لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۱:۳۵

بازار سياه خريد و فروش وام در ايران


(rm) صدا |
فريبا مودت (راديو فردا): درآمد كم، قدرت خريد اندك و افزايش سريع قيمتها به ويژه بهاي مسكن در ايران باعث به وجود آمدن پديده اي شده است كه هرچند از چند سال پيش آغاز شد، اما به اندازه امروز معمول اقتصاد خانواده ها نبود و آن خريد و فروش انواع وام ميان واجد شرايط اخذ آن و انتقال وام به خريدار دوم است. فريدون زرنگار در گفتگويي با علي زندي، روزنامه نگار در تهران از چگونگي عملكرد و ديگر علل وجود بازار سياه خريد و فروش وام پرسيده است. علي زندي (روزنامه نگار، تهران): به نظر مي رسد كه به خاطر مشكل ساختاري اقتصاد ايران و اينكه مردم نياز دارند و تقاضا براي خدمات و وامهاي بانكي مثل وام مسكن، وام خودرو بالا است و مردم قدرت خريدشان پايين است، درآمد سرانه در كشور پايين است، در نتيجه مردم رو به سوي وامهاي بانكي آوردند تا از اين طريق بتوانند آن خدمات و كالاهاي مورد نياز خودشان را تامين كنند مانند مسكن. يك كسي كه مي خواهد يك خانه 40، 50 متري بگيرد به قيمت 30 تا 40 ميليون، چون قدرت خريدش كافي نيست، در نتيجه مجبور مي شود از وامهاي مختلف استفاده كند. وامهايي كه الان هستند يكي مانند وام بانك مسكن است كه از پنج ميليون تا 12 ميليون نرخهاي متفاوت دارد كه در گذشته پنج ميليون بود، بعد هفت ميليون بود و اخيرا شده 12 ميليون و كساني كه در نوبت هستند و نوبتشان مي رسد، مثلا يك ميليون مي گذارند بعد از دو سال به فرض نوبتشان مي رسد كه وام پنج ميليوني بگيرند، اينها مي آيند كساني كه احتياج ندارند با يك مبلغي مانند هشت تومان، نهصد تومان، يك ميليون تومان، وام خودشان را در اختيار متقاضي واقعي قرار مي دهند. فريدون زرنگار (راديو فردا) : آقاي زندي چطور تضمين مي شود پرداخت اين وام؟ علي زندي: اينها مي روند در دفاتر اسناد رسمي، در محضرها و دفاتر اسناد رسمي يك مبايعه نامه بين خودشان امضا مي كنند كه اين وام مثلا به نام آقاي زندي هست و مي خواهد در اختيار حسيني مثلا قرار بدهد، آقاي زندي در طرف قرارداد با بانك است و بانك وامش را به آقاي زندي مي دهد نه به آقاي حسيني. منتها آقاي زندي مي گيرد ولي در اختيار آقاي حسيني قرار مي دهد تا زماني كه تمام اقساط اين وام پرداخت بشود. زماني كه تمام اين اقساط پرداخت شد، آنوقت سند دائمي و قطعي به نام آقاي حسيني زده مي شود و از رهن بانك خارج مي شود. غير از اينها يك وامهاي ديگري است مانند وامهاي پزشكي و دندانپزشكي كه بابت خريد ماشين آلات و دستگاهها و وسايلي كه مورد نياز اين قشر است، داده مي شود و آن هم اگر نياز نداشته باشند به قيمت يك ميليون، دو ميليون تا 5/2 ميليون به كساني كه محتاج واقعي هستند و نياز دارند مبادله مي شود. ف . ز : مگر همه دندانپزشكان دسترسي به اين وامها ندارند؟ علي زندي : چرا، همه طبق يك ضوابطي دسترسي به اين وام دارند، منتها ممكن است كه يك دندانپزشك نياز نداشته باشد اين وام را، ولي در اختيار يك قشر ديگري قرار مي دهد، مثلا در اختيار قشر معلم قرار مي دهد يا در اختيار يك كاسب قرار مي دهد كه مثلا با آن مسكن بخرد. ف . ز : بانك كنترلي ندارد بر چگونگي هزينه اين وام؟ علي زندي: چون سند و نوع پرداخت بر اساس پيش فاكتور است. در واقع آن پيش فاكتور سندي است كه نشان مي دهد كه اين آقا مثلا مي خواهد برود وسايل دندانپزشكي، وسايل پزشكي بخرد و به هر حال بانك نمي تواند تا آخرين مرحله دنبال كند قضيه را كه صحت و سقم قضايا به چه ترتيب است. ف . ز : به طور متوسط مبلغ اين وامها معمولا چقدر هستند. علي زندي: بيشتر آن چيزي كه متداول است، در بخش متوسط و متوسط به پايين جامعه است كه شامل همين وام خودرو، وام مسكن، وام دندانپزشكي هست كه مثلا پنج ميليون تا ده ميليون است. اما وامهاي بالاتر از آن كه مربوط به پروژه هاي عمراني است، مربوط به ساخت كارخانجات و طرحهاي موافقت اصولي و چيزهاي ديگري است، آنها يك نوع ضوابط ديگري دارند و البته تعدادشان محدودتر است، چون رقم بالاتر است. ف . ز : خريدار و فروشنده چگونه همديگر را پيدا مي كنند. علي زندي: خريدار و فروشنده بيشتر از طريق بازار معاملات، مثل كسي كه دنبال وام مسكن است بخواهد خانه بخرد، از ترس اينكه قيمت مسكن دو ماه ديگر، سه ماه ديگر، شش ماه و يك سال ديگر بالاتر است، به خاطر همين سريعتر به دنبال خانه مي گردد و مثلا مي رود يك خانه اي پيدا مي كند 40 ميليون، ولي قدرت خريد خودش مثلا 20 ميليون است، پنج ميليون هم مثلا وام مسكن مي خواهد، 10 ميليون هم وام پزشكي و دندانپزشكي و از اين دست وامها تهيه مي كند، 20 ميليون بقيه را هم جور مي كند تا آن خانه را بگيرد، مبادا اينكه دو ماه ديگر اين خانه 40 ميليوني يك دفعه بشود 50 ميليون، 60 ميليون يا بالاتر. به هر حال اين نوع پيدا كردنش هم از طريق همين بنگاههاي معاملات ملكي است، مثلا به بنگاه مراجعه مي كنند، طرف مي گويد وام مي خواهم، وام سراغ داريد؟ طرف مي گويد بله يك نفر است فروشنده است، 800 تومان او مي گيرد، و وام پنج ميليوني به شما منتقل مي كند و شما بايد قسطهايش را بدهيد و اصل و فرع وام را بدهي تا زماني كه قسط تمام شود. درآمد كم، قدرت خريد اندك و افزايش سريع قيمتها به ويژه بهاي مسكن در ايران باعث به وجود آمدن پديده اي شده است كه هرچند از چند سال پيش آغاز شد، اما به اندازه امروز معمول اقتصاد خانواده ها نبود و آن خريد و فروش انواع وام ميان واجد شرايط اخذ آن و انتقال وام به خريدار دوم است. علي زندي، روزنامه نگار در تهران، در مصاحبه با راديوفردا مي گويد که كسي كه مي خواهد يك خانه 40، 50 متري بگيرد به قيمت 30 تا 40 ميليون، چون قدرت خريد كافي ندارد، در نتيجه مجبور مي شود از وامهاي مختلف استفاده كند، مانند وام بانك مسكن، كه از پنج ميليون تا 12 ميليون نرخهاي متفاوت دارد. وي مي گويد که كساني كه در نوبت وام هستند و نوبتشان مي رسد، مثلا يك ميليون مي گذارند، و بعد از دو سال نوبتشان مي رسد كه وام پنج ميليوني بگيرند، و احتياجي هم به وام ندارند، با مبلغي مانند يك ميليون تومان، وام خود را در اختيار متقاضي واقعي قرار مي دهند.
XS
SM
MD
LG