سازمان جهانی بهداشت نیز چندان بیراه نیست. درحالی‌که آمریکا در سال ۲۰۱۹ بیش از ۴۰۰ میلیون دلار یعنی حدود ۱۵ درصد از بودجه سالانه این سازمان را تأمین کرده است، عملکرد سازمان جهانی بهداشت نشان می‌دهد که در مسئله کرونا واقعاً یک سیاست چین‌محور را در پیش گرفته است.

سازمان جهانی بهداشت در آغاز بحران کرونا همان اطلاعات گمراه کننده و غلطی را منتشر می‌کرد که مقامات چینی به آن‌ها انتقال می‌دادند و در تاریخ پنجم ژانویه ۲۰۲۰، یعنی زمانی که هنوز می‌شد جلوی بسیاری از آسیب‌های بعدی را گرفت، به‌غلط اعلام کرد که هیچ مدرکی دال بر انتقالِ انسان به انسانِ این ویروس جدید وجود ندارد.

این اطلاعیه‌های غلط و گمراه‌کننده در روز ۱۴ ژانویه نیز تکرار شد. این در حالی است که تایوان (و هنگ‌کنگ) از قابلیت انتقالِ انسان به انسانِ این ویروس اطلاع داشتند و دو هفته پیش از آن، تدابیر سختگیرانه‌ای در پیشگیری از شیوع آن اجرایی کرده بود.

این قضیه نشان می‌دهد که سازمان جهانی بهداشت حتی در حد نهادهای مدیریت بهداشت یک کشور مانند تایوان نیز کارآمد عمل نکرده است. به عبارت دیگر، سه هفته طول کشید تا سازمان جهانی بهداشت به همان نتیجه‌ای برسد که تایوانی‌ها رسیده بودند؛ نتایجی که تایوان اطلاعات آن را همان زمان در اختیار سازمان جهانی بهداشت نیز گذاشت، اما این سازمان با توجه به فشار چینی‌ها در جلوگیری از عضویت تایوان در سازمان جهانی بهداشت، توصیه‌ها و یافته‌های دانشمندان تایوانی را نادیده گرفتند.

دیوان‌سالاری (بروکراسی) ویرانگر یا چین‌محوری؟

انتقادها به عملکرد سازمان جهانی بهداشت، در عمل، به‌مراتب گسترده تر از این‌هاست. این سازمان متهم است که در جریان شیوع ابولا در غرب آفریقا بیش از اندازه تعلل کرد و دیرتر از زمان لازم وضعیت اضطراری اعلام کرد.

هفتاد و دو سال از تأسیس سازمان جهانی بهداشت می‌گذرد و از آن زمان تا کنون بحران‌های بسیاری سلامت جهانی را تهدید کرده است. سازمان جهانی بهداشت در آغاز با بحران‌هایی چون مالاریا و فلج اطفال و سل روبه‌رو بود و برنامه ریشه‌کنی آبله در فاصله سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۷ برای این سازمان در نخستین سال‌های تأسیس، موفقیت بزرگی محسوب می‌شد.

آبله بیماری مهلکی بود که در قرن بیستم در حدود سیصد میلیون نفر از مردم جهان را به کام مرگ فرستاده بود و واکسیناسیون آبله با تصمیم سازمان جهانی بهداشت بود که از سال ۱۹۶۷ اجباری شد؛ تصمیمی درست و موفقیت‌آمیز که در نهایت در سال ۱۹۸۰ با اعلام رسمی ریشه‌کنی این بیماری به سرانجام رسید. اما عملکرد این سازمان در مقابله با آبله ظاهراً یک استثناء بود.

سازمان جهانی بهداشت در بحران‌های بعدی مدام ناکارآمدتر و ضعیف‌تر از پیش عمل کرده است. برای مثال می‌توان به بحران ابولا در سال‌های ۲۰۱۴ در غرب آفریقا و از کنترل خارج شدن ویروس در کشورهای گینه و لیبریا و سیرالئون اشاره کرد که به مرگ حدود ۱۱هزار نفر منجر شد. بی تردید بخش بزرگی از تقصیر در بحران ابولا را می‌توان در بی‌عملی و واکنش دیرهنگام سازمان جهانی بهداشت پیدا کرد.

این روند کند و بی‌عملی، پیش از نیز سابقه داشته است. شاید بدترین و غیرسازنده‌ترین نقش این سازمان را بتوان در جریان فاجعه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ یافت. سازمان جهانی بهداشت پنج سال پس از آن حادثه، یعنی تازه در سال ۱۹۹۱، متخصصان خود را به محل حادثه فرستاد و تازه چهار سال پس از آن، یعنی سال ۱۹۹۵ (۹ سال پس از حادثه)، کنفرانسی در این زمینه برگزار کرد.

درحالی‌که تفاهم‌نامه همکاری بین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) و سازمان جهانی بهداشت سال‌ها پیش از آن، یعنی سال ۱۹۵۹، امضا شده بود، هنوز تا همین امروز نیز (با وجود فجایعی چون چرنوبیل و فوکوشیما) بخشی در سازمان جهانی بهداشت برای آمادگی و مقابله با خطرات تشعشعات اتمی وجود ندارد.

یکی دیگر از انتقادها به سازمان جهانی بهداشت، سرمایه‌گذاری بخش خصوصی، به‌خصوص صنایع دارویی، در این سازمان است و انتقاداتی در زمینه تأثیر شرکت‌های داروسازی در توصیه‌های دارویی سازمان جهانی بهداشت مطرح شده است.

بررسی گزارش سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهد که در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ میلادی، بالاترین میزان کمک به سازمان جهانی بهداشت از سوی آمریکایی‌ها بوده و اساساً آمریکایی‌ها بالاترین میزان سهم را در تأمین بودجه سازمان بهداشت جهانی دارند. هرچند رئیس‌جمهور ایالات متحده هنوز درباره تجدیدنظر در تأمین بودجه سازمان جهانی بهداشت تصمیم قطعی و نهایی نگرفته، اما صحبت‌های ابتدایی حاکی از این است که دولت ایالات متحده قصد دارد از این پس تنها ده درصد از مبلغی را که پیش از این می‌پرداخته در اختیار سازمان جهانی بهداشت قرار دهد؛ مبلغی که به‌گفته آن‌ها تازه با حق‌السهم پرداختی چین برابر می‌شود.

انتقاد به عملکرد سازمان جهانی بهداشت از دید آمریکایی‌ها عمدتاً این است که نمی‌شود پذیرفت بودجه این سازمان را آمریکایی‌ها تأمین کنند اما سیاست غالب این سازمان چین‌محور باشد. انتقاد از بی‌عملی سازمان جهانی بهداشت اما فراتر از مسائل و مناقشات سیاسی جهانی بین چین و ایالات متحده است.

وزیر بهداشت استرالیا دلیل موفقیت استرالیا در جلوگیری از شیوع ویروس کرونا را صراحتاً سرپیچی از دستورالعمل‌های سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد و گفت عمل نکردن به دستورالعمل‌های این سازمان درباره شیوع کرونا عامل موفقیت این کشور است. این اظهارنظر، بیش از هرچیز، می‌تواند مایه شرمساری مدیران سازمان جهانی بهداشت باشد، چراکه عمل نکردن به توصیه‌های این سازمان بهتر از عمل کردن به آن بوده و این مسئله نشان می‌دهد سازمان جهانی بهداشت برای بازیابی این اعتبار از دست رفته و شکست مدیریتی در مقابله با کرونا، نیازمند تغییر و تحولات بنیادین است.

نظرات طرح‌شده در یادداشت نویسندگان لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.