(rm) صدا | [ 3:42 mins ]
فيلم «دختران خورشيد» از خانم مريم شهريار، چند سال بعد از آن به نيويورک ميرسد که در فيلمهائي از ايران و افغانستان که بعد از آن ساخته شد، ظاهر شدن دختران در لباس پسران به عنوان يک محمل داستاني براي نمايش تبعيض و فقر، چندين بار با موفقيت به کار رفت. «دختران خورشيد» که نمايش آن از ديروز در يک تئاتر کوچک مخصوص فيلمهاي هنري در نيويورک شروع شد، فيلمي است در باره فقر و استثمار، که قهرمانانش تنها راه را گريز از جهان ستروني مييابند که خانم مريم شهريار با همکاري فيلمبردار هنرمندش همايون پايور، در ساختن روايت سينمائي آن مهارت نشان ميدهند. تصويرهاي اين فيلم هم مثل جهان شخصيتهاي فيلم سترون است. بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): فيلم «دختران خورشيد» از خانم مريم شهريار، چند سال بعد از آن به نيويورک ميرسد که در فيلمهائي از ايران و افغانستان که بعد از آن ساخته شد، ظاهر شدن دختران در لباس پسران به عنوان يک محمل داستاني براي نمايش تبعيض و فقر، چندين بار با موفقيت به کار رفت.
در فيلم «دختران خورشيد» يک دختر روستائي را پدرش جامه پسرانه ميپوشاند و به کار در کارگاه فرشبافي دهکده همسايه ميفرستد. نقش دختر سرتراشيده را خانم آلتينه قليچطقاني با چشمهاي درشتش بازي ميکند، زيرا اين نقش، زياد حرف نميزند، مثل خود فيلم، که در فضاي وهمانگيزي که نمايش ميدهد از روستاهاي فقير و کار طاقت فرساي قاليبافي به خصوص براي خردسالان، همه چيز کمياب است، حتي حرف.
در فيلم باران، از آقاي مجيدمجيدي، که چندي بعد از «دختران خورشيد» ساخته شد اما قبل از آن در نيويورک نمايش داده شد، دخترمهاجر افغاني را خانواده در لباس پسرها به سر کار ساختماني ميفرستند، و او که در قصه محافظهکار و واپسگراي فيلم، به کار در آشپزخانه کارگاه خانهسازي گماشته ميشود، در نقش سنتي زن، يعني کار در آشپزخانه است که موفق ميشود.
در فيلم اسامه، يک فيلم افغاني که بعد از طالبان ساخته شده، و آنهم در نيويورک نسبتا موفق بود، دختري با لباس پسرانه در سفر است.
در اين فيلمها دختر با تبديل لباس، ميکوشد از محدوديتهائي که حجاب و سنتها براي زنان ايجاد کردهاند، عبور کند. اما مقايسه اين فيلمها با يکديگر ممکن نيست، زيرا هرچند دخترپسرپوش در قصههاي همه آنها نقشي دارد اما هر کدام در باره چپز ديگري هستند.
«دختران خورشيد» که نمايش آن از ديروز در يک تئاتر کوچک مخصوص فيلمهاي هنري در نيويورک شروع شد، فيلمي است در باره فقر و استثمار، که قهرمانانش تنها راه را گريز از جهان ستروني مييابند که خانم مريم شهريار با همکاري فيلمبردار هنرمندش همايون پايور، در ساختن روايت سينمائي آن مهارت نشان ميدهند. تصويرهاي اين فيلم هم مثل جهان شخصيتهاي فيلم سترون است.
ديود کر David Kehr يکي از منتقدهاي روزنامه نيويورک تايمز در نقدي که بر فيلم «دختران خورشيد» از خانم مريم شهريار نوشتهاست، اين فيلم را در عين سادگي و صراحت، فيلم مبهمي ميداند که در قصه فيلم معلوم نميشود دخترک قاليبافي که عاشق دخترپسرپوش قهرمان فيلم ميشود، ميداند او دختر است يا خيال ميکند پسر است، و. بعد ميافزايد با کله تراشيده و چشمان خيرهاش، اين شخصت از هر نوع حنسيتي خالي است، مثل قربانيان يهودي بازداشتگاههاي فجيع آلمان نازي.
نويسنده نيويورک تايمز تصور ميکند که خانم مريم شهريار و آقاي مجيد مجيدي و ديگر فيملسازاني که درايران وافغانستان از شخصيت دخترپسرپوش استفاده کردند، تحت تاثير فيلم Yentl هستند، به کارگرداني خواننده مشهور آمريکائي خانم باربارا استرايسند براساس داستاني از نويسنده يهودي Isaac Bashevis Singer. که در آن زنی برای طلبگی در مدرسه مذهبی یهودی لباس مردانه در بر میکند. به نظر نويسنده نيويورک تايمز، نسخههائي ازفیلم ینتل در ايران دست بدست ميگردد و هنرمندان سینما را تحت تاثیر قرار میدهد.