یک تابلوی نقاشی متعلق به قرن پانزدهم ميلادی حدود ۴۰۰ سال در انبارهای واتيکان پنهان بود و در ۱۲۰ سالی که از نمايش عمومی آن میگذرد هيچ کس، از جمله ميليونها نفری که از مقابل آن در نمايشگاهها گذشته بودند راز آن را کشف نکرده بودند.
اکنون واتيکان اعلام کرده که پس از تميز کردن اين تابلو جزيياتی در اين تصوير برملا شده که نشان میدهد به احتمال فراوان جزو اولين نقاشیهايی است که اروپاييان از مردمان بومی آمريکا کشيدهاند.
اين تابلو که «رستاخيز» نام دارد در سال ۱۴۹۴ يعنی دو سال پس از آنکه کريستف کلمب به قاره آمريکا رسيد توسط نقاشان چيره دست دوران رنسانس نقاشی شده است.
مدير موزههای واتيکان میگويد که پس از تميز کردن اين تابلو متوجه شدهاند که درست در بالای تابوتی که عيسی مسيح از آن عروج میکند تصوير چند انسان عريان که سربندهايی از پر پرندگان بر سر دارند و در حال رقص هستند، کشيده شده است. اين تصوير احتمالا از حکايت کريستف کلمب از مردمان بومی قاره آمريکا و ظاهر و رسوم آنان اقتباس شده است.
اين تابلو به دستور پاپ الکساندر ششم کشيده شده است که درست چند ماه قبل از رسيدن کريستف کلمب به قاره آمريکا به اين مقام رسيده بود. يک کارشناس ارشد تاريخ سرخپوستها معتقد است که تمام تابلوهای نقاشی که برای تزيين اقامتگاه پاپ الکساندر ششم طراحی شده بود تا سال ۱۴۹۴ تکميل شده بودند.
به گفته وی، پاپ الکساندر ششم به قاره آمريکا به عنوان چالش جديدی برای فاتحان اروپايی علاقه فراوانی داشت.
کريستف کلمب با هزينه و حمايت خاندان سلطنتی اسپانيا قاره آمريکا را کشف کرد. وی در بازگشت از اولين سفر خود در ماه مارس سال ۱۴۹۳ دفترچه خاطرات و سفرنامه خود را به خانواده سلطنتی اسپانيا تحويل داد و آنها تمام تلاش خود را انجام دادند تا اين اطلاعات را مخفی نگاه دارند.
اما حکايتهای کريستف کلمب از اين سفر به سرعت بر سر زبانها افتاد و به پايتختها و مراکز ديگر قدرت در اروپا رسيد. بنابراين به احتمال فراوان شخص پاپ و دفتر وی نيز از اين مطالب با خبر بودند و حضور اين انسانهای برهنه با پرهايی که بر سر دارند در تابلوی رستاخيز که به دستور پاپ الکساندر ششم تهيه شده است، تصادفی نيست.
اما علاقه و توجه پاپ الکساندر ششم به حوادث قاره جديد به همين تابلو ختم نمیشد. در سال ۱۴۹۴ وی مشغول ميانجیگری بين دولتهای وقت اسپانيا و پرتغال بر سر نحوه تقسيم قلمروهای جديد در قاره آمريکا بود. بنابراين بعيد نيست که حال و هوای اين مجادلات سياسی روی نحوه نقاشی و تکميل اين تابلو تاثير گذاشته باشد.
سئوال جالب میتواند اين باشد که آيا برای شخص پاپ در اين تابلو صحنه عروج عيسی مسيح مهمتر بوده و يا تصوير پيکرهای برهنه و در حال رقص بوميان آمريکا؟
تاکنون اينطور تصور میشد که قديمیترين آثار هنری اروپايی که با الهام از کشف قاره جديد تهيه شدهاند نقاشیهای متعلق به حاکم جزاير روانوک هستند. ولی تابلوی رستاخيز متعلق به واتيکان حداقل نيم قرن از آن قديمیتر و درست در سالهای کشف قاره آمريکا کشيده شده است.
پاپ الکساندر ششم با نام واقعی «رودريگو بورخيا» اهل اسپانيا بود و علاوه بر داشتن چندين فرزند نامشروع به خاطر فساد در زمينههای ديگر شهرت فراوانی دارد. پاپ بعدی به نام «ژوليوس دوم» دستور داد که تمام آثار نقاشی و مجسمههای مربوط به دوران وی را برچيده و در انبارها بگذارند.
