(rm) صدا | [ 6:10 mins ]
فيلم Sin City يا شهرگناه، کار مشترک کارگردان جوان تگزاسي رابرت رودريگز و خالق کتابهاي مصور Sin City آقاي فرانک ميلر، که از روز جمعه در سراسر آمريکا افتتاح شد را بعضي از منتقدان بهترين فيلم، بعضي عظيمترين فيلم و برخي با اهميتترين فيلم سال 2005 ميدانند. اهميت فيلم در ترجمه سينمائي تصاوير کتاب، و همکاري دو هنرمند در تهيه آن است که به سادگي ميسر نشد. رودریگز برای کار با میلر ناچار شد از سندیکای کارگردانان سینما کناره بگیرد. رودریگز و میلر در مصاحبهها با رسانههای آمریکا، چگونگی همکاری خود در تولید این فیلم غیرعادی 40 میلیون دلاری را تشریح میکنند. بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): فيلم Sin City با شرکت ستارگان برجسته هاليوود، نظير بروس ويليس و ميکي رورک، براساس سه قصه از مجموعه کتابهاي مصور Sin City از فرانک ميلر تهيه شده است و در داستانهاي آن به جهاني غيرعادي و تاريک ميپردازد که در آن تبهکاران و پليس براي خونريزي و جنايت با هم رقابت ميکنند و به هيچکس نميتوان اعتماد کرد.
تماشاي Sin City به خاطر زبان خاص بصري فيلم که عينا از تصاوير کتابها برگرفته شده است، تجربه يگانهاي است، و به قول مننتقدان، نخستين بار است که فيلم، به جاي اقتباس از يک داستان مصور، عکسهاي آنرا عينا، و مو به مو، به تصاوير سينما برگردانده است.
رودريگز در مصاحبهاي که از شبکه راديوئي غيرانتفاعي آمريکا پخش شد، گفت کتابهاي Sin City از نظر او کاملا سينمائي طراحي و نقاشي شدهاند براي همين تصميم گرفت به جاي اقتباس سينمائي از اثر، خود کتاب را تصوير به تصوير، به سينما برگرداند و در واقع کتابي سينمائي به وجود آورد، نه فيلمي براساس کتاب.
برخلاف فيلمهائي مثل Batman و Superman که هاليوود براساس کتابهاي داستان مصور توليد کرده است، در فيلم Sin City تلاشي براي واقعيگرائي ديده نمي شود. فرنک ميلر، در مصاحبهها در توجيه کار خود بارها اشاره کرده است که کار او کاملا فانتزي است و ربطي به واقعيت ندارد و در تبديل آن به فيلم، کوشيده است ارتباط صحنهها با واقعيت کاملا ناديده گرفته شود.
فرانک ميلر در Sin City جهاني فانتري و سياه خلق کرده است که در آن هيچکس قهرمان نيست، هيچکس به خاطر نجات جهان از تبهکاران، مدال نميگيرد و حتي شخصيتهاي زن در درندهخوئي و جنايت در آن از مردان چيزي کم ندارند.
آقاي رابرت رودريگز، کارگردان فيلم خيرهکننده Sin City براي جامه عمل پوشاندن به بينش خود براي تهيه اين فيلم، سرانجام توانست Frank Miller خلاق کتابهاي Sin City را راضي کند که در کارگرداني با او همکار شود. براي اين کار، چنانکه آقاي ميلر در مصاحبهاي گفته است، رودريگز او را به نخستين جلسه فيلمبرداري دعوت کرد. ميلر ميگويد رودريگز با استفاده از بازيگران در برابر پرده سبزي که بعد قرار بود از طريق کاميپوتر، صحنههاي فيلم به آن اضافه شود، تصاويري به وجود آورده بود که نورپرداري خاص طرحهاي سياه و سفيد او در کتاب را عينا به سينما منتقل کرده بود و همين کافي بود که موافقت او براي همکاري هنري با رودريگز جلب شود. فضاي سياه و خفه جهان فانتزياي که ميلر در کتاب طرح کرده است، عينا به فيلم برگردانده شده است و روزنامهها در آمريکا، تصاوير کتاب و فيلم را کنار هم چاپ کردهاند که اين برگرداني وفادارانه را نشان دهند.
رودريگز در مصاحبهاي توضيح داد که فرانک ميلر در نقاشيهاي کتاب Sin City از رنگ خاکستري استفاده نکرده است، و در روايت سينمائي فيلم، که بيشتر آن سياه وسفيد است با لکههاي گهگاه رنگ در گوشه و کنار، همين بينش بصري به فيلم بازگردانده شده است.
اما مشکل رودريگز در ساختن فيلم Sin City تنها جلب موافقت فرانک ميلر به همکاري نبود. سنديکاي کارگردانان سينما، Director’s Guild در اساسنامه خود اجازه نميدهد يک فيلم دو کارگردان داشته باشد. رودريگز براي اشتراک کرديت credit کارگرداني با فرانک ميلر، از سنديکاي کارگردانها استعفا داد و چنانکه خود او در مصاحبهاي گفته است، نه تنها بيمه بهداشتي و بازنشستگي و سايرمزاياي عضويت در سنديکا را از دست داد، بلکه از گرفتن جايزه اسکار کارگرداني هم محروم خواهد بود.
در استعفا از سنديکا، رودريگز به جمع کارگردانان برجسته ديگر، نظير کوئنتين ترنتينو پيوست. رودريگز در استوديوئي که خود در Austin تگزاس ساخته است کار ميکند و عامل موثري است در احياي صنعت سينما در تگزاس.
رابرت رودريگز از نخستين فيلم خود ايل مارياچي که آن را در سال 1991 با هزينه 10 هزار دلار در سن 19 سالگي به وجود آورد و ميليونها دلار فروش کرد، خود را به عنوان چهرهاي غيرعادي در سينماي هاليوود تثبيت کرد. رودريگز برخورد خاص خود با بودجه توليد فيلم را همچنان حفظ کرده است و هنوز هم طوري کار ميکند که انگار بودجه و وقت کم دارد، هرچند ميرامکس براي توليد Sin City معادل 40 ميليون دلار هزينه کرد.