از سال ۱۸۸۹ اقامتگاه رودريگو بورخيا بازگشايی شد و واتيکان اين محل را به نمايش آثار هنری مسيحی اختصاص داد.
اکنون واتيکان اعلام کرده که پس از تميز کردن اين تابلو جزيياتی در اين تصوير برملا شده که نشان میدهد به احتمال فراوان جزو اولين نقاشیهايی است که اروپاييان از مردمان بومی آمريکا کشيدهاند.
اين تابلو که «رستاخيز» نام دارد در سال ۱۴۹۴ يعنی دو سال پس از آنکه کريستف کلمب به قاره آمريکا رسيد توسط نقاشان چيره دست دوران رنسانس نقاشی شده است.
مدير موزههای واتيکان میگويد که پس از تميز کردن اين تابلو متوجه شدهاند که درست در بالای تابوتی که عيسی مسيح از آن عروج میکند تصوير چند انسان عريان که سربندهايی از پر پرندگان بر سر دارند و در حال رقص هستند، کشيده شده است. اين تصوير احتمالا از حکايت کريستف کلمب از مردمان بومی قاره آمريکا و ظاهر و رسوم آنان اقتباس شده است.
اين تابلو به دستور پاپ الکساندر ششم کشيده شده است که درست چند ماه قبل از رسيدن کريستف کلمب به قاره آمريکا به اين مقام رسيده بود. يک کارشناس ارشد تاريخ سرخپوستها معتقد است که تمام تابلوهای نقاشی که برای تزيين اقامتگاه پاپ الکساندر ششم طراحی شده بود تا سال ۱۴۹۴ تکميل شده بودند.
به گفته وی، پاپ الکساندر ششم به قاره آمريکا به عنوان چالش جديدی برای فاتحان اروپايی علاقه فراوانی داشت.
کريستف کلمب با هزينه و حمايت خاندان سلطنتی اسپانيا قاره آمريکا را کشف کرد. وی در بازگشت از اولين سفر خود در ماه مارس سال ۱۴۹۳ دفترچه خاطرات و سفرنامه خود را به خانواده سلطنتی اسپانيا تحويل داد و آنها تمام تلاش خود را انجام دادند تا اين اطلاعات را مخفی نگاه دارند.
اما حکايتهای کريستف کلمب از اين سفر به سرعت بر سر زبانها افتاد و به پايتختها و مراکز ديگر قدرت در اروپا رسيد. بنابراين به احتمال فراوان شخص پاپ و دفتر وی نيز از اين مطالب با خبر بودند و حضور اين انسانهای برهنه با پرهايی که بر سر دارند در تابلوی رستاخيز که به دستور پاپ الکساندر ششم تهيه شده است، تصادفی نيست.
اما علاقه و توجه پاپ الکساندر ششم به حوادث قاره جديد به همين تابلو ختم نمیشد. در سال ۱۴۹۴ وی مشغول ميانجیگری بين دولتهای وقت اسپانيا و پرتغال بر سر نحوه تقسيم قلمروهای جديد در قاره آمريکا بود. بنابراين بعيد نيست که حال و هوای اين مجادلات سياسی روی نحوه نقاشی و تکميل اين تابلو تاثير گذاشته باشد.
سئوال جالب میتواند اين باشد که آيا برای شخص پاپ در اين تابلو صحنه عروج عيسی مسيح مهمتر بوده و يا تصوير پيکرهای برهنه و در حال رقص بوميان آمريکا؟
تاکنون اينطور تصور میشد که قديمیترين آثار هنری اروپايی که با الهام از کشف قاره جديد تهيه شدهاند نقاشیهای متعلق به حاکم جزاير روانوک هستند. ولی تابلوی رستاخيز متعلق به واتيکان حداقل نيم قرن از آن قديمیتر و درست در سالهای کشف قاره آمريکا کشيده شده است.
پاپ الکساندر ششم با نام واقعی «رودريگو بورخيا» اهل اسپانيا بود و علاوه بر داشتن چندين فرزند نامشروع به خاطر فساد در زمينههای ديگر شهرت فراوانی دارد. پاپ بعدی به نام «ژوليوس دوم» دستور داد که تمام آثار نقاشی و مجسمههای مربوط به دوران وی را برچيده و در انبارها بگذارند.
از سال ۱۸۸۹ اقامتگاه رودريگو بورخيا بازگشايی شد و واتيکان اين محل را به نمايش آثار هنری مسيحی اختصاص داد.